بيوگرافي

بسمه تعالي

 

با سلام؛ بیوگرافی اينجانب مجيدرضا حاجي وثوقبه شرح ذيل اعلام ميدارم:

مدرك تحصيلي: كارشناس آبخيزداري (1365-69)گرگان

 كارشناس ارشدآبخيزداري (1375-77)دانشگاه تهران

سوابق كاري: بيش از 28 سال است كه کارمندوزارت جهاد كشاورزي  ميباشم و حدود ۱۳سال است كه در رشته انفورماتيك وGIS  در مديريتآبخيزداري كار ميكنم وسپس كارشناس ارشد ارزیابی وارزشیابیآبخيزداري واکنون کارشناس جنگل ميباشم.

ميزان آشنايي با انفورماتيك و GIS :تسلط نسبي در علوم انفورماتيك وديدن دوره هاي آموزشي و داشتن تجربه كاري در  GIS/RS

شامل: Arc/Info؛ ArcView؛ Ilwis؛ بانكهاي اطياعاتي

ميزان آشنايي باكارهاي آبخيزداري : تسلط نسبي در كليه گرايش هاي آبخيزداري

( فيزيوگرافي- هواشناسي-هيدرولوزي-زمين شناسي- زئومرفولوزي- پوشش گياهي –

خاكشناسي – اجتماعي واقتصادي –فرسايش ورسوب –مهنسي آب وآبخيزداري ونهايتا تلفيق وبرنامه ريزي با استفاده از تركيب روش هاي مهم سه گانه ( خاكشناسي موسسه تحقيقات –ژئومرفولوزي دكتراحمدي- آمايش سرزمين دكتر مجيد مخدوم)

ضمنا عنوان تز كارشناسي اينجانب "بررسي روش هاي مختلف مطالعات آبخيزداري ومنابع طبيعي (خاكشناسي – ژئومرفولوژي- آمايش سرزمين )"

با راهنماي اساتيد دانشگاه تهران بوده است .

اينجانب با توجه به سنخيت شناخت مراتع وگياهان داروئي ،شناخت نسبي وتجربي از گياهان داروئي وطب سنتي  دارم كه درصورت درخواست مي توانم آن رادراختيار متقاضيان قراردهم.

اينجانب ازنظر ورزشي داراي كمربندمشكي دان يك كاراته كان-ذن-ريوودان۳، كونگ فو رشته چولي فوت كونگ فوومدتي افتخار دبير اين سبك درخراسان ودان پنج تاپ کاراته کیگ بوکسینگ وآشنايي باروش هاي 5گانه آن ونيروهاي يين ويانگ  ودان 4كاراته رشته گوجوريو وقهرمان تک لیفت وپرس سینه از مجموعه پاورلیفتینگ خراسان رضوی سال 91و قهرمانی تک پرس باشگاههای مشهد سال 93 ميباشم.

درخاتمه اينجانب دوره هاي تندخواني وتقويت حافظه نصرت- دوره هاي nlp ،خودهيپنوتيزم،دگرهيپنوتيزم،منيتيزم،تله پاتي ،شناخت چاكراها وهاله وارتباطات متافيزيكي ،شياتسو ونيروهاي دروني نظيرچي chiوسايكومتري  وهاتايوگاوماها يوگادارم كه مدتي  عضو انجمن يوگاي خراسان بودم وآشنايي با عرفان وتصوف غرب وشرق وگياه درماني دارم.

 البته هرانسان آگاه بايد قبل از اقدام براي توسعة اين توانها، هدف خود را از اين كار مشخص وترسيم نمايد. چرا كه هدايت اين نيروها در مسير الهي موجب قرب انسان به الله مي‌گرددو بهره گيري از آنها در امور مادي و غير الهي موجب دوري انسان از خداوند و رفتن به سمت گمراهي و تباهي مي‌شود.(ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا…)

البته الان 1395 بیش از دوسال است بازنشسته با 30سال خدمت شده ام .

 

ادامه نوشته

طب سنتی وگیاهان دارویی2

 در بیماران سکته‌ای به نوع لختۀ خون:

1ـ روزی یکبار پیاز پخته را، به مدّت نیم ساعت در گودی کَفِ پا گذارده شود، 2ـ بایستی غلظت خون نداشته و خونشان رقیق باشد تا سکته تکرار نشود لذا هر شش ساعت دو لیوان (یک لیوان آب، یک لیوان آبجوش ولرم) بنوشد،3ـ هر روز، هفت تا چهارده عدد آلو بخارا بمکد و بخورد، 4ـ هر روز یک قاشق غذاخوری زرشک خام، 5ـ هر روز یک قاشق غذا خوری تمشک، 6ـ هر روز یک ساقه ریواس، 7ـ هر روز چهارده عدد عنّاب، 8ـ یک استکان دمکردۀ ناخُنَک (اکلیل المَلِک)، 9ـ عنّاب را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط کنید، سپس میل نمایید(درمان لخته، درمان پلاک و درمان سرطان).

 

 

 

در بیماران دارای فشارخون بالا:

1ـ مخلوط سرکۀ طبیعی سیب+ صَبرِ

زرد (آلوئه ورا) را به مدّت 20 دقیقه در گودی کَفِ پا گذارده، 2ـ به همراه ناهار و شام سبزی شنبلیله (حُلبَه) و میوۀ گریپ فوروت (توسرخ= دارابی) بخورند، 3ـ در بین روز: آب ماست، آلوچه، قرقروت بی نمک، زغال أختۀ بی نمک مصرف کنند.

توجّه: فشارخون بالا باعث ضخامت بطن چپ قلب میشود و ضخامت بطن چپ را از 12 میلی‌متر به 15 میلی‌متر می‌رساند که باعث اختلال  دیاستولی بطن چپ، و باعث نارسائی قلب می‌شود که علامت آن تنگی نفس در حینِ انجام کار است.

نکته: 1ـ عسل طبیعی (اُرگانیک) باعث تحریک و تقویت قلب و گُشادی رگ‌ها و افزایش جریان خون در شریانچه‌ها تنظیم فشارخون می‌شود و از انفارکتوس قلبی جلوگیری می کند، عسل به علّت داشتن گلوکز زیاد انرژی لازم برای میوکارد را فراهم می‌کند.

2ـ عسل بلوط تیره رنگ است و برای جلوگیری از واریس، ضعف‌و بی‌حالی، کم‌خونی و ناراحتی‌های گردش خون مصرف می‌شود و البتّه عسل درجۀدو میباشد گرچه عسل اکلیل‌کوهی‌و عسل استوخدوس عسل درجۀ یک محسوب می‌شود که موارد‌خاصّ خود را دارد.

استفاده از عرقیّات طبیعی سنّتی دو گونه است:

الف. داروی مفردۀ عَرَقی:

1ـ گل‌محمّدی (گلاب‌طبیعی) مقوّی اعصاب‌قلب و دافع اَخلاط خونی

2ـ عرق مرزنگوش باز‌کنندۀ گرفتگی قلبی و مغزی

3ـ عرق گشنیز مفید برای قلب، مغز و سیستم گوارشی، مفرّح و مقوّی مغز و اعصاب و قلب است.

4ـ‌عرق‌ گزنه مقوّی اعصاب ‌و قلب، دفع‌کنندۀ خلط‌ خونی ‌و کاهش ‌قند

5ـ عرق طبیعی عنّاب مخلوط با عسل برای تولید خون سالم تمیز و تصفیه کنندۀ خون

6ـ عرق کلپوره در درمان آنژین صدری (درد در ناحیۀ سینه و قلب) و کاهش قند

7ـ عرق کرفس، باز کنندۀ عروق بسته حتّی عروق کِرُونِرِ قلب

8ـ عرق کاهو تصفیه کنندۀ خون

9ـ عرق برگ چغندر تصفیه کنندۀ خون

10ـ عرق کاسنی تصفیه کنندۀ خون

11ـ عرق ‌شوید پائین آورندۀ چربی‌های مضرّ خون و کاهش‌ دهندۀ فشارخون

12ـ عرق‌ شنبلیله پائین آورندۀ چربی‌های مضرّ خون و کاهش‌ دهندۀ فشارخون

13ـ عرق شاهتره تصفیه کننده خون، صفرا بَر، کاهش دهندۀ غلظت و چسبندگی خون

14ـ عرق زنیان بالا برندۀ فشارخون و درمان کنندۀ چاقی شکمی

15ـ عرق بابونه، قاعده آور در زنان و رقیق کنندۀ خون غلیظ در مثانه در زن و مرد

16ـ‌عرق‌ آویشن افزایش‌دهندۀ فشارخون‌و مقوّی اعصاب‌و ضِدِّ تشنّج

17ـ عرق نعنا درمان امراض قلبی و گوارشی و جهاز تنفّسی

18ـ عرق یونجه (اسپست) تقویت عمومی، عامل جلوگیری از خونریزی و ضِدِّ پارکینسون، ضِدِّ رعشه، ضدّ تشنّج

19ـ عرق بومادران کاهندۀ فشار خون، بند آورندۀ خونریزی از بینی، کاهندۀ قند خون، در زنان قاعده آور است

20ـ عرق خارشتر، تصفیه کنندۀ خون و کبد

21ـ عرق زنجبیل، ضِدِّ انعقاد و لخته شدن خون (اثر آن از تأثیر سیر و پیاز و قرص شیمیائی آسپرین در پدیدۀ ضِدِّ انعقادی خون بیشتر است)، محرّک قلب، ضِدّ کلسترول و ضِدِّ سرطان

22ـ عرق برگ گردو، کاهش دهندۀ کلسترول بد و تری گلیسرید خون، کاهندۀ قند خون، تنظیم فشار خون، درمان التهاب و ورم مفاصل و کمک به درمان نقرس (MSU)

ب. داروی مرکّبۀ عرقی:

1ـ عرق مرکّبۀ بالا برندۀ فشار خون (ضِدِّ فشارخون پائین): عرق بادرنجبویه+ عرق میخک+ عرق آویشن

2ـ عرق مرکّبۀ پائین آورندۀ فشارخون (ضِدِّ فشارخون بالا): عرق شنبلیله+ عرق کاسنی+ عرق شوید+ عرق عنّاب

3ـ عرق مرکّبۀ چربی خون (کاهش چربی خون و رفع سفتی و سختی رگها): عرق شوید+ عرق شنبلیله+ عرق زیره+ عرق گشنیز+ عرق کاسنی+ عرق کرفس+ عرق بید

4ـ عرق مرکّبۀ خون و کبد (تصفیه خون و تصفیه کبد): عرق کاسنی+ عرق شاهتره+ عرق گزنه+ عرق گل ختمی خبّازی+ عرق خار شتر+ عرق خارخسک+ عرق بومادران+ عرق کرفس

5ـ عرق مرکّبۀ قلب (ضدّ درد، ضدّ سوزش، ضِدِّ گرفتگی، ضِدِّ تپش قلب): عرق سنبل الطّیب یا عرق گل گاو زبان+ عرق گل بهار نارنج+ عرق مرزنجوش+ عرق بابونه+ عرق استوخدوس+ عرق کلپوره+ عرق بادرنجبویه+ عرق بومادران

باز شدن گرفتگی قلب، درمان لختۀ خون، رسوب رگ‌ها و سکتۀ خفیف

1ـ زیتون‌خوراکی‌طبیعی سِفت شَفّاف سرکه‌ای (هفت‌عدد با ناهارو هفت‌عدد با شام) یا روغن‌زیتون‌خوراکی‌طبیعی (یک‌قاشق غذاخوری با ناهار و یک قاشق غذاخوری با شام)، 2ـ کاهو بدون سُس با ناهارو شام، 3ـ کرفس‌خام شب قبل‌از خواب، 4ـ تره وحشی= تره فرنگی= پُوارُو (به زبان‌فرانسوی) با ناهار‌و شام، 5ـ سبزی ریحان‌کوهی با ناهارو شام، 6ـ روزی سه‌عدد قره‌قاط زرد (قندخون را نیز کاهش‌می‌دهد)، 7ـ هرروز، یک عدد پیاز قرمز با ناهار، 8ـ عنّاب را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط‌ کرده و میل نمایید(درمان لخته، درمان پلاک و درمان سرطان).

برای گرفتگی رگها

یکی تهیه لیمو وسیره که دستورش رو میدم بعد هم حجامت و زالو خون رو رقیق میکنه . ضمنا کارهایی که به سلامتی کبد کمک میکنه مثل تغذیه غیر چرب وچیری و برعکس انجام تغذیه مناسب گیاهی وورزش . دوری از استرس کمکتون میکنه اگه بی توجه به کارهای سابق ادامه بدین ابتدا انژیو گرافی بعد هم جراح با اجازتون یک رگ از پای چپتون معمولا برمیداره پیوند میزنه که اصلا کارخوبی نیست وجراح مجبوره والا انفاکتوس نتیجه بعدیه پس ان شا ء لله کارتون به اونجا نکشه .

حالا بازهم  باز شدن گرفتگی قلب، درمان لختۀ خون، رسوب رگ‌ها و سکتۀ خفیف

1ـ زیتون‌خوراکی‌طبیعی سِفت شَفّاف سرکه‌ای (هفت‌عدد با ناهارو هفت‌عدد با شام) یا روغن‌زیتون‌خوراکی‌طبیعی (یک‌قاشق غذاخوری با ناهار و یک قاشق غذاخوری با شام)، 2ـ کاهو بدون سُس با ناهارو شام، 3ـ کرفس‌خام شب قبل‌از خواب، 4ـ تره وحشی= تره فرنگی= پُوارُو (به زبان‌فرانسوی) با ناهار‌و شام، 5ـ سبزی ریحان‌کوهی با ناهارو شام، 6ـ روزی سه‌عدد قره‌قاط زرد (قندخون را نیز کاهش‌می‌دهد)، 7ـ هرروز، یک عدد پیاز قرمز با ناهار، 8ـ عنّاب را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط‌ کرده و میل نمایید(درمان لخته، درمان پلاک و درمان سرطان).

 

 

باز کردن رگهای بسته شده قلب، کاری است بسیار ساده که در جای خود و در مقاله ای مستقل و مفصل به آن خوهیم پرداخت امّا برای خالی نبودن عریضه، این نسخه را که این روزها در بین بیماران قلبی، شهرتی به هم زده است را برایتان آورده ام. این نسخه بر اساس توصیه متخصّصان «دانشکده پزشکی ارلانگن»آلمان نگاشته شده است و لذا مسوولیت علمی آن هم به عهده ایشان خواهد بود امّا به تجربه، آن را کارساز و موثّر یافته ام؛ البتّه اعتقاد شخصی من این است که برای این بیماران نباید به این تک نسخه یا نسخه های مشابه اکتفا کرد و ضرورت دارد که دوره های درمانی کاملی برایشان انجام شود.

طرز تهیه سیر ولیمو

1 - طرز تهیه: تعداد 30 حبه سیر را پوست گرفته همراه با 5 عدد لیموترش بزرگ یا15 عدد لیمو ترش کوچک که هسته های آنها را خارج کرده اید ولی پوست آنها را نگرفته اید؛ در مخلوط کن بریزید . پس از آن که همه محتویات در مخلوط کن له شد؛ یک لیتر آب(5 لیوان معمولی) به آن اضافه نموده مخلوط نموده روی شعله کم بگذارید تا جوش بیاید. با اوّلین جوش، شعله را خاموش کرده؛ پس از سرد شدن مخلوط، آن را از صافی رد کنید. مخلوط صاف شده را داخل یک ظرف شیشه ای بریزید و در یخچال نگهداری کنید.

2 - مصرف: روزانه دو بار و هر بار نصف استکان از عصاره را، قبل یا بعد از غذاهای اصلی، میل نمایید. پس از سپری شدن سه هفته از مصرف مداوم این عصاره طبیعی، احساس جوانی و شادابی را در بدنتان لمس خواهید کرد و به تدریج، گرفتگی های رگ های بدن و همچنین عوارض آنها(مثل کاهش دید و سنگینی گوش) مسیر بهبودی را خواهند پیمود.

به یاد داشته باشید ؛ بعد از مصرف یک دوره سه هفته ای، هشت روز مصرف دارو را قطع کرده؛ سپس دومین دوره مصرف سه هفته ای را اجرا کنید. به این ترتیب یک دوره درمانی، کامل خواهد شد. پیشنهاد می کنیم این روش درمانی ارزان، موثر و بی ضرر را هر ساله تکرار کنید.

 3 - بوی سیر: بوی سیری که با خوردن این عصاره از دهان شما استشمام خواهد شد؛ آن قدر خفیف است که کسی متوجّه آن نخواهد شد؛ لذا بدون نگرانی از این بابت، دارو را مصرف نمایید.

4 – سایر خواصّ: مصرف این عصاره، علاوه بر باز کردن گرفتگی های عروقی، چربی خون را کنترل می کند؛ جرم دندان را کاهش می دهد؛ و برای کسانی که سایش دندان ( دندان قروچه ) دارند هم، مفید است. مصرف این دارو به مبتلایان به فشار خون هم توصیه می شود.

تذکّرات: 

1- برای اینکه پوست سیر را راحت تر بکنید، آن را در آب خیس کنید.

2- در بسياري از پايگاه ها و نیز منبع اصلی این مقاله، بر مصرف روزی یک بار این عصاره تاکید شده است اما تجربه بنده مصرف روزی دو بار را مفیدتر می داند.

3- در صورت تمايل، سه چهار بار تكرار اين درمان در طول سال(يعني سه چهار دوره كه هر دوره شامل سه هفته مصرف+ هشت روز استراحت+ سه هفته مصرف است) مانعي ندارد.

4- مصرف همزمان اين عصاره با داروهاي قلبي يا ساير داروهاي شيميايي بلامانع است.

5- اين عصاره معمولا عارضه خاصي ايجاد نمي كند. فقط:

- بيماراني كه مشكلات معدي يا گوارشي دارند ممكن است نتوانند آن را تحمّل كنند. البته این مساله از قبل قابل پیش بینی دقیق نیست و بعد از مصرف معلوم می شود. در صورت بروز مشکل، اگر  مشکل شدید است دارو را قطع کنید وگرنه دارو را با کمی عرق آویشن یا بابونه مصرف کنید.

- در بيماران ديابتي ممكن است اندكي قند خون را افزايش دهد كه جاي نگراني نيست.

- در برخي بيماران ممكن است مصرف عصاره باعث كاهش فشار خون و حالت هايي از جمله سرگيجه شود كه مي توان با مصرف كمي عسل يا خرما آن را كنترل كرد.

6- اين عصاره تقريبا براي همه افراد حتّي كساني كه مشكل طبّي خاصي ندارند هم قابل استفاده است.

7- این عصاره، در درمان انواع گرفتگی های عروقی در نقاط مختلف بدن و به ویژه قلب موثر است. گرفتگی های خفیف عروق کرونر قلب، در صورت تداوم مصرف عصاره روند بهبودی را خواهند پیمود.

در بیماری های شدیدتر و ازجمله گرفتگی های با درصد بالای عروق قلبی، اگرچه مصرف این عصاره باز هم خیلی خوب است امّا جای مراجعه به پزشک حاذق را نمی گیرد.

دستورالعمل اجرائی درمان سنگ کلیه

صبحانه: شیر تازۀ گاو مخلوط با عسل طبیعی و یا شیر خرما، به‌همرا صبحانه خوردن مربّای آلبالو، مربّای توت فرنگی به‌همراه نان سبوس‌دار

در بین روز خوردن آب ترب (سفید یا سیاه) و راه رفتن بعد از آن

آب سیب تازه به همراه غذا و خربزۀ شیرین بعد از غذا و همچنین یک قاشق مربّاخوری هستۀ انار بجوید و بخورید

عصرانه: خوردن باقلّای آب پز و یک ساعت بعد از آن خوردن آبِ ترب مخلوط با عسل و سپس راه رفتن به مدّت نیم ساعت

مغرب: خوردن یک عدد گلابی رسیده و سپس نوشیدن جوشاندۀ برگ گلابی مخلوط با عسل طبیعی

شب: خوردن سیاه‌دانه با عسل و ماساژ محل کلیه ها با روغن سیاه‌دانه

مایعات زیر در نوشیدنی‌های شبانه‌روزی شما باشد: آب، آبجوش ولرم، آب هندوانه، آب خربزه، آب گیلاس، آب هلو، عرق طبیعی کاسنی، عرق طبیعی خار‌شتری، عرق طبیعی گل بهار نارنج، عرق طبیعی خارخسک، جوشاندۀ هستۀ خرما

درمان عمومی کم خونی

1ـ هر روز از مخلوط: نصف استکان شیرۀ توت+ نصف استکان عرق یونجه+ نصف استکان عرق بادرنجبویه (آرام‌بخش و خون‌ساز) میل نماید، 2ـ یک قاشق چای‌خوری ژِلِۀ رویال= غذای ملکۀ زنبور عسل میل نماید، 3ـ وسط غذا یک پرتقال شیرین میل نماید، 4ـ کدو با آبغوره پخته شود سپس مصرف شود، 5ـ کدو حلوائی با ربّ انار شیرین خورشت درست شود، 6ـ میوۀ انار ضدّ کم خونی است، 7ـ مصرف عسل با تره و یا با هویج زرد و یا با برگ چغندر و یا با ترب سیاه و یا با ترب دشتی (ترب سفید) داروی مفیدی در درمان کم خونی (آنمی) است.

* کاهو (بدون سُس) به همراه ناهار و شام خوردن، تمیز کننده و تصفیه کنندۀ خون است و کاهش دهندۀ حرارت اضافی خون و کاهش دهندۀ حرارت اضافی دستگاه گوارش است.

توجّه: در زمان حاملگی در خوردن کاهو زیاده روی نکنید و به خوردن 2 الی 3 برگ آن بدون سُس به همراه ناهار و شام اکتفا کنید؛ زیرا مصرف زیاد کاهو در حاملگی، باعث لکّه بینی و سقط جنین می‌شود.

درمان فراموشی (نسیان)، دِمانس (زوال عقل)

1ـ امام رضا علیه السلام می‌فرمایند: إهلیجات در عسل طبیعی پرورانده شود (یعنی 10 گرم هلیلۀ سیاه+ 10 گرم هلیله‌زرد (بدون هسته؛ زیرا هستۀ آن سمّی است) + 10 گرم هلیله‌کابلی را آسیاب کرده و در عسل طبیعی استوخدّوس یا عسل طبیعی نعناع یا عسل طبیعی آویشن می‌ریزیم و این مخلوط را به مدّت دو هفته دور از نور می‌گذاریم) سپس روزی یک قاشق مربّاخوری مصرف نموده. (این روایت در رسالۀ ذهبیّه آمده، از این رساله 6 نسخه در کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی موجود است).

2ـ دارو مرکّبۀ اسلامی: سَنایِ مَکّی+ سُعدِ هندی+ فلفل سفید ( فلفل سیاهی که پوستش کنده شده باشد.)+ سر گُل زعفران+ کُندُر سفید مرغوب خوراکی، اینها را پودر کرده به نسبت مساوی (از هر کدام پنج گرم) در نیم کیلو عسل طبیعی مخلوط کنید، بین 7 تا 14 روز، روزی یک قاشق چای‌خوری از این دارو مرکّبۀ اسلامی بخورید. (در روایات شیعه آمده)، 3ـ استشمام روغن رُزماری، سبب یادآوری خاطرات گذشته می‌شود.

جهت تقویت قوّۀ باه و إرضاء میل جنسی در همسران:

1. صبحانه شیر تازۀ گاو با عسل زعفران بنوشید و عصرانه شربت زعفران عسل بخورید، 2. در منزل به خود عطر تی رُز (گل سُرخ آتشی) بزنید.

3. هر هشت ساعت یک استکان چای رازیانه مخلوط با عسل آویشن بنوشید، خستگی جنسی در زنان را بر طرف می‌کند، 4.کرفس خام به همراه غذا بخورید. 5. شب‌ها یک استکان دَم نوش دارچین مخلوط با عسل کوهی بخورید، 6.مخلوط یک قاشق چای‌خوری پودر گل سُرخ آتشی با عسل گَوَن میل کنید. 7. أفشرۀ مرزه (Savory Drop) ضدّ اسهال، أفزایش‌دهندۀ میل‌جنسی، ضدّ أنگل. توجّه: این ‌موارد نباید در حاملگی مصرف شوند.

درمان ریزش مو

بهترین داروی طبیعی پودر حنا را در جوشانده ی گل بابونه بخیسانند. گل بابونه را در آب بجوشانند آبش را صاف کنند ولرم که شد حنا را در آن بخیسانند .یکی از رنگ حنا خوشش می آید حنای بارنگ یکی خوشش نمیاید حنای بی رنگ .نیم ساعت تا دو ساعت قبل از حمام به سرشان بزنند جلو ریزش مو را سریع میگیرد به گونه ای که ما را بکشیم از ریشه در نمیاید .ماهیچه های حلقوی دور هر تار مو حالت الاستیکش بر میگردد و تار مو را محکم نگه می دارد .هفته ای چند بار حمام می رود نیم ساعت تا دو ساعت قبل حمام به سرشان بزنند.

درمان بیماری قند خون (دیابت)

دیابت یک اختلال در سوخت ‌و ساز (متابولیسم) بدن است که در آن یا انسولین به میزان کافی در بدن وجود ندارد، و یا انسولین موجود قادر نیست تا وظیفۀ خود را به درستی انجام دهد و در نتیجه به عِلّتِ وجود مقاومت در برابر آن، قند خون بالا می رود.

علائم عمومی دیابت: 1ـ پُر‌نوشی (که بدنبالش پُر ادراری اتّفاق بیفتد)، 2ـ پُر‌ادراری، 3ـ پُر‌خوری، 4ـ پُر‌عَرَقی (عرق ریزش زیاد)

مواردی که باید پرهیز شود:

1ـ اسانس‌های شیمیایی (آبمیوه‌های شیمیایی، نوشابه‌‌های گازدار، بستنی‌های صنعتی و ...)

2ـ مواد قندی شیمیایی (قند، شکر، شیرینی‌جات قنادی ها و...).

3ـ نان سفید، کیک و بیسکویت سفید، نان ساندویچی، برنج سفید، نخورید (لذا نان باید تنوری و برشته و به همراه سبوسش باشد؛ برنج و ماکارانی و کوکو سیب زمینی را نیز باید با شلتوک پودر شده بخورید).

4ـ خُرما (اگر کسی قند خونش از 200 بالاتر نیست، میتواند در 24 ساعت 2 تا 3 عدد خرما بخورد).

5ـ‌ به ‌پلاستیک دست ‌زدن ‌و در ظروف ‌پلاستیکی غذا‌ و آشامیدنی خوردن

6ـ میوۀ موز (از میان میوه‌ها، موز قند و چربی اش بسیار بالا است).

7ـ خوردن چربی‌های با ترانس‌بالا (روغن ‌جامد، موز، غذاهای پُر چرب، کیک‌خامه‌ای، خامه، سرشیر، کلّه پاچه، جگرسیاه، سرخ‌کردنی،تف دادنی، بو دادنی، ته دیگ).      8ـ پرخوری و کم تحرکی

9ـ آب بسیار سرد (به اصطلاح عرفی آب تَگَری)، 10ـ شام دیر وقت خوردن

 10ـ‌خواب بین‌الطّلوعین.(لذا بین‌الطلوعین نخوابید‌و نیم‌ساعت راه بروید)

11ـ بیمار دیابتی کمتر از سه روز، با همسر حلالش مجامعت نکند، (بلکه هفته‌ای یک‌بار یا دو هفته یک‌بار مجامعت با همسر حلالش کند).

12ـ خود إرضائی جنسی(استمناء در پسران و استشهاء در دختران) حرام است و گناه کبیره، و 23  بیماری می آورد (از جمله دیابت نوع 2) لذا این گناه را انجام ندهد.

تذکّر: دیابت می‌تواند دردهای عصبی ایجاد کند.

توجّه: برای پیشگیری از دیابت و قند خون، میوۀ انار رسیدۀ طبیعی بخورید.

درمان: بعد از پرهیز صحیح یا همزمان با آن، بایستی اقدام به کاهش قند خون کرد؛ لذا باید نگاه به سنّ بیمار و نوع مزاج و مقدار قند خون کرد و سپس به موارد ذیل عمل کرد (تذکّر: چندین مورد از موارد ذیل را عمل فرمایید کافی است، لازم نیست به همۀ موارد کاهش قند خون عمل کنید):

1ـ بهترین کاهش دهندۀ قند خون روزۀ شرعی گرفتن است.

2ـ دوعدد بادام تلخ صبح ناشتا یا با غذا بخورید.

3ـ کاهو (بدون سُس) به همراه غذا

4ـ کرفس خام شب قبل از خواب

5ـ روزی یک عدد کدو‌مسمّی به همراه پوستش

6ـ زیتون خوراکیِ سِفت و شفّاف   

7ـ پیاده روی روزی 30 دقیقه تا یک ساعت [صبح ناشتا (اوّل آفتاب) و شب بعد از شام].

8ـ توت (مخصوصا توتِ خشک)، توت فرنگی، تمشک

9ـ‌‌‌ شلغم(بشرطی کم‌کاری‌تیروئید نداشته‌باشد)

10ـ میوۀ لوبیا (پیله) و پوست دانۀ لوبیا  

11ـ سیرِ خام،    12ـ پیازچه،    13ـ موسیر 

14ـ گلابی، گیلاس، زردک (هویج رسمی= هویج زرد)

 

15ـ پیاز خام یک عدد متوسط در 24 ساعت، یا جوشاندۀ پیاز گیاه سیر   

16ـ سبزی شبلیله و تخم آن،   17ـ تُرب 

18ـ خیار بوته‌ای تازه (مغز آن به همراه تلخۀ آن) و تخم خیار   

19ـ خوردن یک عدد سیب ضرری برای دیابتی ندارد بلکه مفرّح قلب است و همچنین خوردن ترشی سیب  

20ـ در سرد مزاجان سبزی خُرفه بهتر جواب می دهد و وابستگی آنها را به أنسولین تزریقی را قطع می نماید.

21ـ ریشه و برگ و گُلِ کاسنی  

22ـ عصارۀ ترتیزک یا شاهی آبی   

23ـ مَنّ= شَحمَة الأرض= قارچ خوراکی بیابانی= دُنبلان کوهی، بعنوان ناهار یا ریز مغذّی بخورید  

24ـ در سرد مزاجان دمکردۀ برگ گردو (هر بار 7 گرم از برگ) و چهار پَرِ وسطِ مغز گردو برای کاهش قند خون مفید است و خوردن مغز گردو برای دیابتی مضرّ نیست     

25ـ در سرد مزاجان دمکردۀ گُل کلپوره و برگ آن و خوردن عرق کلپوره (بدون إسانس)، کاهش دهندۀ قویّ قندخون است

26ـ گزنه یکی از بهترین داروهای کاهش دهندۀ قند خون است و خونساز است.

27ـ کنگرِ فرنگی (حتّی در دیابتی که نارسایی کبدی دارد، و کم کاری تیروئید دارد)

28ـ جوشاندۀ میوۀ آمله 

29ـ عنّاب+ آلوبخارا+ تمر هندی بدون نمک+ آلوچه، از هر کدام نیم کیلو، در 2 کیلو آب خیسانده شود و دانه های آنها را بیرون بریزید سپس با هم مخلوط کرده، برای کاهش قند خون گرم مزاجان بسیار مفید است (سه فائدۀ دیگر نیز دارد مانند درمان یبوست و رقیق کنندۀ خون و ضدّ لختۀ خون)

30ـ‌خوردن یک‌قاشق‌مربّاخوری پودرهستۀخرما   31ـ تره فرنگی (به شرطی‌که بیماری تیروئید نداشته باشد)

32ـ دمکردۀ برگ شاه توت،      33ـ جُو سیاه    34ـ علف هفت بند،      35ـ تُرشی سیب زمینی 36ـ مریم گُلی،             37ـ گُلِ قاصد 

38ـ گُل تلگرافی،          39ـ انگور تُرش  40ـ دمکردۀ برگ اکالیپتوس روزی نصف استکان و بُخور آن  

41ـ غاسول (اُشنان ـ ریشۀ صابونی)، [توجّه: امام‌ صادق علیه السلام فرمودند: اُشنان نخورید لذا باید اشنان را در آب خیسانده سپس بجوشانید و کفِ پا را در آن گذارید (بشرطی‌که حسّاسیت ‌پوستی نداشته باشید)

42ـ دمکردۀ برگ‌آرتیشو (برگ کنگر‌فرنگی)  43ـ دمکردۀ برگ گیاه بابا آدم (برای کاهش سریع قندخون بالا)

44ـ جوشاندۀ یک برگِ شاخ بُزی    45ـ‌جوشاندۀ‌مخلوط‌برگ‌سیاهدار+ برگ‌تمشک    46ـ دمکردۀ تمام گیاه قنطریون صغیر

47ـ صبح ناشتا سرکۀ چغندر   

48ـ میوۀ قره‌ قاط‌ زرد [ولی قره‌ قاط‌ سیاه که برای بیماری‌های‌چشمی مانند شبکوری، گلوکوم (آب‌سیاه)، کاتاراکت(آب‌مروارید) هم مفید است] و برگ آن نیز کاهش‌قندخون می‌آورد

49ـ مخلوط پودر عدس‌الملک (دو برابر)+ تخم خُرفِه (دو برابر)+ تخمۀ هندوانۀ حنظل (یک برابر)+ در کپسول خالی 250 میلی گرمی یا 500 میلی گرمی گذارده و میل شود.

50ـ پودر هنداونۀ حنظل را به کفِ پا گذارده. (بشرطی‌که حسّاسیّت پوستی نداشته باشید).

51ـ جین‌سینگ برای بیماری قند، اثر مثبت دارد، متابولیسم قندها و هیدرات‌های کربن در بدن را منظّم می‌کند‌و کمک به درمان خستگی جنسی و کمک به ایجاد نعوظ می‌کند.

درمان‌و کاهش قندخون در بیماران دیابتی که أنسولین تزریق می‌کنند

1ـ خوردن سبزی خُرفِه به همراه ناهار و شام، 2ـ عصرانه: جوشاندۀ 10 گرم برگ مریم گُلی در 100 گرم سرکه طبیعی، قابلیّت پائین آوردن قند خون در بیماران دیابتی وابسته به أنسولین را دارد.

درمان کبد چرب (گرید 1 و 2)، قند خون بالا، سرطان پوست، ورم‌های سخت و ورم بینی

1ـ هر صبح و شب پماد گُل همیشه بهار (کالاندولا) بمالید، 2ـ به همراه غذا کاهو (بدون سُس)، سبزی جعفری و سبزی کاسنی بخورید، 3ـ هر هشت ساعت یکی از این دمکرده‌ها را بنوشید: الف. دمکردۀ گَزَنِه ، ب. دمکردۀ گُل خارمریم ، ج. دمکردۀ شاهتره.

 

درمان بعضی از انواع سرطان

سال‌هاست بیماری سرطان هم جزو بیماری‌های رایج ایرانی‌ها شده و امروزه بیش‌از 300 تا 400 هزار ایرانی به بیماری‌سرطان مبتلا هستند و سالانه 85 تا 90 هزار نفر بر اساس آمارها به این تعداد افزوده می‌شوند. کارشناسان حوزۀ سلامت معتقدند سرطان 6% از بیماری‌های کشور را تشکیل می‌دهد و هزینۀ تحمیلی آن روی دوش خانواده‌ها است بطوری‌که این مسئله باعث می‌شود برخی خانواده‌ها که درگیر چنین بیماری غیر واگیری هستند به زیرِ خطِّ فقر سقوط کنند و برای ادامۀ درمان دچار مشکل شوند. سرطان‌های شایع در ایران ریه، سینه، معده، روده می‌باشد. به ازای هر 100 هزار نفر ایرانی، حدود 150 نفر سرطان دارند و 8 درصد سرطان‌های کشور ایران در استان خراسان است. شایع‌ترین سرطان‌ها در مردان ایرانی، سرطان معده و سپس سرطان پروستات است و شایع‌ترین سرطان‌ها در زنان ایرانی، سرطان سینه و پستان و سپس سرطان رحم، تخمدان و دهانۀ رحم است.

در سال‌های اخیر میزان مرگ‌و میر در ایران بخاطر ابتلاء به سرطان از سالی 30هزار نفر به 55 هزار نفر رسیده، لذا سرطان سوّمین عامل مرگ‌و میر در ایران شناخته شده و این درحالی است که ایران تقریباً بیشترین میزان رشد سرطان را در جهان دارد و علل اجتماعی و زیستی و محیطی آن عبارتست‌از: 1ـ پیرشدن جمعیّت‌و أفزایش امید به زندگی، 2ـ سبک‌زندگی نادرست مثلاً خوردن غذای مانده و خوردن غذاهای صنعتی و پُرگوشت، 3ـ آلودگی‌زیست‌محیطی مانند: هوای‌آلوده، آب‌آلوده، محیط بستۀ دارای دودسیگار و قلیان، 4ـ شیوع چاقی‌و إضافه وزن‌و کم‌تحرّکی

توجّه: 75 درصد سرطان‌ها، ریشه در غذا و آشامیدنی‌ای که می‌خوریم، دارند، لذا بایستی به دو مقوله بسیار توجّه داشت:

1ـ مقولۀ کیفیّت آشامیدنی، 2ـ مقولۀ امنیّت غذا و امنیّت آشامیدنی؛ زیرا سونامی سرطان در کشور، در رتبۀ سوّم علل مرگ و میر قرار گرفته، یعنی: رتبه اوّل از علل مرگ و میر، بیماری‌های قلبی و عروقی و سکته‌های قلبی عروقی است و رتبۀ دوّم از علل مرگ و میر، سوانح و تصادفات و حوادث است، و رتبۀ سوّم از علل مرگ و میر، انواع سرطان‌های بدخیم و کشنده است.

علل شایع ایجاد سرطان:

1ـ مصرف دخانیات، 2ـ کم‌تحرّکی، 3ـ فست فودها، 4ـ آلاینده‌های محیطی، 5ـ اُسانس‌های شیمیائی، 6ـ غذاهای مانده، 7ـ إضافه وزن، 8ـ پُرخوری، 9ـ ظروف پلاستیکی، تفلونی، سربی و آلومینیومی(مثلا ظروف خمیر گیر در نانوائی‌ها و بعضی دیگ‌های زودپز از جنس آلومینیوم است‌و آلومینیوم بدترین نوع فلزی است که در نان وارد شده و باعث آلزایمر می‌شود، علاوه بر اینکه سرطان زا است)، 10ـ ادکلن‌های شیمیایی، 11ـ ترانس چربي بالا و روغن جامد، 12ـ مصرف كافئين زياد،13ـ نان سوخته، 14ـ پنیر مانده، 15ـ سرخ‌کردنی، ته دیگ، دو طرف کوکو، چیپس و...، 16ـ‌زیاد نگاه‌کردن ماهواره،کامپیوتر،‌تلویزیون، 17ـ‌‌زیاد بازی‌کردن با بازی‌های‌کامپیوتری، 18ـ تأخیر سنِّ‌ ازدواج، 19ـ پیرجمعیّتی، 20ـ آلودگی زیستی

توجّه: نان سنگک موجود 800 PPM آکریلامید دارد که سرطان زا است و حال اینکه باید حدّاکثر 0.5 PPM آکریلامید داشته باشد، فعلاً نان تُست کمترین آکریلامید را دارد.

علّت‌های اصلی ایجاد سرطان:

1ـ خوراک‌های صنعتی و غذاهای آماده (فست فودها، سوسیس‌ها و کالباس‌ها –به خاطر نیترات موجود در آنها که در بدن تبدیل به نیتروزامین میشود که مادّه‌ای سرطان‌زا است–، همبرگرها، پیتزا و...) [که بسیاری از املاح مقوّی و ویتامین‌های آن از بین رفته و 80% آنزیم‌های مفید آن پائین آمده] و آشامیدنی صنعتی (نوشابه‌های گازدار، آبمیوه‌های شیمیائی و...)، 2ـ موادّ شیمیائی و پلاستیکی، 3ـ استرس‌های روانی و روحی، 4ـ شوینده‌های شیمیائی، موادّ شیمیائی معطّر کننده، عطرهای شیمیائی، 5ـ امواج الکترونیکی و مخابراتی، 6ـ همۀ وسایل برقی که میدان مغناطیسی ایجاد میکنند که گاز سمّیِ فِلُورین (Felorin)، (برخی از قطعات کامپیوتری که داغ میشوند گازهای سمّی تولید میکنند)، 7ـ لباس‌هائی که با موادّ نسوز تولید میشود، 8ـ موادّ آرایشی شیمیائی، 9ـ بیشتر موادّ نگه دارندۀ شیمیائی، طعم دهندۀ شیمیائی، رنگ دهنده شیمیائی؛ سرطان زا هستند، 10ـ کنسروها، کمپوت‌ها [زیرا هر میوه‌ای که دو ساعت از زمان خُرد شدن آن بگذرد همه یا اکثر ویتامین‌های خود را از دست میدهد و تنها خاصیّت فیبری در آن باقی می‌ماند]، 11ـ افزایش سِنّ مخصوصاً در مجرّدها، 12ـ سبک زندگی نادرست.

توجّه: سرطان به سه طریق در بدن فراگیر می‌شود:

 1ـ از طریق بافت: که بافت سرطانی، حمله به بافت‌های مجاور میکند، 2ـ از طریق سیستم لنفاوی: که سرطان لنفاوی از طریق رگ‌های لنفاوی به سایر اعضاء هجوم می‌برد، 3ـ از طریق خون به سیاه‌رگ‌ها (وریدها) و مویرگ‌ها هجوم برده و به کلّ نقاط بدن نفوذ می‌کند.

املاح و ویتامین‌هائی که پیشگیری از سرطان می‌کند و همچنین در درمان سرطان نقش دارد:

1ـ مصرف سدیم به‌مقدار لازم (مثلاً سدیم

موجود در نمک دریا، امّا زیاده‌روی در مصرف سدیم فشارخون می‌آورد لذا یک‌گرم در اوّل غذا و یک‌گرم در آخر غذا بخورید در حالی‌که غذای‌تان بی‌نمک است)، 2ـ مصرف روی به مقدار لازم (مثلا مصرف گردوی خشک، فندق خشک، بادام شیرین درختی، توجّه: زیاده‌روی در مصرف روی، مسمومیّت می‌آورد)، 3ـ مصرف کلسیم به مقدار لازم (مثلا مصرف شیر، دوغ، ماست، توجّه: زیاده‌روی در مصرف کلسیم سرطان استخوان و سرطان خون به نوع لوسِمی که از مغز استخوان شروع میشود، می‌آورد)، 4ـ فیبر به مقدار لازم (مثلا مصرف سبزی‌جات تازۀ سالم و کاهو بدون سُس، توجّه: کمبود فیبر گیاهی باعث سرطان روده میشود)، 5ـ ویتامین A به مقدار لازم (مثلا مصرف هویج زرد، زردآلو، کدو حلوائی، توجّه: کمبود ویتامین A باعث افزایش اثر موادّ سرطان زاست)، 6ـ ویتامین B به مقدار لازم (مثلا مصرف مویز 21 عدد صبح ناشتا، آناناس، سبوس گندم و جو، توجّه: کمبود ویتامین B مخصوصاً ویتامین B2 باعث افزایش رشد سرطان‌های پوستی اِپی تلیال می‌شود).

درمان‌های عمومی انواع سرطان‌ها:

1ـ برای پیشگیری و کمک به درمان سرطان: ساعت 6 صبح آب خیار، ساعت 12 ظهر آب کاسنی، ساعت 6 بعد از ظهر آب کاهو، ساعت 12 شب آب کرفس بخورد، 2ـ میوۀ عنّابِ رسیده را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط کنید، سپس میل نمایید(درمان لخته، درمان پلاک و داروی قویّ ضدّ سرطان)، 3ـ انار شیرین با پرده‌های بین دانه‌های انار ضدّ سرطان است (عصرانه بخورید)، 4ـ شب سوپ یُولاف (جُوِ دوسَر) با سرکۀ طبیعی انگور عسگری میل کنید، 5ـ خوردن قُسطِ شیرین (قُسط عربی = خولنجان مصری) در درمان سرطان، بسیار مؤثّر است، 6ـ زردآلوی رسیده، ضدّ سرطان است بویژه سرطان ریه و پانکراس، هویج زرد، 7ـ جوشاندۀ پوست و برگ درخت بلوط ضدّ سرطان است.

 

ریز مغذّی‌های ضدّ سرطان: 1ـ شیر خرما+ عسل، 2ـ آب سیب+ عسل، 3ـ آب زردک+ عسل، 4. میوه‌هائی که دارای بِتاکارُوتن که پایۀ ویتامینA است(مانند: هویج زرد و زرد آلو و ...)، 5ـ بَرِّه موم عسل.

برای کنترل و جلوگیری از پیشرفت سلّول‌های سرطانی (40 تا 50 درصد سرطان‌ها در دنیا قابل درمان است):

1ـ برگ دارواش (شیرینک) یا قرص گیاهی إنگلیسی یا آمپول ایسکادُور(داروی ضعیف)، 2ـ ویتامین E، (زاویت E400 میلی‌گرمی، داروی شیمیائی)، 3ـ گُل خارمریم (داروی متوسّط)، 4ـ گیاه مُخَلَّصِه (داروی قویّ)، 5ـ آب زردک (هویج‌زرد رسمی) به همراه عسل، 6ـ سیاه‌دانه با عسل طبیعی.

بواسیر و همورئید

بواسیر = همورئید (گشاد شدن وریدهای درون مَجرایِ مقعدی):

انواع بواسیر: الف. داخلی (داخل رود آنال)، ب.خارجی (خارج رود آنال)، که هر کدام از اینها به چهار دسته تقسیم میشوند: 1.خونی، 2.بادی،3.ساچمه ای، 4.دگمه ای

پرهیز شود از: میوۀ موز، بیسکویت سفید، نان سفید،شکر، سینه مرغ، اُسانس‌های شیمیائی (نوشابه های گاز دار، آبمیوه های شیمیائی و...)، کم تحرکی، اضافه وزن، سوسیس و کالباس (سوسیس و کالباس مُوَلّد سرطان مغز، بواسیر، شقاق مقعد و انواع دیگر سرطان‌ها است).

الف. درمان بواسیر خونی: 1ـ سمّاق (یک قاشق چای‌خوری صبح و یک قاشق چای‌خوری شب)، 2ـ تره یک مشت با ناهار، 3ـ خُرفِه یک مشت با شام، 4ـ جوشاندۀ ریشۀ درخت انار، 5ـ تره‌فرنگی، 6ـ برگ درخت انگور، 7ـ میوۀ بِه یا مربّای آن با قند، 8ـ دمکردۀ گُل بابونه با قند، 9ـ دمکردۀ گُل بومادران با قند، 10ـ هلیلۀ کابلی [برای درمان اَدِمِ شکمی، افزایش دهندۀ بزاق دهان، ضدّ نفخ، مقوّی معده (کمک به هضم غذا نظیر کاسنی)، درمان بواسیر خونی]، 11ـ گُلنار فارسی (درمان مِنُوراژی، درمان بواسیر خونی، پیشگیری از آترواسکلروز)، 12ـ شاه بلوط (بلوط المَلِک) دو عدد، 13ـ هر روز خوردن جوشاندۀ پوست ریشۀ درخت نارگیل (یک استکان)، 14ـ میوۀ نارگیل (یک چهارم)، 15ـ روغن نارگیل (یک قاشق چای‌خوری) ضدّ بواسیر خونی است، 16ـ خوردن اسپرزه و لِعابِ آن (= موسیلاژ= مادّۀ جاذب آب).

 

ب. درمان بواسیر بادی: 1ـ هر روز عصرانه سه خوشه انگور با هستۀ آن بجوید و بخورید، 2ـ یک قاشق چای‌خوری أنیسون (زیرۀ سبز شیرین) را با یک قاشق چای‌خوری تخم کرفس و یک قاشق مرباخوری قند نرم بکوبید و هر روز بخورید، 3ـ دو إلی سه بار نشستن روی خِشتِ داغی که حوله روی آن انداختید، 4ـ دمکرده یا جوشاندۀ شُکاعی (=خارزن‌بابا= رَأسُ الشّیخ) را غرغره کنید و قورت دهید.

ج. درمان بواسیر ساچمه ای و بواسیر دگمه ای: 1ـ یک قاشق چای‌خوری زنیان یا نصف استکان عرق زنیان با دو مغز گردو با همدیگر جویده و خورده شود، 2ـ پودر هستۀ هلیلۀ زرد مخلوط با سفیدۀ تخم مرغ را هر شب تا صبح بر محلّ گذارند تا بهبودی کامل حاصل شود.

درمان عمومی بواسیر: 1ـ دمکرده یا جوشاندۀ ریشۀ حشیشة البواسیر (علف بواسیر)، 2ـ خوردن کوبیدۀ کُندُر با قند، 3ـ جوشاندۀ برگ حَساس و ریشۀ حَساس (گیاه حَساس = گُل قارکون = گُل قَهر = مستحیه) [توجّه: زیاده‌روی در خوردن دمکرده یا جوشاندۀ برگ و ریشۀ حساس، مسمومیّت می‌آورد و موجب ریزش مو می‌شود]، 4ـ خوردن گوشت پرندۀ هوبرِه (حُباری).

درمان درد بواسیر: 1ـ تُفالۀ چای‌دمکرده که چای آن مصرف‌شده را بر محلّ بواسیر ضمادکنید، 2ـ روزی سه‌مرتبه روی موضع‌درد روغن‌خیار بمالید، 3ـ سبزی تره بهمراه غذا بخورید، 4ـ روزی دو خوشه‌انگور با هستۀ آن بجوید و بخورید، 5ـ سبزی خرفه بهمراه غذا بخورید، 6ـ پماد شیمیائی هموروئید بر موضع بمالید

درهمه انواع بواسیر از دود انبر نسارا در حمام استفاده شود .

 

درمان بیماری اِم اِس

بیماری اِم اِس (MS ، مالتیپِل اِسکِلِرُوز، تصلّب متعدّد شرائین مغز)

خصوصیات بیماری MS:

1.بیماری غیرقابل پیش‌بینی است، 2.بیماری عودکننده و قابل بهبودی است، 3.بیماری اِم اِس سه مرحله دارد: أ.حمله، ب.عود، ج.خاموش، 4. بیماری خود ایمنی است که به چربی خاصّ تارهای عصبی حمله می کند.

علائم بیماری MS:

 MSبه دلیل درگیری سیستم اعصاب مرکزی، طیف وسیعی از علائم را ایجاد می‌کند:

 

1.گِزگِز انگشتان دست ‌و پا که معمولا 24 ساعت طول می‌کشد، 2. عدم تعادل در حرکت (مشکلات تعادلی و راه رفتن)، 3. تاری دید (معمولا یک چشم)، 4. ضعف اندام دست و پا، 5. خستگی مُفرط، 6.معمولا این بیماری در جوانی بیشتر است، 7. با خَم کردن گردن، لرزش پیدا میشود نظیر برق گرفتگی؛ زیرا پلاک‌های ناحیۀ گردن مانع عبور جریان پالس‌های الکتریکی می‌شود، و این حالت مرحلۀ قبل از اِم اِس است، 8. مشکلات ادراری، 9. مشکلات شناختی

روحیّات هر بیمار (از جمله بیمار اِم اِسی):

انکار بیماری، خشم نسبت به خدا و مردم و ...، افسردگی بخاطر دارا بودن بیماری، پذیرش بیماری و در صدد درمان برآمدن

عوامل تشدید کنندۀ بیماری MS:

ضعف اعصاب، استرس (نگرانی مستمر)، اضطراب (دلهره)، خود خوری، درگیری ذهنی، غصّه خوردن، بحث‌های بیهوده، تغذیۀ نامناسب (ترانس چربی بالا، سرخ کردنی، غذای مانده، اسانس‌های شیمیائی)، موادّ دُخانی (دُخانیات) أفیونی و روان برگردان، عفونت‌های متعدّد (1.ناشی از سرماخوردگی، لوزه‌ها، سینوس‌ها، 2.مجاری ادراری، 3.دستگاه تناسلی)

بیماری‌های مقلِّد MS (بیماری‌هایی که علائم شبیه بیماری MS دارند):

بیماری‌های روماتولوژی، لوپوس، بیماری‌های خود ایمنی، بیماری‌های عفونی

درمان MS در پزشکی جدید (دکتر محمّد علی صحرائیان متخصّص مغز و أعصاب و فِلُوشیب اِم اِس):

برای درمان تا سال 2005 میلادی 4 قلم داروی شیمیائی تزریقی بود، ولی در سال 2012 و 2013، سه داروی خوراکی (کپسول و ...) ساخته شده که داروهای بسیار گران‌قیمتی است و تا 60% علائم اِم اِس را کم می‌کند.

از جملۀ داروها در درمان اِم اِس، آمپول زیفرون است.

و همچنین آمپول اِکتُووِکس است که عوارضی را دارد، ازجمله: شِبه سرماخوردگی (تب، لرز، تعریق، درد عضلانی، خستگی)، واکنش‌های پوستی (قرمزی در محلّ تزریق، درد، نکروز پوستی، کبودی پوست)، افسردگی، اضطراب، مشکلات کبدی و...

* غِلافِ میلین روی سلّول‌های عصبی که نازک شود یا از بین رود، بیماری اِم اِس ایجاد و تشدید می‌شود، لذا پرفسور کریستوف سلماج با قرار دادن مایع میلین روی پارچۀ چسبانیده شده بر بخشی از بدن (مثلاً بازو) و جذب سلّولی این مایع از طریق پوست، عوارض اِم اِس را کاهش داده است.

 

توجه: در پزشکی جدید بیماری MS درمان کامل ندارد بلکه کنترل شونده است.

متأسّفانه در زمان ما، بیماریMS، از بیماری‌های شایع مغز و اعصاب شده است.

علل شایع بیماری MS :

برای این بیماری علت‌های مختلفی بیان شده است از جمله:

1.کاهش‌ویتامین‌D، 2.عامل‌ژنتیکی ‌و وراثتی(یعنی سابقۀ ابتلاء‌ خانوادگی)، 3.مصرف‌ دخانیات ازجمله سیگار، قلیان، چپق و پیپ، 4.برخی‌عفونت‌ها، 5.مصرف‌موادّ‌ افیونی‌و قرص‌های روان‌برگردان، 6.بعضی‌دارو‌های غیر‌ترکیبی(مفرده)‌یا ترکیبی(مرکّبه) گیاهی یا شیمیایی.

مواردی که باید پرهیز شود:

1. قندهای شیمیایی (قند، شکر، شیرینی‌جات قنادی‌هاو...)

2. اسانس‌های شیمیایی (آبمیوه‌های شیمیایی، نوشابه‌های گازدار، بستنی‌های صنعتی و ...)

3. ترانس چربی بالا (ته دیگ، خامه، سرشیر، کله پاچه، جگر سیاه، موز، روغن جامد، انواع سُس)

4. کافئین زیاد (چای پُر رنگ، چای مانده، قهوه، شکلات، کاکائو، نسکافه)

5. استرس و اضطراب نداشته باشید لذا بیمار باید در محیط و جمع آرام باشد.

تذکّر:  تخم مرغ اگر می‌خورید دو بار در هفته بیشتر نخورید و حتماً به همراه پیاز خورده شود تا هم کلسترول بد ((LDL زردۀ آن از بین برود و هم ضدّ تصلّب شرائین باشد (در روایات شیعه آمده).

توجّه: افزایش دمای‌بدن به تَبِ‌شدید، هوای داغ، محیط داغ، آب‌داغ، استحمام با آب‌داغ، سُونا و وانِ داغ، بیماری MS را تشدید می‌کند.

تبصرة: بیماریMS، مانع بارداری نیست؛ لذا خانم‌های ازدواج‌کرده اگر بیماریMS دارند، می‌توانند با مشورت‌پزشک باردار شوند.

موارد ذیل مصرف شود:

1. حجامت خشک یعنی بادکش کردن مفید است (از ملاج سر، از پشت گردن، از بین دو کتف، از قوس کمر).

2. صبحانه یک لیوان شیرِ تازۀ کم چرب مخلوط با یک قاشق مربّاخوری عسل آویشن.

3. صبح یک قاشق چای‌خوری پودر گل راعی به همراه عسل آویشن.

4. وسط روز یا عصرانه یک استکان یا یک لیوان آب میوۀ بِه ،مخلوط با یک قاشق مرباخوری عسل آویشن.

5. اول مغرب یک قاشق چایخوری پودر گل بهارنارنج به همراه عسل آویشن.

6. شب‌ها بعد از شام تا وقت خواب یک لیوان آب سیبِ  تازۀ رسیدۀ طبیعی مخلوط با عسل آویشن.

7. به همراه غذا: یک عدد پیاز متوسّط، یک پَر سیر

8.در شبانه روز 4 لیوان آب، 4 لیوان آبجوش ولرم (یعنی هر 6 ساعت دو لیوان بنوشید)

9. نصف قاشق چای‌خوری پودر بادرنجبویه در یک استکان آبجوش دَم شود سپس مخلوط با عسل میل شود، یا نصف استکان و یا یک استکان عرق طبیعی آن میل شود.

10. میوۀ انجدان یکبار با تخم خربزه، و بار دیگر با صمغ عربی بخورید (یعنی هر 12 ساعت یکبار میل شود).

11. جوشاندۀ یک عدد کنگر فرنگی (آرتیشو)

12. مخلوط این چهار مورد: قُولَنجان (1 برابر)+ سُورَنجان (2 برابر)+ صَبر زرد (2 برابر)+ هلیلۀ سیاه (2 برابر)، سائیده شده و پودر شود،و آن‌را با لِعابِ مُقلِ اَزرَق (2 برابر) مخلوط نموده و خوب هم می‌زند و حَبّ (به اندازۀ نخود) درست کرده و می‌خورد.

طرز تهیّۀ لعاب مُقلِ اَزرَق (= مُرّ= مُرّ مَکّی = اَنگُوم = صمغ شیرابۀ درختچۀ خاردار مُرّان): مُقُلّ اَزرَق را در آبجوش ریخته پس از چند دقیقه، لعاب پس می‌دهد.

13. برای کمک به درمان ام اس و درمان بیماری‌های مُقلِّدۀ ام اس و استفاده از درمان‌های عمومی، موارد زیر مصرف شود:

الف. در طول روز، 14 عدد مغز بادام شیرین درختی را در آبجوش ولرم خیسانده شود سپس پوست آن‌را کنده، و دانه دانه خوب بجود و میل کند، ب. بعد از هر غذا یک قاشق چایخوری سیاه‌دانه (پودر نشود) به همراه عسل طبیعی آویشن خوب بجود و بخورد.

 

استرس(نگرانی و فشار روانی)

علائم شروع استرس که حاکی استرس شخص است:

1ـ احساس اضطراب، 2ـ تحریک پذیری، 3ـ بی‌قراری، 4ـ ضرب‌گرفتن انگشتان، 5ـ تکان‌دادن زیاد دست و پا، 6ـ حملات وحشت‌زدگی، 7ـ احساس خُرد‌شدگی، 8ـ نداشتن انرژی، 9ـ پُرخوری یا کم‌خوری.

علل ایجاد استرس:

1ـ خودخوری، درگیری ذهنی و فشار روانی، 2ـ مصرف زیاد گوشت قرمز (مخصوصا گوشت گاو) و غذاهای سرخ شده، 3ـ مصرف شیرینی‌جات غیر‌طبیعی، 4ـ کمبود ویتامین B، 5ـ کمبود پُتاسیُم، 6ـ کمبود مَنیَزیُم، 7ـ نکته سنجی‌های بیجا، 8ـ داشتن توقّعات بیجا و انتظارات بیجا از دیگران، 9ـ عاقّ والدین، 10ـ قاطع رَحِم، 11ـ اهمیّت بیش‌از اندازه به کار، 12ـ داشتن کارهای استرس زا مانند رانندگی، صندوق‌داری بانک، کارهای مدیریّتی و...، 13ـ لباس‌تنگ پوشیدن، 14ـ کفش‌تنگ پوشیدن، 15ـ زیا‌دبودن گرمای محیط یا گرمای هوا

اثرات سوء و بد بیماری استرس روی بدن:

1ـ بطور کلّی گوئیم بیماری استرس موجب ایجاد بیماری‌های پوستی میشود مانند: لکّه‌هائی روی پوست (مثل بیماری بَهَق)، 2ـ کاهش قدرت باروری، 3ـ جوش زدن، 4ـ میگرن، 5ـ مشکلات گوارشی، مانند: تُرش کردن، 6ـ اختلال در خواب، 7ـ مشکلات قاعدگی، مانند: نامنظّمی قاعدگی، قاعدگی شدید و قطع قاعدگی، 8ـ فرسودگی سیستم ایمنی بدن که علامت استرس شدید است، 9ـ کسانیکه زیاد اقدام به عمل‌های ترمیمی پوست و زیبائی میکنند، نشانۀ استرس زیاد آنها است، 10ـ گاهی حالت بی‌حوصلگی و گاهی حالت کثیر‌الشّک و گاهی حالت وسواسی دارد، 11ـ ریزش مو به نوع سکّه‌ای، 12ـ کم خوری استرسی یا پُرخوری استرسی.

درمان استرس:

1ـ صبحانه: شیر تازۀ گاو کم‌چرب با عسل زعفران یا عسل عنّاب بخورد.

2ـ مصرف سبزی‌جات (جعفری، ترخون، مرزه، پونه، نعنا، آویشن، ریحان، کاهو بدون‌سُس)، میوه‌جات (گلابی رسیدۀ شیرین، لیمو شیرین، میوۀ شاه‌بلوط (فندق کوهی)، خوردن سیب قرمز رسیدۀ شیرین معطّر طبیعی).     3ـ مصرف کدو حلوائی، تخمۀ خام کدو.

4ـ مصرف روغن زیتون طبیعی، یا زیتون خوراکی.

5ـ خوردن ماهی که بعد از آن عسل طبیعی بخورید.

6ـ خوردن غلّات (گندم، جو، ذرّت، برنج)، سبوس‌ها (سبوس گندم، سبوس جو، سبوس برنج)؛ زیرا برای درمان استرس و اضطراب نیاز به ویتامین 5B است که در سبوس غلّات هست لذا گوئیم نان‌گندم سبوس‌دار، نان‌جو سبوس‌دار، نان‌برنجی سبوس‌دار مصرف شود.

7ـ ماست شیرین کم چرب.

8ـ مغز خام بادام درختی شیرین.

9ـ ورزش‌های مناسب و نرمش‌های مفید در هوای آزاد حیاط منزل یا پارک (زنان به پارک بانوان بروند).

سائیدگی مفصل (آرتروز)

علل ایجاد آرتروز: 1ـ وزن نامناسب؛ زیرا 10 الی 20 کیلو اضافه وزن، 20% الی 30% آرتروز را افزایش می‌دهد، 2ـ کمبود  ویتامین D، 50% تا 60% آرتروزها را افزایش می‌دهد، 3ـ کمبود سِلِنیوم، 4ـ کمبود ویتامین B، 5ـ عضلات ضعیف، 6ـ چهار‌زانو زیاد نشستن، 7ـ گردن را در یک حالت زیاد نگه داشتن، 8ـ چرخش ناگهانی، 9ـ خم شدن زیاد

درمان: 1.یک‌قاشق غذاخوری پودر سنجد (که از مخلوط پودر پوست‌و گوشت‌و هستۀ سنجد است) در یک‌لیوان شیر، 2. شیر خرما، 3.شیرۀ خرما، 4ـ برگ سنا، 5ـ سنجد، 6ـ زنجفیل (زنجبیل، به تنهائی یا مخلوط با عسل)، 7ـ سبزی‌جاتِ تازۀِ سالمِ بهداشتی به رنگ‌های زرد، بنفش و سبز، به همراه ناهار و شام بخورند، 8ـ برای از بین بردن درد آرتروز، روغن رازیانه را بر محل درد بمالید.

 

پیشگیری از آرتروز گردن: 1. صبح، ظهر و شب، هر بار 30 مرتبه دستها را به کمر گرفته و شانه ها را بالا داده و به حالت چرخش به عقب دور دهند، 2.گردن را به چهار طرف بطور آهسته و نَرم، هر طرف 10 مرتبه، 3. آرنج را روی میز گذاشته، کف دست را به مدّت 10 ثانیه به پیشانی فشار دهند، 4.به مدّت 10 ثانیه سر را به عقب فشارداده، درحالیکه دو دست را پشت‌سر گذاشته‌و به طرف جلو فشاردهند، 5.بایستی بالِشِ سر، کوتاه و سِفت باشد.

درمان پوکی استخوان (استئوپُورُز)

درمان طبیعی: صبح: شیر عسل، ظهر: شیر خرما، عصرانه: پودر سنجد(که از مخلوط پودر پوست و گوشت و هستۀ سنجد است) مخلوط با شیر، عصرانه یا وسط روز: خوردن مخلوط سه شیره (خرما، انگور، توت)، شب: مغز گردو با پنیر

درمان شیمیائی: ویتامین B1،  قرص کلسیم D،  قرص کلسیم غضروفی (با تجویز پزشک متخصص)

درمان کوفتگی و ضرب دیدگی

1.ضماد تُرُب مخلوط با عسل، 2. ضماد مخلوط زردچوبۀ خالص با زردۀ تخم‌مرغ‌ سالم، 3.‌ضماد مخلوط پودر زَمِه در زردۀ تخم‌مرغ سالم.

چنانچه استخوان بخواهد سریعتر جوش بخورد از شیره ریشه زرشک وحشی شبی یک نخود مصرف شود.

درمان فشار خون بالا

1. صبح ناشتا: دمکردۀ پنج برگ زیتون با شکر سرخ مازندران بنوشید.

 

2. وسط روز: مخلوط زرشک+ عنّاب در آبجوش خیسانده و سپس بخورید، سه عدد خیار‌بوته‌ای بخورید، شاه‌توت و توت‌فرنگی

3. به‌ همراه ناهار: سیر، پیاز، موسیر، کاهو بدون سُس  و میوۀ گریپ فوروت بخورید.

4.عصرانه: قره‌قاط سیاه سه‌عدد یا دمکردۀ آن با عسل، دمکردۀ بومادران با عسل

5. اول مغرب: سَداب برای کاهش فشار خون و برای تقویت مویرگها و کاهش قابلیّت نفوذ مویرگها

6. به همراه شام: کرفس، شنبلیله، کنگر خوراکی، تَرخون

7. شب‌ها: تخم خیار+ تخم کاسنی+ تخم خرفه+ تخم گشنیز، به طور مساوی مخلوط نموده و بخورید.

8. شب قبل از خواب: آب ماست، آب نخود زرد

9. بعد از هر غذا یک عدد سیب درختی رسیده یا یک عدد انار شیرین

10. آب و آبجوش  ولرم

11. حفظ تعادل روانی

12. دانه گنده تلخه (علف هرز مزارع)، تمر هندی (تمبر گجری = تمر مکّه)، ماء الشّعیر اسلامی (مخمّر آبجو)، زیرفون در درمان فشار خون إسترسی مفید است.

13.سَمّ نیش زنبور یک عـدد (به شرطی‌که آلرژی به سَمّ زنبـور نداشتـه باشید یعنی به شُوکِ آنافِیلاک نرویـد)

14. به مقدار کم، دمکردۀ برگ دارواش

15. دمکردۀ گیاه سرخ ولیک

16. تَرِۀ زراعی و ترۀ وَحشی (تره فرنگی)

17. شاهی (تر‌تیزک= رشاد = جرجیر)

18. انگور رسیدۀ شیرین هم برای کاهش فشار‌خون و هم برای کاهش اورۀ خون بسیار مفید است.

19. تمشـک خون را قلیایی میکندو دارای ویتامین C  و  Kبوده و برای درمان اُورۀ خـون و فشـارخـون و عفـونت مفید اسـت

20. جوشاندۀ ریشه و برگ توت فرنگی

21. آبلیمو تُرش تازه، لیموشیرین   

22. میوۀ گلابی    

23. گُلِ سرخ ولیک 10 گرم+ گُل استوخدّوس 5 گرم+ سیر 5 گرم مخلوط کرده و بخورید.

24. ساقه و برگ جعفری بصورت خام یا جوشاندۀ آن  

25. صبر زرد مخلوط با سرکۀ طبیعی به کف پا زده (به شرطی‌که آلرژی پوستی نداشته باشد)

26. عَنّاب تازه یا جوشاندۀ عناب خشک

27. خوردن سیرابی گوسفند با ماست شیرین کم چرب

28.ترشک

29.دمکرده یا جوشاندۀ چای‌قرمز (چای ‌سُرخ)

30. گوجه سبز

31. آلوچه

32. تمر هندی بی نمک

33. قَرقَروت بی نمک

34. لواشک

35. کوهپیمایی یا پیاده‌روی آرام در سطح مستوی بمدّت 20 دقیقه یا شنای آرام در عمق‌کم استخر بمدّت 20 دقیقه (یا دوچرخه سواری برای آقایان بمدّت 20 دقیقه)

36. شربت زعفران عسل (در فشارخون استرسی)

37. پونه، نعنا، ریحان به‌همراه غذا

38. جوشاندۀ گل گاو زبان

39.هفته‌ای دو بار ماهی که بعد از آن عسل بخورید.

40. خوردن روغن زیتون با غذا

41. مصرف آب پیاز تازه مخلوط با عسل طبیعی، در درمان سختی دیوارۀ شرائین (سختی دیوارۀ سرخ‌رگ‌ها) به ویژه شرائین مغزی مفید است.

42. انار تازه، آب‌انار تازه، رُبّ‌انار طبیعی

43. روزی دو تا سه لیوان مصرف شیر تازۀ گاو جوشیدۀ کم چرب با عسل آویشن

44. عسل طبیعی (اُرگانیک): باعث تحریک و تقویت قلب و گُشادی رگ‌ها و افزایش جریان خون در شریانچه‌ها تنظیم فشارخون می‌شود و از انفارکتوس قلبی جلوگیری می‌کند، عسل به علّت داشتن گلوکز زیاد انرژی لازم برای میوکارد را فراهم می‌کند.

45. عسل بلوط: این عسل به رنگ تیره است و برای جلوگیری از واریس، ضعف و بی‌حالی، کم‌خونی و ناراحتی‌های گردش خون مصرف می‌شود و البتّه عسل درجۀ دو می‌باشد گرچه عسل اکلیل کوهی و عسل استوخدوس عسل درجه یک محسوب می‌شود که موارد خاصّ خود را دارد.

46. عسل مریم گُلی: این عسل کهربایی روشن یا طلائی تیره است و برای پیشگیری از أفسردگی، فشار خون بالا، کم‌خونی و ضعف و بی‌حالی مفید می‌باشد.

47. عسل گندم سیاه: این عسل زرد تیره یا قهوه‌ای تیره است و در بارداری، شیردهی، کمبود موادّ معدنی و بیماری‌های عروقی مصرف میشود.

درمان بیماری‌های قلب و عروق

بیماری پُر فشاری خون و بیماری‌های قلبی و سکتۀ قلبی:

توجّه: 5 درصدِ مردم دنیا بیماری قلبی‌و‌عروقی ندارند، ولی 95 درصدِ مردم دنیا دچار یکی‌از بیماری‌های قلبی‌و‌عروقی هستند، گرچه خودشان ندانند. مردم ایران 8 درصد بیشتر از میانگین جهانی مبتلا به بیماری‌های قلبی‌و‌عروقی هستندو این بیماری‌ها ردیف اوّل مرگ‌و‌میرها را در ایران تشکیل‌می‌دهند.

علل اصلی و عوامل مؤثّر در ایجاد و تشدید بیماری‌های قلب و عروق:

1ـ خوراکی‌های صنعتی و غذاهای آماده (فست فودها، سوسیس‌ها، کالباس‌ها، همبرگرها، پیتزا و...) [بسیاری از املاح مقوّی و ویتامین‌ها از بین می‌رود که 80% آنزیم‌های مفید پائین می‌آید] و اسانس‌های شیمیائی [70 نوع است و 20 بیماری می‌آورد] (نوشابه‌های گازدار و غیر گازدار شیمیائی و آبمیوه‌های شیمیائی و …)

2ـ موادّ شیمیائی و پلاستیکی،   3ـ فشارهای عصبی و استرس

4ـ شوینده‌های شیمیائی، موادّ شیمیائی معطّرکننده، ادکُلُن ها

5ـ امواج الکترونیکی و مخابراتی

6ـ همۀ وسایل برقی که میدان مغناطیسی ایجاد میکنند که گاز سمّیِ فِلُورین(Felorin) ، برخی از قطعات کامپیوتری زمانیکه داغ می‌شوند گازهای سمّی تولید می‌کنند

7ـ لباس‌هائی که با موادّ نسوز تولید می‌شود،    8 ـ موادّ آرایشی شیمیائی،

9ـ افزایش چربی‌های مضرّ خون [کلسترول بد (LDL) و تری گلیسرید خون] با مصرف خامه، سرشیر، میوۀ موز، روغن جامد، کلّه پاچه، جگر سیاه، ته دیگ، کیک خامه‌ای و…

10ـ فشارخون انقباضی بالاتر از 14 و کمتر از 11 ، فشار خون انبساطی بالای 9 و کمتر از 7

11ـ مصرف دخانیات (پیپ، چپق، سیگار، قلیون) [باعث ناراحتی قلبی و نارسائی ریه می‌شود]،

12ـ مشروبات الکلی

13ـ ظروف پلاستیکی، تفلونی، آلومینیومی و سربی

14ـ مصرف موادّ أفیونی (بنگ، چرس، حشیش، ماری جوانا، تریاک و دود آن، مُرفین، هروئین و…)

15ـ مصرف قرص‌های روان برگردان (اکستازیECSTASY، دلفین، آبی، اِکس و…)

16ـ پُرخوری،       17ـ کم تحرّکی،        18ـ اضافه وزن

19ـ مصرف کافئین زیاد [حدّاقلّ هشت بیماری می آورد] (چای سیاه، قهوه، شکلات، کاکائو، نسکافه و…)

20ـ قندهای شیمیائی (قند، شکر، شیرینی‌جات غیر طبیعی و…)

21ـ بیماری قند خون (دیابت)،   22ـ عامل ژنتیکی و وراثتی

23ـ زیاد خوردن گوشت قرمز و گوشت شکار

24ـ ترانس چربی بالا (روغن جامد، موز، غذاهای پُر چرب، کیک خامه‌ای، خامه، سرشیر، کلّه پاچه، جگر سیاه، سرخ کردنی، تف دادنی، بو دادنی، ته دیگ)

25ـ مصرف زیاد رازیانه،    26ـ لباس‌های تنگ و بدن نما

27ـ زیاده‌روی در نوشیدن آب یا ننوشیدن آب و یا بسیار کم‌نوشیدن آب

28ـ سر و صدای ناشی از ترافیک، دانسینگ، کاباره یا شب‌نشینی مبتذل

29ـ جیغ زدن، داد و فریاد نمودن، زیاد صحبت کردن، عادت به بلند صحبت کردن،      

30ـ دائماً خشمگین و غضبناک بودن.

درمان:

صبح ناشتا: عسل طبیعی مخلوط با آب ، یا مخلوط با آبجوش ولرم

صبحانه: یک لیوان شیر تازۀ گاو کم چرب مخلوط با یک قاشق مربّاخوری عسل طبیعی، نان سبوس‌دار با مربّای سیب، مربّای بِه، مربّای آمله، مربّای هویج زرد(زردک)    

وسط روز: گلابی رسیده(در روایات شیعه آمده)، انگور سیاه، دمکردۀ بومادران، دمکردۀ کاسنی

ناهار: کباب ماهی (و بعد از آن عسل بخورید) و یا کباب ران مرغ بدون پوست با نارنج و سپس دوغ شیرین کم چرب

به همراه ناهار: بادرنجبویه، کاهو (بدون سُس) و روغن زیتون، و سبزی شنبلیله و سبزی ریحان

بعد از غذا: سیب درختی رسیدۀ شیرین

عصرانه: هویج زرد، انار شیرین، طالبی، توت فرنگی، به مقدار نصف قاشق چای‌خوری نارمُشک مخلوط با عسل آویشن گردد و میل شود

 

مغرب وشب: گیلاس، آلبالو، آلوبخارا، کرفس، سیر پخته، پیاز پخته

شام: آش آلو با نان جو سبوس‌دار به همراه پرتقال، سوپ جعفری هویج زرد روغن زیتون با نان جو سبوس‌دار به همراه توسُرخ (دارابی= گریپ فوروت)، زرشک پلو با روغن زیتون خوراکی به همراه نان جو سبوس‌دار به همراه پرتقال

شب قبل‌از‌خواب: 7 برگ‌کاسنی، عرق‌طبیعی بیدمشک، عرق‌طبیعی بادرنجبویه، آب سیب‌رسیده شیرین تازه، آب بِه رسیده، گلابی رسیده

در بیماران سکته‌ای به نوع لختۀ خون:

1ـ روزی یکبار پیاز پخته را، به مدّت نیم ساعت در گودی کَفِ پا گذارده شود، 2ـ بایستی غلظت خون نداشته و خونشان رقیق باشد تا سکته تکرار نشود لذا هر شش ساعت دو لیوان (یک لیوان آب، یک لیوان آبجوش ولرم) بنوشد،3ـ هر روز، هفت تا چهارده عدد آلو بخارا بمکد و بخورد، 4ـ هر روز یک قاشق غذاخوری زرشک خام، 5ـ هر روز یک قاشق غذا خوری تمشک، 6ـ هر روز یک ساقه ریواس، 7ـ هر روز چهارده عدد عنّاب، 8ـ یک استکان دمکردۀ ناخُنَک (اکلیل المَلِک)، 9ـ عنّاب را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط کنید، سپس میل نمایید(درمان لخته، درمان پلاک و درمان سرطان).

در بیماران دارای فشارخون بالا:

1ـ مخلوط سرکۀ طبیعی سیب+ صَبرِ

زرد (آلوئه ورا) را به مدّت 20 دقیقه در گودی کَفِ پا گذارده، 2ـ به همراه ناهار و شام سبزی شنبلیله (حُلبَه) و میوۀ گریپ فوروت (توسرخ= دارابی) بخورند، 3ـ در بین روز: آب ماست، آلوچه، قرقروت بی نمک، زغال أختۀ بی نمک مصرف کنند.

 

توجّه: فشارخون بالا باعث ضخامت بطن چپ قلب میشود و ضخامت بطن چپ را از 12 میلی‌متر به 15 میلی‌متر می‌رساند که باعث اختلال  دیاستولی بطن چپ، و باعث نارسائی قلب می‌شود که علامت آن تنگی نفس در حینِ انجام کار است.

نکته: 1ـ عسل طبیعی (اُرگانیک) باعث تحریک و تقویت قلب و گُشادی رگ‌ها و افزایش جریان خون در شریانچه‌ها تنظیم فشارخون می‌شود و از انفارکتوس قلبی جلوگیری می کند، عسل به علّت داشتن گلوکز زیاد انرژی لازم برای میوکارد را فراهم می‌کند.

2ـ عسل بلوط تیره رنگ است و برای جلوگیری از واریس، ضعف‌و بی‌حالی، کم‌خونی و ناراحتی‌های گردش خون مصرف می‌شود و البتّه عسل درجۀدو میباشد گرچه عسل اکلیل‌کوهی‌و عسل استوخدوس عسل درجۀ یک محسوب می‌شود که موارد‌خاصّ خود را دارد.

استفاده از عرقیّات طبیعی سنّتی دو گونه است:

الف. داروی مفردۀ عَرَقی:

1ـ گل‌محمّدی (گلاب‌طبیعی) مقوّی اعصاب‌قلب و دافع اَخلاط خونی

2ـ عرق مرزنگوش باز‌کنندۀ گرفتگی قلبی و مغزی

3ـ عرق گشنیز مفید برای قلب، مغز و سیستم گوارشی، مفرّح و مقوّی مغز و اعصاب و قلب است.

4ـ‌عرق‌ گزنه مقوّی اعصاب ‌و قلب، دفع‌کنندۀ خلط‌ خونی ‌و کاهش ‌قند

5ـ عرق طبیعی عنّاب مخلوط با عسل برای تولید خون سالم تمیز و تصفیه کنندۀ خون

6ـ عرق کلپوره در درمان آنژین صدری (درد در ناحیۀ سینه و قلب) و کاهش قند

7ـ عرق کرفس، باز کنندۀ عروق بسته حتّی عروق کِرُونِرِ قلب

8ـ عرق کاهو تصفیه کنندۀ خون

9ـ عرق برگ چغندر تصفیه کنندۀ خون

10ـ عرق کاسنی تصفیه کنندۀ خون

11ـ عرق ‌شوید پائین آورندۀ چربی‌های مضرّ خون و کاهش‌ دهندۀ فشارخون

12ـ عرق‌ شنبلیله پائین آورندۀ چربی‌های مضرّ خون و کاهش‌ دهندۀ فشارخون

13ـ عرق شاهتره تصفیه کننده خون، صفرا بَر، کاهش دهندۀ غلظت و چسبندگی خون

14ـ عرق زنیان بالا برندۀ فشارخون و درمان کنندۀ چاقی شکمی

15ـ عرق بابونه، قاعده آور در زنان و رقیق کنندۀ خون غلیظ در مثانه در زن و مرد

16ـ‌عرق‌ آویشن افزایش‌دهندۀ فشارخون‌و مقوّی اعصاب‌و ضِدِّ تشنّج

17ـ عرق نعنا درمان امراض قلبی و گوارشی و جهاز تنفّسی

18ـ عرق یونجه (اسپست) تقویت عمومی، عامل جلوگیری از خونریزی و ضِدِّ پارکینسون، ضِدِّ رعشه، ضدّ تشنّج

19ـ عرق بومادران کاهندۀ فشار خون، بند آورندۀ خونریزی از بینی، کاهندۀ قند خون، در زنان قاعده آور است

20ـ عرق خارشتر، تصفیه کنندۀ خون و کبد

21ـ عرق زنجبیل، ضِدِّ انعقاد و لخته شدن خون (اثر آن از تأثیر سیر و پیاز و قرص شیمیائی آسپرین در پدیدۀ ضِدِّ انعقادی خون بیشتر است)، محرّک قلب، ضِدّ کلسترول و ضِدِّ سرطان

22ـ عرق برگ گردو، کاهش دهندۀ کلسترول بد و تری گلیسرید خون، کاهندۀ قند خون، تنظیم فشار خون، درمان التهاب و ورم مفاصل و کمک به درمان نقرس (MSU)

ب. داروی مرکّبۀ عرقی:

1ـ عرق مرکّبۀ بالا برندۀ فشار خون (ضِدِّ فشارخون پائین): عرق بادرنجبویه+ عرق میخک+ عرق آویشن

2ـ عرق مرکّبۀ پائین آورندۀ فشارخون (ضِدِّ فشارخون بالا): عرق شنبلیله+ عرق کاسنی+ عرق شوید+ عرق عنّاب

3ـ عرق مرکّبۀ چربی خون (کاهش چربی خون و رفع سفتی و سختی رگها): عرق شوید+ عرق شنبلیله+ عرق زیره+ عرق گشنیز+ عرق کاسنی+ عرق کرفس+ عرق بید

4ـ عرق مرکّبۀ خون و کبد (تصفیه خون و تصفیه کبد): عرق کاسنی+ عرق شاهتره+ عرق گزنه+ عرق گل ختمی خبّازی+ عرق خار شتر+ عرق خارخسک+ عرق بومادران+ عرق کرفس

5ـ عرق مرکّبۀ قلب (ضدّ درد، ضدّ سوزش، ضِدِّ گرفتگی، ضِدِّ تپش قلب): عرق سنبل الطّیب یا عرق گل گاو زبان+ عرق گل بهار نارنج+ عرق مرزنجوش+ عرق بابونه+ عرق استوخدوس+ عرق کلپوره+ عرق بادرنجبویه+ عرق بومادران

باز شدن گرفتگی قلب، درمان لختۀ خون، رسوب رگ‌ها و سکتۀ خفیف

1ـ زیتون‌خوراکی‌طبیعی سِفت شَفّاف سرکه‌ای (هفت‌عدد با ناهارو هفت‌عدد با شام) یا روغن‌زیتون‌خوراکی‌طبیعی (یک‌قاشق غذاخوری با ناهار و یک قاشق غذاخوری با شام)، 2ـ کاهو بدون سُس با ناهارو شام، 3ـ کرفس‌خام شب قبل‌از خواب، 4ـ تره وحشی= تره فرنگی= پُوارُو (به زبان‌فرانسوی) با ناهار‌و شام، 5ـ سبزی ریحان‌کوهی با ناهارو شام، 6ـ روزی سه‌عدد قره‌قاط زرد (قندخون را نیز کاهش‌می‌دهد)، 7ـ هرروز، یک عدد پیاز قرمز با ناهار، 8ـ عنّاب را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط‌ کرده و میل نمایید(درمان لخته، درمان پلاک و درمان سرطان).

دستورالعمل اجرائی درمان سنگ کلیه

صبحانه: شیر تازۀ گاو مخلوط با عسل طبیعی و یا شیر خرما، به‌همرا صبحانه خوردن مربّای آلبالو، مربّای توت فرنگی به‌همراه نان سبوس‌دار

در بین روز خوردن آب ترب (سفید یا سیاه) و راه رفتن بعد از آن

آب سیب تازه به همراه غذا و خربزۀ شیرین بعد از غذا و همچنین یک قاشق مربّاخوری هستۀ انار بجوید و بخورید

عصرانه: خوردن باقلّای آب پز و یک ساعت بعد از آن خوردن آبِ ترب مخلوط با عسل و سپس راه رفتن به مدّت نیم ساعت

مغرب: خوردن یک عدد گلابی رسیده و سپس نوشیدن جوشاندۀ برگ گلابی مخلوط با عسل طبیعی

شب: خوردن سیاه‌دانه با عسل و ماساژ محل کلیه ها با روغن سیاه‌دانه

مایعات زیر در نوشیدنی‌های شبانه‌روزی شما باشد: آب، آبجوش ولرم، آب هندوانه، آب خربزه، آب گیلاس، آب هلو، عرق طبیعی کاسنی، عرق طبیعی خار‌شتری، عرق طبیعی گل بهار نارنج، عرق طبیعی خارخسک، جوشاندۀ هستۀ خرما

درمان عمومی کم خونی

1ـ هر روز از مخلوط: نصف استکان شیرۀ توت+ نصف استکان عرق یونجه+ نصف استکان عرق بادرنجبویه (آرام‌بخش و خون‌ساز) میل نماید، 2ـ یک قاشق چای‌خوری ژِلِۀ رویال= غذای ملکۀ زنبور عسل میل نماید، 3ـ وسط غذا یک پرتقال شیرین میل نماید، 4ـ کدو با آبغوره پخته شود سپس مصرف شود، 5ـ کدو حلوائی با ربّ انار شیرین خورشت درست شود، 6ـ میوۀ انار ضدّ کم خونی است، 7ـ مصرف عسل با تره و یا با هویج زرد و یا با برگ چغندر و یا با ترب سیاه و یا با ترب دشتی (ترب سفید) داروی مفیدی در درمان کم خونی (آنمی) است.

* کاهو (بدون سُس) به همراه ناهار و شام خوردن، تمیز کننده و تصفیه کنندۀ خون است و کاهش دهندۀ حرارت اضافی خون و کاهش دهندۀ حرارت اضافی دستگاه گوارش است.

توجّه: در زمان حاملگی در خوردن کاهو زیاده روی نکنید و به خوردن 2 الی 3 برگ آن بدون سُس به همراه ناهار و شام اکتفا کنید؛ زیرا مصرف زیاد کاهو در حاملگی، باعث لکّه بینی و سقط جنین می‌شود.

درمان فراموشی (نسیان)، دِمانس (زوال عقل)

1ـ امام رضا علیه السلام می‌فرمایند: إهلیجات در عسل طبیعی پرورانده شود (یعنی 10 گرم هلیلۀ سیاه+ 10 گرم هلیله‌زرد (بدون هسته؛ زیرا هستۀ آن سمّی است) + 10 گرم هلیله‌کابلی را آسیاب کرده و در عسل طبیعی استوخدّوس یا عسل طبیعی نعناع یا عسل طبیعی آویشن می‌ریزیم و این مخلوط را به مدّت دو هفته دور از نور می‌گذاریم) سپس روزی یک قاشق مربّاخوری مصرف نموده. (این روایت در رسالۀ ذهبیّه آمده، از این رساله 6 نسخه در کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی موجود است).

2ـ دارو مرکّبۀ اسلامی: سَنایِ مَکّی+ سُعدِ هندی+ فلفل سفید ( فلفل سیاهی که پوستش کنده شده باشد.)+ سر گُل زعفران+ کُندُر سفید مرغوب خوراکی، اینها را پودر کرده به نسبت مساوی (از هر کدام پنج گرم) در نیم کیلو عسل طبیعی مخلوط کنید، بین 7 تا 14 روز، روزی یک قاشق چای‌خوری از این دارو مرکّبۀ اسلامی بخورید. (در روایات شیعه آمده)، 3ـ استشمام روغن رُزماری، سبب یادآوری خاطرات گذشته می‌شود.

جهت تقویت قوّۀ باه و إرضاء میل جنسی در همسران:

1. صبحانه شیر تازۀ گاو با عسل زعفران بنوشید و عصرانه شربت زعفران عسل بخورید، 2. در منزل به خود عطر تی رُز (گل سُرخ آتشی) بزنید.

3. هر هشت ساعت یک استکان چای رازیانه مخلوط با عسل آویشن بنوشید، خستگی جنسی در زنان را بر طرف می‌کند، 4.کرفس خام به همراه غذا بخورید. 5. شب‌ها یک استکان دَم نوش دارچین مخلوط با عسل کوهی بخورید، 6.مخلوط یک قاشق چای‌خوری پودر گل سُرخ آتشی با عسل گَوَن میل کنید. 7. أفشرۀ مرزه (Savory Drop) ضدّ اسهال، أفزایش‌دهندۀ میل‌جنسی، ضدّ أنگل. توجّه: این ‌موارد نباید در حاملگی مصرف شوند.

درمان ریزش مو

بهترین داروی طبیعی پودر حنا را در جوشانده ی گل بابونه بخیسانند. گل بابونه را در آب بجوشانند آبش را صاف کنند ولرم که شد حنا را در آن بخیسانند .یکی از رنگ حنا خوشش می آید حنای بارنگ یکی خوشش نمیاید حنای بی رنگ .نیم ساعت تا دو ساعت قبل از حمام به سرشان بزنند جلو ریزش مو را سریع میگیرد به گونه ای که ما را بکشیم از ریشه در نمیاید .ماهیچه های حلقوی دور هر تار مو حالت الاستیکش بر میگردد و تار مو را محکم نگه می دارد .هفته ای چند بار حمام می رود نیم ساعت تا دو ساعت قبل حمام به سرشان بزنند.

سرما خوردگی

سرما خوردگی باعث ضعف شده وابتلا به انفولانزا در حالت ضعیف بودن بدن بیشتر میشود

پیشگیری: 1. پشت پنجره و پشت در که محل جریان هوای سرد است، نخوابند، 2.بستن سینوس‌های فوقانی و کمر هنگام خواب، 3.شستن بینی با آب وِلَرم قبل از هر وضو، 4.در محیط منزل بخور پیاز یا بخور اُکالیپتوس باشد.

درمان: 1.صبح‌ها یک‌لیوان آب جوشیدۀ ولرم مخلوط با یک‌قاشق مربّاخوری عسل طبیعی بخورید، 2.ظهرها شلغم بخورید، 3.شب‌ها آب سیب طبیعی مخلوط با عسل‌طبیعی بخورید، 4.یک پیاز را چهار قاچ کرده و در چهارگوشۀ اتاق گذاشته‌شود تا سایرین دچار سرماخوردگی نشوند،

5. اگر شخصی دچار گرفتگی گلو شده سرکه سیب یا انگور عسکری رقیق شده غرغره کند و بیرون ریخته شود.

6.اگر شخصی گرفتگی بینی دارد، بخور اکالیپتوس بدهد،  7.اگر شخصی دچار آبریزش بینی باشد، بخور دانه‌های سیاه اسپند بدهد.

8.اگر شخصی زود‌ به‌ زود سرما میخورد و دچار سرماخوردگی طولانی می‌شود، وسط ناهار یک پرتقال‌ شیرین و وسط شام یک لیمو شیرین مصرف کند، 9. مصرف میوۀ انار خاصیّت ضدّ سرماخوردگی دارد.

🔴 علایم بیماری آنفولانزای نوع  A

⭕️شامل تب,سرفه,گلو درد ,بدن درد,خستگی ولرز,گاها بهمراه اسهال وتهوع .

🔸لازم بذکر است,علایم آنفولانزای, نوع A و آنفولانزای معمولی بسیار شبیه هم میباشد وتشخیص آن بوسیله ی تستهای آزمایشگاهی مشخص میگردد.

📎 تبصره:

✨ لازم بذکر است هر چه طبع بدن وخوراکیهای مصرفی بسمت گرمی وخشکی رود مصونیت بدن وسیستم دفاعی در مقابل این بیماری بیشتر ومقاومتر خواهد بود.

🔴 مرحله اول:پیشگیری

⏪ تا حد ممکن در ایام شیوع از تردد و حضور در اماکن عمومی خود داری نمایید.

چون مهمترین را انتقال این بیماری ؛انتقال از راه دستگاه تنفسی میباشد.

⏪ در شرایطی که مجبورید در اماکن عمومی حضور یابید بدون هیچگونه تردیدی حتما از ماسکهای طبی استاندارد و فیلتر دار استفاده نمایید؛ چه آنکه بسیاری از ماسکهای معمولی توان پیشگیری از انتقال بیماری را از دستگاه تنفسی ندارند.

⏪ در زمان اپیدمی وفراگیر شدن این بیماری از مصافحه (دست دادن و رو بوسی)با افراد  جدا اجتناب کنید.

چون چه بسا فرد مبتلا به بیماری آنفولانزا باشد اما هنوز علایم آن غلبه پیدا نکرده باشد.

⏪ در ایام فرا گیر شدن این بیماری غذاهای زیر کمتر مصرف شود:

 لبنیات, سرکه,هندوانه, گوجه, خیار, چای و بالاخص فست فودها,نوشابه های گاز دار و خوراکیهای صنعتی که سیستم ایمنی بدن را بشدت تضعیف میکند.

⏪ در این ایام سعی کنید غذاهای زیر را بیشتر میل کنید:

عسل,ارده,شیره,خرما,خورشت کرفس,فسنجان, آبگوشت و... وسعی کنید بیشتر غذاهای شما با نان باشد.

⏪ جهت تقویت سیستم ایمنی بدن,صبح وشب از دم کرده پونه استفاده کنید.

⏪ بسته به شرایط ,محیط زندگی را با دود کردن اسفند , گلپر, کندر و عنبر نسارا  دو تا چهار بار در روز ضدعفونی کنید.

⏪ هر شب ناحیه کتفها را با روغن زیتون ماساژ داده وباد کش گذاری نمایید.

⏪ در صورتیکه یکی از اعضای خانواده ی شما یانزدیکانتان علایم شبیه به سرماخوردگی داشتند, ضمن رعایت موارد مذکور ,سریعا به پزشک مراجعه نمایید.

⏪ در این ایام ,روزانه از شلغم آب پز شده,آشهای دارای طبع گرم مانند:آشهایی که مواد متشکله آنها دارای طبع گرم باشد مانند:گندم,نخود ,لپه,بهمراه سبزیجات گرم مثل:شوید,جعفری,تره وبالاخص سیر وپیاز یا پیازچه بمقدار زیاد,بعنوان یک وعده غذایی در روز استفاده شود.

⏪ اقامت در حمام بعلت افزایش سردی وتری بدن حتی با آب گرم به حد اقل برسد.

⏪ اقامت وماندن در هوای سرد بیرون به حداقل برسد.بهتر است قبل از بیرون رفتن ودر مجاورت هوای سرد قرار گرفتن,اعضای بدن مانند:ساق پا,کتفها وپیشانی را با روغن کنجد یا زیتون چرب کنید چون سرما موجب تضعیف سیستم ایمنی ودر نتیجه بالا رفتن احتمال ابتلا به بیماری مذکور میگردد.

⏪ بهتر است, افرادیکه در معرض ابتلا به این بیماری هستند حجامت  مخصوص آلرژی وتقویت سیستم ایمنی انجام دهند,این نوع حجامت تخصصی را میتوانید در مراکز معتبری که خدمات حجامت ارایه میدهند انجام دهید.

🔴بخش دومدرمان

💥توجه:تمام پرهیزاتی که در بحث پیشگیری گفته شد در همین بخش درمان نیز باید اعمال گردد,بعلاوه ی غذاهای چرب مانند :

سرخ کردنیها,غذاهای غلیظ مثل:کله پاچه و موز,غذاهای بدهضم مثل:گوشت گاو , خیار.

◀️ اولین قدم,حفظ روحیه است و باید دانست این بیماری درمان دارد.

◀️ محل استراحت مبتلایان به این بیماری باید گرم و به دور از هرگونه رطوبت اضافی باشد.

◀️ دم کرده ی آویشن صبح,ظهر وشب ۱استکان.

◀️ غرغره وشستشوی مجرای بینی وگلو با آب نمک رقیق یا سرم نمکی,هر یک ساعت یکبار.

◀️ سیاهدانه  و آویشن به قسمت مساوی مخلوط وپودر شود و با ۳برابر عسل طبیعی مخلوط  شود,صبح ,ظهر و شب  ۱قاشق مرباخوری از این معجون  با کمی آب میل شود .

◀️ صبح وشب,پشت ساق پا با روغن زیتون خوب ماساژ داده شود وبادکش گرم وخشک گذاشته شود.

◀️ اگر تب بر بدن عارض شد وبالا گرفت,بیمار را پاشویه

کنند ومقداری آب سیب به او بدهید,اما هرگاه تب قطع شد مصرف آب سیب را متوقف کنید.

◀️ در صورتیکه تب مهار نشد آب خیار وجوشانده آویشن از هر کدام ۵قاشق غذاخوری مخلوط کرده بانبات خیلی کم شیرین کرده وکم کم به بیمار بخورانید ودر صورت نیاز میتوانید آب خیار را صاف کرده وبا آن بیمار را تنقیه کنید.در شرایطی که تب خیلی بالا نیست فقط پاشویه کافیست,اما اگر تب خیلی بالا بود آب خیار بخورانید وتنقیه نمایید.

◀️ در صورتیکه بیمار دچار ضعف و بیحالی گردید از بوهای ملایم گرم مانند:گلاب,جهت تقویت اعضای رییسه قلب ومغز اقدام نمایید,بدین منظور مقداری گلاب را بر روی صورت اوبمالید.

◀️ صبح وشب از بخور زیر استفاده کند:

اوکالیپتوس.اسطوخودوس و مرزنجوش.

طب سنتی وگیاهان دارویی1

استرس

استرس عبارت است از واكنش هاي فيزيكي ، ذهني و عاطفي كه در نتيجه تغييرات و نيازهاي زندگي فرد، تجربه مي شوند. تغييرات مي توانند بزرگ يا كوچك باشند. پاسخ افراد به تغييرات زندگي متفاوت است . استرس مثبت مي تواند يك انگيزش دهنده باشد در حالي كه استرس منفي مي تواند در زماني كه اين تغييرات و نيازها، فرد را شكست مي دهند، ايجاد شود.

   علايم شايع

فيزيكي : گرفتگي عضلاني ، سردرد، درد قفسه سينه ، ناراحتي معده ، اسهال يا يبوست ، افزايش ضربان قلب ، دست هاي سرد و مرطوب ، خستگي ، تعريق شديد، بثورات ، تنفس سريع ، لرز، تيك ، تحريك پذيري ، كم اشتهايي يا بي اشتهايي ، ضعف ، احساس خستگي ، گيجي .

عاطفي : عصبانيت ، اعتماد به نفس پايين ، افسردگي ، بي تفاوتي ، تحريك پذيري ، ترس و پاسخ هاي هراسي ، اشكال در تمركز، احساس گناهكاري ، نگراني ، بي قراري ، اضطراب و وحشت .

رفتاري : سوءمصرف الكل يا مواد مخدر، افزايش مصرف سيگار، اختلالات خواب ، پرخوري ، كاهش حافظه و منگي .

    علل

بدن در يك موقعيت پراسترس با افزايش توليد هورمون هاي خاصي جواب مي دهد كه باعث تغييراتي در ضربان قلب ، فشار خون ، متابوليسم و فعاليت فيزيكي مي گردد.

   عوامل افزايش دهنده خطر

تغيير در شيوه زندگي و اختلال در امور روزمره طبيعي شخص كه مي تواند استرس ايجاد كند. برخي از علل شايع استرس عبارتند از:

مرگ اخير فرد مورد علاقه (همسر، كودك ، دوست ) ؛  از دست دادن هر چيزي كه براي فرد ارزشمند باشد.

آسيب ها يا بيماري هاي شديد   ؛  اخراج شدن يا تغيير شغل    نقل مكان كردن به يك شهر يا استان جديد

مشكلات جنسي بين فرد و شريك جنسي او   ؛   ورشكستگي مالي يا مقروض شدن شديد مثلاً به خاطر خريد يك خانه جديد

تعارض مدام بين فرد و يكي از اعضاي خانواده ، دوست نزديك يا همكار ؛

خستگي دايمي ناشي از استراحت ، خواب يا تفريح ناكافي.

    پيشگيري

براي كمك به پيشگيري از استرس منفي ، به آن دسته از امور زندگي بپردازيد كه مي توانيد از عهده آنها برآييد.

از آنجا كه هميشه نمي توان جلوي استرس را گرفت ، روش هايي را ياد بگيريد كه براي حفاظت از سلامت ذهني و فيزيكي خود، سازگار شويد. با مطالعه مقالات و كتب ، در مورد استرس به خود آموزش دهيد.

    عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان توسط خود يا درمان تخصصي بهبود مي يابد.

    عوارض احتمالي

استرس مزمن مي تواند در بسياري از مشكلات مربوط به سلامت شامل حوادث ، آرتريت ، آسم ، سرطان ، سرماخوردگي ، كوليت ، ديابت ، اختلالات غدد درون ريز، خستگي ، سردرد، كمردرد، مشكلات گوارشي ، اختلالات پوستي ، بيماري قلبي ، فشار خون بالا، بي خوابي ، دردهاي عضلاني ، اختلال كاركرد جنسي و زخم ها نقش بازي كند.

    درمان پزشکی

    اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند:

مشاهده علايم توسط خود شما

شرح حال طبي و معاينه فيزيكي به وسيله يك پزشك در صورت لزوم

برخي از روش هايي كه به كاهش استرس كمك مي كنند، به شرح زير هستند:

يك روش را ياد بگيريد و به طور منظم و در صورت امكان هر روز آن را تمرين كنيد. روش هاي بسياري وجود دارند.

به مدت كوتاهي از هر وضعيت پر استرسي كه در طول روز به آن برمي خوريد، دور شويد.

يك روش سفت و شل كننده عضلات را ياد بگيريد و آن را تمرين كنيد.

از آوردن مشكلات خود به خانه يا بستر خودداري كنيد. در پايان روز، دقايقي را به مرور تك تك تجارب كل روز اختصاص دهيد به طوري كه انگار يك نوار را مجدداً گوش مي دهيد. تمام عواطف منفي را كه متحمل شده ايد (عصبانيت ، احساس عدم امنيت يا اضطراب ) از خود برهانيد. از كليه انرژي ها يا عواطف خوب (افكار عاشقانه ، ستايش ، احساسات خوب در مورد كار يا خودتان ) لذت ببريد. در مورد كارهاي ناتمام تصميمي اتخاذ كنيد و تنش ذهني يا عضلاني را رها كنيد. هم اكنون براي يك خواب آرامش بخش و بهبود دهنده عواطف آماده هستيد.

   داروها

پزشك شما ممكن است به مدت كوتاهي براي شما داروي آرام بخش يا ضد افسردگي تجويز كند.

    فعاليت

يك برنامه ورزشي اتخاذ كنيد. افرادي كه در وضعيت فيزيكي خوبي به سر مي برند، به احتمال كمتري به عوارض منفي استرس مبتلا مي شوند.

   رژيم غذايي

يك رژيم غذايي طبيعي و كاملاً متعادل اتخاذ كنيد. مكمل هاي ويتاميني ممكن است توصيه شوند.

درمان استرس از دیدطب سنتی

1ـ صبحانه: شیر تازۀ گاو کم‌چرب با عسل زعفران یا عسل عنّاب بخورد  .2   ـ مصرف سبزی‌جات (جعفری، ترخون، مرزه، پونه، نعنا، آویشن، ریحان، کاهو بدون‌سُس)، میوه‌جات (گلابی رسیدۀ شیرین، لیمو شیرین، میوۀ شاه‌بلوط (فندق کوهی)، خوردن سیب قرمز رسیدۀ شیرین معطّر طبیعی).     3ـ مصرف کدو حلوائی، تخمۀ خام کدو.   4ـ مصرف روغن زیتون طبیعی، یا زیتون خوراکی.   5ـ خوردن ماهی که بعد از آن عسل طبیعی بخورید. 6ـ خوردن غلّات (گندم، جو، ذرّت، برنج)، سبوس‌ها (سبوس گندم، سبوس جو، سبوس برنج)؛ زیرا برای درمان استرس و اضطراب نیاز به ویتامین 5B است که در سبوس غلّات هست لذا گوئیم نان‌گندم سبوس‌دار، نان‌جو سبوس‌دار، نان‌برنجی سبوس‌دار مصرف شود.  7ـ ماست شیرین کم چرب.  8ـ مغز خام بادام درختی شیرین.  9ـ ورزش‌های مناسب و نرمش‌های مفید در هوای آزاد حیاط منزل یا پارک (زنان به پارک بانوان بروند).

درمان تاریِ دید و ازدیاد نور چشم

1. میوه‌هائی که دارای بِتاکارُوتن که پایۀ ویتامین A است(مانند: هویج زرد، زرد آلو و ...)، 2. شب قبل از خواب: سُرمۀ چشم با پودر سنگ سُرمۀ سیاه اصفهان (سنگ آنتی مو آن= آنتیموآن= استیب نیت)، باعث ازدیاد نور چشم و درمان و پیشگیری از آب مروارید میشود، 3. هلیلۀ سیاه، 4. مصرف کُندُر خوارکی، 5. اگر صبح ناشتا به مدّت 40 روز، یک لیوان آب هویج زرد (زردک) را بهمراه یک قاشق غذاخوری مغز خام تخمۀ آفتاب‌گردان بخورد، دیدِ او قویّ شده و یک درجه شماره عینک او کم میشود (همچنین قوّۀ باه تقویت می‌شود)، 6. خوردن آب، آب‌لیمو ترش تازه در کم کردن نمرۀ عینک خوبست، 7. قارچ خوراکی (=کَمأة= مَنّ= شَحمَةُ الأرض) بخورد و آب آن‌را نیز در ساک چشم (داخل پلک پائین) بچکاند (زیادکنندۀ نور چشم و ضدّ درد چشم).

1گر گودی کمر دارید بخوانید...

یکی از شایعترین اختلالات در انحناهای ستون فقرات، گودی بیش از حد كمر است.

در ستون فقرات یكسری فرو رفتگی ها و برجستگی هایی در قسمت های مختلف وجود دارد. در حالت طبیعی فقرات گردن دارای یك انحنا ( تقعر ) به سمت داخل، فقرات پشتی انحنا بسمت خارج ( تحدب ) و ناحیه ی كمر انحنای رو به جلو ( تقعر ) می باشند. این انحنای كمر، اصطلاحاً لوردوز نامیده می شود و اصولا توانائی ایستادن ما تا حد بسیار زیادی مدیون همین انحناهاست. میزان انحنای ستون فقرات در یك ناحیه، بر سایر قسمتها نیز اثر گذاشته و می تواند آنها را تغییر دهد.  میزان انحنای كمر بیشتر از حد میزان طبیعی را هیپرلوردوزیس یا گودی بیش از حد كمر می نامند.

علت ایجاد گودی کمر چیست؟

- ستون فقرات توسط تعداد زیادی عضله محافظت می شود كه سلامت و تعادل آنها در سلامت و نرمال بودن حالت ستون فقرات نقش بسیار مهمی ایفا می كند.

عدم تعادل در عضلات نامبرده  یعنی قوی بودن برخی و ضعف یا گرفتگی بعضی دیگر از آنها، موجب پدید آمدن ناهنجاری هایی در شكل كلی ستون فقرات خواهد شد. در این میان نقش عضلات شكمی، بازكننده های مفصل پا به لگن در ایجاد هیپرلوردوزیس، از سایر عضلات مهمتر است.

- آكندروپلازی: این بیماری ارثی بوده و با اختلال در رشد و تكامل استخوان ها و نسوج غضروفی همراه است.

- التهاب دیسك كمر یا قوز بیش از حد ناحیه ی پشت: در این حالت ستون فقرات كمر بطور جبرانی دچار انحنای بیش از حد می گردد.

- چاقی: خصوصا بزرگی بیش از حد شكم و ضعف عضلات این ناحیه باعث كشیدگی بیش از حد ستون فقرات بسمت جلو و افزایش گودی كمر خواهد شد.

- پوكی استخوان: با تسهیل تغییر ارتفاع و شكل نرمال مهره ها باعث تغییر انحناهای طبیعی ستون فقرات می شود.

- در رفتگی تدریجی مهر ه ها: این حالت اغلب در ناحیه ی كمر دیده می شود و با لغزش یا جابجائی مهره ها همراه است. این بیماران معمولا از كمر درد، احساس جدا شدگی کمر و گودی بیش از حد كمر و برجستگی باسن شكایت دارند.

- ضعف عضلات شكمی در اثر علل مختلف

به نکات زیر توجه کنید:

در زمان نشستن، كف پا را صاف بر روی زمین قرار دهید، صندلی خود را تنظیم كنید.

وقتی ایستاده اید، یك پا را مستقیم روی زمین و دیگری را روی یك پله، چهار پایه و یا هر چیز مشابه. این كار حمایت كمرتان را افزایش خواهد داد.

بهترین حالت برای خوابیدن، وضعیت صورت و شكم رو به بالاست، در حالیكه بالشی زیر زانوها قرار گیرد، اما در صورتی كه تمایل دارید بر روی شكم بخوابید حتما بالشی زیر شكم خود قرار دهید .

بسیاری از افراد گمان میکنند قوس کمرشان غیر طبیعی است در صورتیکه اشتباه میکنند و این قوس باید وجود داشته باشد. هر گاه این قوس از حالت عادی خارج شود فرد را بیمار تلقی می کنیم.

کمر شامل چند قوس مختلف است،  عبارتند از قوس پشت سر که به سمت عقب قوس دارد، قوس در ناحیه گردن که به سمت جلو است، در ناحیه پشتی قوس به سمت عقب، در ناحیه کمری قوس به سمت جلو و در ناحیه لگن یا خاصره قوس دوباره به سمت عقب است که این حالت مانند یک فنر نیروهای وارده به کمر را به طور متعادل پخش می کند و در نتیجه فشار در یک نقطه متمرکز نمی شود. کم و زیاد شدن این قوس ها می تواند موجب ایجاد اختلال در وضعیت کمر فرد و فشارهای غیرمتقارن به نقاط مختلف کمر شود.

شایعترین علت افزایش قوس کمر، ضعیف شدن عضلات پشتی کمری است اما در مواردی لیز خوردن مهره ها روی همدیگر نیز باعث افزایش قوس کمری می شود.

درمان بیماری قند خون (دیابت)

دیابت یک اختلال در سوخت ‌و ساز (متابولیسم) بدن است که در آن یا انسولین به میزان کافی در بدن وجود ندارد، و یا انسولین موجود قادر نیست تا وظیفۀ خود را به درستی انجام دهد و در نتیجه به عِلّتِ وجود مقاومت در برابر آن، قند خون بالا می رود.

 

 

 

علائم عمومی دیابت: 1ـ پُر‌نوشی (که بدنبالش پُر ادراری اتّفاق بیفتد)، 2ـ پُر‌ادراری، 3ـ پُر‌خوری، 4ـ پُر‌عَرَقی (عرق ریزش زیاد)

مواردی که باید پرهیز شود:

1ـ اسانس‌های شیمیایی (آبمیوه‌های شیمیایی، نوشابه‌‌های گازدار، بستنی‌های صنعتی و ...)

2ـ مواد قندی شیمیایی (قند، شکر، شیرینی‌جات قنادی ها و...).

3ـ نان سفید، کیک و بیسکویت سفید، نان ساندویچی، برنج سفید، نخورید (لذا نان باید تنوری و برشته و به همراه سبوسش باشد؛ برنج و ماکارانی و کوکو سیب زمینی را نیز باید با شلتوک پودر شده بخورید).

4ـ خُرما (اگر کسی قند خونش از 200 بالاتر نیست، میتواند در 24 ساعت 2 تا 3 عدد خرما بخورد).

5ـ‌ به ‌پلاستیک دست ‌زدن ‌و در ظروف ‌پلاستیکی غذا‌ و آشامیدنی خوردن

6ـ میوۀ موز (از میان میوه‌ها، موز قند و چربی اش بسیار بالا است).

7ـ خوردن چربی‌های با ترانس‌بالا (روغن ‌جامد، موز، غذاهای پُر چرب، کیک‌خامه‌ای، خامه، سرشیر، کلّه پاچه، جگرسیاه، سرخ‌کردنی،تف دادنی، بو دادنی، ته دیگ).      8ـ پرخوری و کم تحرکی

9ـ آب بسیار سرد (به اصطلاح عرفی آب تَگَری)، 10ـ شام دیر وقت خوردن

 10ـ‌خواب بین‌الطّلوعین.(لذا بین‌الطلوعین نخوابید‌و نیم‌ساعت راه بروید)

11ـ بیمار دیابتی کمتر از سه روز، با همسر حلالش مجامعت نکند، (بلکه هفته‌ای یک‌بار یا دو هفته یک‌بار مجامعت با همسر حلالش کند).

12ـ خود إرضائی جنسی(استمناء در پسران و استشهاء در دختران) حرام است و گناه کبیره، و 23  بیماری می آورد (از جمله دیابت نوع 2) لذا این گناه را انجام ندهد.

تذکّر: دیابت می‌تواند دردهای عصبی ایجاد کند.

توجّه: برای پیشگیری از دیابت و قند خون، میوۀ انار رسیدۀ طبیعی بخورید.

درمان: بعد از پرهیز صحیح یا همزمان با آن، بایستی اقدام به کاهش قند خون کرد؛ لذا باید نگاه به سنّ بیمار و نوع مزاج و مقدار قند خون کرد و سپس به موارد ذیل عمل کرد (تذکّر: چندین مورد از موارد ذیل را عمل فرمایید کافی است، لازم نیست به همۀ موارد کاهش قند خون عمل کنید):

1ـ بهترین کاهش دهندۀ قند خون روزۀ شرعی گرفتن است.

2ـ دوعدد بادام تلخ صبح ناشتا یا با غذا بخورید.

3ـ کاهو (بدون سُس) به همراه غذا

4ـ کرفس خام شب قبل از خواب

5ـ روزی یک عدد کدو‌مسمّی به همراه پوستش

6ـ زیتون خوراکیِ سِفت و شفّاف   

7ـ پیاده روی روزی 30 دقیقه تا یک ساعت [صبح ناشتا (اوّل آفتاب) و شب بعد از شام].

8ـ توت (مخصوصا توتِ خشک)، توت فرنگی، تمشک

9ـ‌‌‌ شلغم(بشرطی کم‌کاری‌تیروئید نداشته‌باشد)

10ـ میوۀ لوبیا (پیله) و پوست دانۀ لوبیا  

11ـ سیرِ خام،    12ـ پیازچه،    13ـ موسیر 

14ـ گلابی، گیلاس، زردک (هویج رسمی= هویج زرد)

15ـ پیاز خام یک عدد متوسط در 24 ساعت، یا جوشاندۀ پیاز گیاه سیر   

16ـ سبزی شبلیله و تخم آن،   17ـ تُرب 

18ـ خیار بوته‌ای تازه (مغز آن به همراه تلخۀ آن) و تخم خیار   

 

19ـ خوردن یک عدد سیب ضرری برای دیابتی ندارد بلکه مفرّح قلب است و همچنین خوردن ترشی سیب  

20ـ در سرد مزاجان سبزی خُرفه بهتر جواب می دهد و وابستگی آنها را به أنسولین تزریقی را قطع می نماید.

21ـ ریشه و برگ و گُلِ کاسنی  

22ـ عصارۀ ترتیزک یا شاهی آبی   

23ـ مَنّ= شَحمَة الأرض= قارچ خوراکی بیابانی= دُنبلان کوهی، بعنوان ناهار یا ریز مغذّی بخورید  

24ـ در سرد مزاجان دمکردۀ برگ گردو (هر بار 7 گرم از برگ) و چهار پَرِ وسطِ مغز گردو برای کاهش قند خون مفید است و خوردن مغز گردو برای دیابتی مضرّ نیست     

25ـ در سرد مزاجان دمکردۀ گُل کلپوره و برگ آن و خوردن عرق کلپوره (بدون إسانس)، کاهش دهندۀ قویّ قندخون است

26ـ گزنه یکی از بهترین داروهای کاهش دهندۀ قند خون است و خونساز است.

27ـ کنگرِ فرنگی (حتّی در دیابتی که نارسایی کبدی دارد، و کم کاری تیروئید دارد)

28ـ جوشاندۀ میوۀ آمله 

29ـ عنّاب+ آلوبخارا+ تمر هندی بدون نمک+ آلوچه، از هر کدام نیم کیلو، در 2 کیلو آب خیسانده شود و دانه های آنها را بیرون بریزید سپس با هم مخلوط کرده، برای کاهش قند خون گرم مزاجان بسیار مفید است (سه فائدۀ دیگر نیز دارد مانند درمان یبوست و رقیق کنندۀ خون و ضدّ لختۀ خون)

30ـ‌خوردن یک‌قاشق‌مربّاخوری پودرهستۀخرما

31ـ تره فرنگی (به شرطی‌که بیماری تیروئید نداشته باشد)

32ـ دمکردۀ برگ شاه توت،      33ـ جُو سیاه  

34ـ علف هفت بند،      35ـ تُرشی سیب زمینی

36ـ مریم گُلی،             37ـ گُلِ قاصد 

38ـ گُل تلگرافی،          39ـ انگور تُرش

40ـ دمکردۀ برگ اکالیپتوس روزی نصف استکان و بُخور آن  

41ـ غاسول (اُشنان ـ ریشۀ صابونی)، [توجّه: امام‌ صادق علیه السلام فرمودند: اُشنان نخورید لذا باید اشنان را در آب خیسانده سپس بجوشانید و کفِ پا را در آن گذارید (بشرطی‌که حسّاسیت ‌پوستی نداشته باشید)

42ـ دمکردۀ برگ‌آرتیشو (برگ کنگر‌فرنگی)

43ـ دمکردۀ برگ گیاه بابا آدم (برای کاهش سریع قندخون بالا)

44ـ جوشاندۀ یک برگِ شاخ بُزی  

45ـ‌جوشاندۀ‌مخلوط‌برگ‌سیاهدار+ برگ‌تمشک  

46ـ دمکردۀ تمام گیاه قنطریون صغیر

47ـ صبح ناشتا سرکۀ چغندر   

48ـ میوۀ قره‌ قاط‌ زرد [ولی قره‌ قاط‌ سیاه که برای بیماری‌های‌چشمی مانند شبکوری، گلوکوم (آب‌سیاه)، کاتاراکت(آب‌مروارید) هم مفید است] و برگ آن نیز کاهش‌قندخون می‌آورد

49ـ مخلوط پودر عدس‌الملک (دو برابر)+ تخم خُرفِه (دو برابر)+ تخمۀ هندوانۀ حنظل (یک برابر)+ در کپسول خالی 250 میلی گرمی یا 500 میلی گرمی گذارده و میل شود.

50ـ پودر هنداونۀ حنظل را به کفِ پا گذارده. (بشرطی‌که حسّاسیّت پوستی نداشته باشید).

51ـ جین‌سینگ برای بیماری قند، اثر مثبت دارد، متابولیسم قندها و هیدرات‌های کربن در بدن را منظّم می‌کند‌و کمک به درمان خستگی جنسی و کمک به ایجاد نعوظ می‌کند.

درمان‌و کاهش قندخون در بیماران دیابتی که أنسولین تزریق می‌کنند

1ـ خوردن سبزی خُرفِه به همراه ناهار و شام، 2ـ عصرانه: جوشاندۀ 10 گرم برگ مریم گُلی در 100 گرم سرکه طبیعی، قابلیّت پائین آوردن قند خون در بیماران دیابتی وابسته به أنسولین را دارد.

درمان کبد چرب (گرید 1 و 2)، قند خون بالا، سرطان پوست، ورم‌های سخت و ورم بینی

1ـ هر صبح و شب پماد گُل همیشه بهار (کالاندولا) بمالید، 2ـ به همراه غذا کاهو (بدون سُس)، سبزی جعفری و سبزی کاسنی بخورید، 3ـ هر هشت ساعت یکی از این دمکرده‌ها را بنوشید: الف. دمکردۀ گَزَنِه ، ب. دمکردۀ گُل خارمریم ، ج. دمکردۀ شاهتره.

درمان بعضی از انواع سرطان

سال‌هاست بیماری سرطان هم جزو بیماری‌های رایج ایرانی‌ها شده و امروزه بیش‌از 300 تا 400 هزار ایرانی به بیماری‌سرطان مبتلا هستند و سالانه 85 تا 90 هزار نفر بر اساس آمارها به این تعداد افزوده می‌شوند. کارشناسان حوزۀ سلامت معتقدند سرطان 6% از بیماری‌های کشور را تشکیل می‌دهد و هزینۀ تحمیلی آن روی دوش خانواده‌ها است بطوری‌که این مسئله باعث می‌شود برخی خانواده‌ها که درگیر چنین بیماری غیر واگیری هستند به زیرِ خطِّ فقر سقوط کنند و برای ادامۀ درمان دچار مشکل شوند. سرطان‌های شایع در ایران ریه، سینه، معده، روده می‌باشد. به ازای هر 100 هزار نفر ایرانی، حدود 150 نفر سرطان دارند و 8 درصد سرطان‌های کشور ایران در استان خراسان است. شایع‌ترین سرطان‌ها در مردان ایرانی، سرطان معده و سپس سرطان پروستات است و شایع‌ترین سرطان‌ها در زنان ایرانی، سرطان سینه و پستان و سپس سرطان رحم، تخمدان و دهانۀ رحم است.

در سال‌های اخیر میزان مرگ‌و میر در ایران بخاطر ابتلاء به سرطان از سالی 30هزار نفر به 55 هزار نفر رسیده، لذا سرطان سوّمین عامل مرگ‌و میر در ایران شناخته شده و این درحالی است که ایران تقریباً بیشترین میزان رشد سرطان را در جهان دارد و علل اجتماعی و زیستی و محیطی آن عبارتست‌از: 1ـ پیرشدن جمعیّت‌و أفزایش امید به زندگی، 2ـ سبک‌زندگی نادرست مثلاً خوردن غذای مانده و خوردن غذاهای صنعتی و پُرگوشت، 3ـ آلودگی‌زیست‌محیطی مانند: هوای‌آلوده، آب‌آلوده، محیط بستۀ دارای دودسیگار و قلیان، 4ـ شیوع چاقی‌و إضافه وزن‌و کم‌تحرّکی

 

توجّه: 75 درصد سرطان‌ها، ریشه در غذا و آشامیدنی‌ای که می‌خوریم، دارند، لذا بایستی به دو مقوله بسیار توجّه داشت:

1ـ مقولۀ کیفیّت آشامیدنی، 2ـ مقولۀ امنیّت غذا و امنیّت آشامیدنی؛ زیرا سونامی سرطان در کشور، در رتبۀ سوّم علل مرگ و میر قرار گرفته، یعنی: رتبه اوّل از علل مرگ و میر، بیماری‌های قلبی و عروقی و سکته‌های قلبی عروقی است و رتبۀ دوّم از علل مرگ و میر، سوانح و تصادفات و حوادث است، و رتبۀ سوّم از علل مرگ و میر، انواع سرطان‌های بدخیم و کشنده است.

علل شایع ایجاد سرطان:

1ـ مصرف دخانیات، 2ـ کم‌تحرّکی، 3ـ فست فودها، 4ـ آلاینده‌های محیطی، 5ـ اُسانس‌های شیمیائی، 6ـ غذاهای مانده، 7ـ إضافه وزن، 8ـ پُرخوری، 9ـ ظروف پلاستیکی، تفلونی، سربی و آلومینیومی(مثلا ظروف خمیر گیر در نانوائی‌ها و بعضی دیگ‌های زودپز از جنس آلومینیوم است‌و آلومینیوم بدترین نوع فلزی است که در نان وارد شده و باعث آلزایمر می‌شود، علاوه بر اینکه سرطان زا است)، 10ـ ادکلن‌های شیمیایی، 11ـ ترانس چربي بالا و روغن جامد، 12ـ مصرف كافئين زياد،13ـ نان سوخته، 14ـ پنیر مانده، 15ـ سرخ‌کردنی، ته دیگ، دو طرف کوکو، چیپس و...، 16ـ‌زیاد نگاه‌کردن ماهواره،کامپیوتر،‌تلویزیون، 17ـ‌‌زیاد بازی‌کردن با بازی‌های‌کامپیوتری، 18ـ تأخیر سنِّ‌ ازدواج، 19ـ پیرجمعیّتی، 20ـ آلودگی زیستی

توجّه: نان سنگک موجود 800 PPM آکریلامید دارد که سرطان زا است و حال اینکه باید حدّاکثر 0.5 PPM آکریلامید داشته باشد، فعلاً نان تُست کمترین آکریلامید را دارد.

علّت‌های اصلی ایجاد سرطان:

1ـ خوراک‌های صنعتی و غذاهای آماده (فست فودها، سوسیس‌ها و کالباس‌ها –به خاطر نیترات موجود در آنها که در بدن تبدیل به نیتروزامین میشود که مادّه‌ای سرطان‌زا است–، همبرگرها، پیتزا و...) [که بسیاری از املاح مقوّی و ویتامین‌های آن از بین رفته و 80% آنزیم‌های مفید آن پائین آمده] و آشامیدنی صنعتی (نوشابه‌های گازدار، آبمیوه‌های شیمیائی و...)، 2ـ موادّ شیمیائی و پلاستیکی، 3ـ استرس‌های روانی و روحی، 4ـ شوینده‌های شیمیائی، موادّ شیمیائی معطّر کننده، عطرهای شیمیائی، 5ـ امواج الکترونیکی و مخابراتی، 6ـ همۀ وسایل برقی که میدان مغناطیسی ایجاد میکنند که گاز سمّیِ فِلُورین (Felorin)، (برخی از قطعات کامپیوتری که داغ میشوند گازهای سمّی تولید میکنند)، 7ـ لباس‌هائی که با موادّ نسوز تولید میشود، 8ـ موادّ آرایشی شیمیائی، 9ـ بیشتر موادّ نگه دارندۀ شیمیائی، طعم دهندۀ شیمیائی، رنگ دهنده شیمیائی؛ سرطان زا هستند، 10ـ کنسروها، کمپوت‌ها [زیرا هر میوه‌ای که دو ساعت از زمان خُرد شدن آن بگذرد همه یا اکثر ویتامین‌های خود را از دست میدهد و تنها خاصیّت فیبری در آن باقی می‌ماند]، 11ـ افزایش سِنّ مخصوصاً در مجرّدها، 12ـ سبک زندگی نادرست.

توجّه: سرطان به سه طریق در بدن فراگیر می‌شود:

 1ـ از طریق بافت: که بافت سرطانی، حمله به بافت‌های مجاور میکند، 2ـ از طریق سیستم لنفاوی: که سرطان لنفاوی از طریق رگ‌های لنفاوی به سایر اعضاء هجوم می‌برد، 3ـ از طریق خون به سیاه‌رگ‌ها (وریدها) و مویرگ‌ها هجوم برده و به کلّ نقاط بدن نفوذ می‌کند.

املاح و ویتامین‌هائی که پیشگیری از سرطان می‌کند و همچنین در درمان سرطان نقش دارد:

1ـ مصرف سدیم به‌مقدار لازم (مثلاً سدیم

موجود در نمک دریا، امّا زیاده‌روی در مصرف سدیم فشارخون می‌آورد لذا یک‌گرم در اوّل غذا و یک‌گرم در آخر غذا بخورید در حالی‌که غذای‌تان بی‌نمک است)، 2ـ مصرف روی به مقدار لازم (مثلا مصرف گردوی خشک، فندق خشک، بادام شیرین درختی، توجّه: زیاده‌روی در مصرف روی، مسمومیّت می‌آورد)، 3ـ مصرف کلسیم به مقدار لازم (مثلا مصرف شیر، دوغ، ماست، توجّه: زیاده‌روی در مصرف کلسیم سرطان استخوان و سرطان خون به نوع لوسِمی که از مغز استخوان شروع میشود، می‌آورد)، 4ـ فیبر به مقدار لازم (مثلا مصرف سبزی‌جات تازۀ سالم و کاهو بدون سُس، توجّه: کمبود فیبر گیاهی باعث سرطان روده میشود)، 5ـ ویتامین A به مقدار لازم (مثلا مصرف هویج زرد، زردآلو، کدو حلوائی، توجّه: کمبود ویتامین A باعث افزایش اثر موادّ سرطان زاست)، 6ـ ویتامین B به مقدار لازم (مثلا مصرف مویز 21 عدد صبح ناشتا، آناناس، سبوس گندم و جو، توجّه: کمبود ویتامین B مخصوصاً ویتامین B2 باعث افزایش رشد سرطان‌های پوستی اِپی تلیال می‌شود).

درمان‌های عمومی انواع سرطان‌ها:

1ـ برای پیشگیری و کمک به درمان سرطان: ساعت 6 صبح آب خیار، ساعت 12 ظهر آب کاسنی، ساعت 6 بعد از ظهر آب کاهو، ساعت 12 شب آب کرفس بخورد، 2ـ میوۀ عنّابِ رسیده را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط کنید، سپس میل نمایید(درمان لخته، درمان پلاک و داروی قویّ ضدّ سرطان)، 3ـ انار شیرین با پرده‌های بین دانه‌های انار ضدّ سرطان است (عصرانه بخورید)، 4ـ شب سوپ یُولاف (جُوِ دوسَر) با سرکۀ طبیعی انگور عسگری میل کنید، 5ـ خوردن قُسطِ شیرین (قُسط عربی = خولنجان مصری) در درمان سرطان، بسیار مؤثّر است، 6ـ زردآلوی رسیده، ضدّ سرطان است بویژه سرطان ریه و پانکراس، هویج زرد، 7ـ جوشاندۀ پوست و برگ درخت بلوط ضدّ سرطان است.

ریز مغذّی‌های ضدّ سرطان: 1ـ شیر خرما+ عسل، 2ـ آب سیب+ عسل، 3ـ آب زردک+ عسل، 4. میوه‌هائی که دارای بِتاکارُوتن که پایۀ ویتامینA است(مانند: هویج زرد و زرد آلو و ...)، 5ـ بَرِّه موم عسل.

برای کنترل و جلوگیری از پیشرفت سلّول‌های سرطانی (40 تا 50 درصد سرطان‌ها در دنیا قابل درمان است):

1ـ برگ دارواش (شیرینک) یا قرص گیاهی إنگلیسی یا آمپول ایسکادُور(داروی ضعیف)، 2ـ ویتامین E، (زاویت E400 میلی‌گرمی، داروی شیمیائی)، 3ـ گُل خارمریم (داروی متوسّط)، 4ـ گیاه مُخَلَّصِه (داروی قویّ)، 5ـ آب زردک (هویج‌زرد رسمی) به همراه عسل، 6ـ سیاه‌دانه با عسل طبیعی.

بواسیر و همورئید

بواسیر = همورئید (گشاد شدن وریدهای درون مَجرایِ مقعدی):

انواع بواسیر: الف. داخلی (داخل رود آنال)، ب.خارجی (خارج رود آنال)، که هر کدام از اینها به چهار دسته تقسیم میشوند: 1.خونی، 2.بادی،3.ساچمه ای، 4.دگمه ای

پرهیز شود از: میوۀ موز، بیسکویت سفید، نان سفید،شکر، سینه مرغ، اُسانس‌های شیمیائی (نوشابه های گاز دار، آبمیوه های شیمیائی و...)، کم تحرکی، اضافه وزن، سوسیس و کالباس (سوسیس و کالباس مُوَلّد سرطان مغز، بواسیر، شقاق مقعد و انواع دیگر سرطان‌ها است).

الف. درمان بواسیر خونی: 1ـ سمّاق (یک قاشق چای‌خوری صبح و یک قاشق چای‌خوری شب)، 2ـ تره یک مشت با ناهار، 3ـ خُرفِه یک مشت با شام، 4ـ جوشاندۀ ریشۀ درخت انار، 5ـ تره‌فرنگی، 6ـ برگ درخت انگور، 7ـ میوۀ بِه یا مربّای آن با قند، 8ـ دمکردۀ گُل بابونه با قند، 9ـ دمکردۀ گُل بومادران با قند، 10ـ هلیلۀ کابلی [برای درمان اَدِمِ شکمی، افزایش دهندۀ بزاق دهان، ضدّ نفخ، مقوّی معده (کمک به هضم غذا نظیر کاسنی)، درمان بواسیر خونی]، 11ـ گُلنار فارسی (درمان مِنُوراژی، درمان بواسیر خونی، پیشگیری از آترواسکلروز)، 12ـ شاه بلوط (بلوط المَلِک) دو عدد، 13ـ هر روز خوردن جوشاندۀ پوست ریشۀ درخت نارگیل (یک استکان)، 14ـ میوۀ نارگیل (یک چهارم)، 15ـ روغن نارگیل (یک قاشق چای‌خوری) ضدّ بواسیر خونی است، 16ـ خوردن اسپرزه و لِعابِ آن (= موسیلاژ= مادّۀ جاذب آب).

ب. درمان بواسیر بادی: 1ـ هر روز عصرانه سه خوشه انگور با هستۀ آن بجوید و بخورید، 2ـ یک قاشق چای‌خوری أنیسون (زیرۀ سبز شیرین) را با یک قاشق چای‌خوری تخم کرفس و یک قاشق مرباخوری قند نرم بکوبید و هر روز بخورید، 3ـ دو إلی سه بار نشستن روی خِشتِ داغی که حوله روی آن انداختید، 4ـ دمکرده یا جوشاندۀ شُکاعی (=خارزن‌بابا= رَأسُ الشّیخ) را غرغره کنید و قورت دهید.

 

ج. درمان بواسیر ساچمه ای و بواسیر دگمه ای: 1ـ یک قاشق چای‌خوری زنیان یا نصف استکان عرق زنیان با دو مغز گردو با همدیگر جویده و خورده شود، 2ـ پودر هستۀ هلیلۀ زرد مخلوط با سفیدۀ تخم مرغ را هر شب تا صبح بر محلّ گذارند تا بهبودی کامل حاصل شود.

درمان عمومی بواسیر: 1ـ دمکرده یا جوشاندۀ ریشۀ حشیشة البواسیر (علف بواسیر)، 2ـ خوردن کوبیدۀ کُندُر با قند، 3ـ جوشاندۀ برگ حَساس و ریشۀ حَساس (گیاه حَساس = گُل قارکون = گُل قَهر = مستحیه) [توجّه: زیاده‌روی در خوردن دمکرده یا جوشاندۀ برگ و ریشۀ حساس، مسمومیّت می‌آورد و موجب ریزش مو می‌شود]، 4ـ خوردن گوشت پرندۀ هوبرِه (حُباری).

درمان درد بواسیر: 1ـ تُفالۀ چای‌دمکرده که چای آن مصرف‌شده را بر محلّ بواسیر ضمادکنید، 2ـ روزی سه‌مرتبه روی موضع‌درد روغن‌خیار بمالید، 3ـ سبزی تره بهمراه غذا بخورید، 4ـ روزی دو خوشه‌انگور با هستۀ آن بجوید و بخورید، 5ـ سبزی خرفه بهمراه غذا بخورید، 6ـ پماد شیمیائی هموروئید بر موضع بمالید

درهمه انواع بواسیر از دود انبر نسارا در حمام استفاده شود .

درمان بیماری اِم اِس

بیماری اِم اِس (MS ، مالتیپِل اِسکِلِرُوز، تصلّب متعدّد شرائین مغز)

خصوصیات بیماری MS:

1.بیماری غیرقابل پیش‌بینی است، 2.بیماری عودکننده و قابل بهبودی است، 3.بیماری اِم اِس سه مرحله دارد: أ.حمله، ب.عود، ج.خاموش، 4. بیماری خود ایمنی است که به چربی خاصّ تارهای عصبی حمله می کند.

علائم بیماری MS:

 

 MSبه دلیل درگیری سیستم اعصاب مرکزی، طیف وسیعی از علائم را ایجاد می‌کند:

 

1.گِزگِز انگشتان دست ‌و پا که معمولا 24 ساعت طول می‌کشد، 2. عدم تعادل در حرکت (مشکلات تعادلی و راه رفتن)، 3. تاری دید (معمولا یک چشم)، 4. ضعف اندام دست و پا، 5. خستگی مُفرط، 6.معمولا این بیماری در جوانی بیشتر است، 7. با خَم کردن گردن، لرزش پیدا میشود نظیر برق گرفتگی؛ زیرا پلاک‌های ناحیۀ گردن مانع عبور جریان پالس‌های الکتریکی می‌شود، و این حالت مرحلۀ قبل از اِم اِس است، 8. مشکلات ادراری، 9. مشکلات شناختی

روحیّات هر بیمار (از جمله بیمار اِم اِسی):

 

انکار بیماری، خشم نسبت به خدا و مردم و ...، افسردگی بخاطر دارا بودن بیماری، پذیرش بیماری و در صدد درمان برآمدن

عوامل تشدید کنندۀ بیماری MS:

 

ضعف اعصاب، استرس (نگرانی مستمر)، اضطراب (دلهره)، خود خوری، درگیری ذهنی، غصّه خوردن، بحث‌های بیهوده، تغذیۀ نامناسب (ترانس چربی بالا، سرخ کردنی، غذای مانده، اسانس‌های شیمیائی)، موادّ دُخانی (دُخانیات) أفیونی و روان برگردان، عفونت‌های متعدّد (1.ناشی از سرماخوردگی، لوزه‌ها، سینوس‌ها، 2.مجاری ادراری، 3.دستگاه تناسلی)

بیماری‌های مقلِّد MS (بیماری‌هایی که علائم شبیه بیماری MS دارند):

 

بیماری‌های روماتولوژی، لوپوس، بیماری‌های خود ایمنی، بیماری‌های عفونی

درمان MS در پزشکی جدید (دکتر محمّد علی صحرائیان متخصّص مغز و أعصاب و فِلُوشیب اِم اِس):

 

برای درمان تا سال 2005 میلادی 4 قلم داروی شیمیائی تزریقی بود، ولی در سال 2012 و 2013، سه داروی خوراکی (کپسول و ...) ساخته شده که داروهای بسیار گران‌قیمتی است و تا 60% علائم اِم اِس را کم می‌کند.

 

از جملۀ داروها در درمان اِم اِس، آمپول زیفرون است.

 

و همچنین آمپول اِکتُووِکس است که عوارضی را دارد، ازجمله: شِبه سرماخوردگی (تب، لرز، تعریق، درد عضلانی، خستگی)، واکنش‌های پوستی (قرمزی در محلّ تزریق، درد، نکروز پوستی، کبودی پوست)، افسردگی، اضطراب، مشکلات کبدی و...

 

* غِلافِ میلین روی سلّول‌های عصبی که نازک شود یا از بین رود، بیماری اِم اِس ایجاد و تشدید می‌شود، لذا پرفسور کریستوف سلماج با قرار دادن مایع میلین روی پارچۀ چسبانیده شده بر بخشی از بدن (مثلاً بازو) و جذب سلّولی این مایع از طریق پوست، عوارض اِم اِس را کاهش داده است.

توجه: در پزشکی جدید بیماری MS درمان کامل ندارد بلکه کنترل شونده است.

بیان نظریّۀ استاد علّامه آیت الله سید حسن ضیائی در درمان بیماری اِم اِس:

متأسّفانه در زمان ما، بیماریMS، از بیماری‌های شایع مغز و اعصاب شده است.

علل شایع بیماری MS :

برای این بیماری علت‌های مختلفی بیان شده است از جمله:

1.کاهش‌ویتامین‌D، 2.عامل‌ژنتیکی ‌و وراثتی(یعنی سابقۀ ابتلاء‌ خانوادگی)، 3.مصرف‌ دخانیات ازجمله سیگار، قلیان، چپق و پیپ، 4.برخی‌عفونت‌ها، 5.مصرف‌موادّ‌ افیونی‌و قرص‌های روان‌برگردان، 6.بعضی‌دارو‌های غیر‌ترکیبی(مفرده)‌یا ترکیبی(مرکّبه) گیاهی یا شیمیایی.

 مواردی که باید پرهیز شود:

 

1. قندهای شیمیایی (قند، شکر، شیرینی‌جات قنادی‌هاو...)

2. اسانس‌های شیمیایی (آبمیوه‌های شیمیایی، نوشابه‌های گازدار، بستنی‌های صنعتی و ...)

3. ترانس چربی بالا (ته دیگ، خامه، سرشیر، کله پاچه، جگر سیاه، موز، روغن جامد، انواع سُس)

4. کافئین زیاد (چای پُر رنگ، چای مانده، قهوه، شکلات، کاکائو، نسکافه)

5. استرس و اضطراب نداشته باشید لذا بیمار باید در محیط و جمع آرام باشد.

تذکّر:  تخم مرغ اگر می‌خورید دو بار در هفته بیشتر نخورید و حتماً به همراه پیاز خورده شود تا هم کلسترول بد ((LDL زردۀ آن از بین برود و هم ضدّ تصلّب شرائین باشد (در روایات شیعه آمده).

توجّه: افزایش دمای‌بدن به تَبِ‌شدید، هوای داغ، محیط داغ، آب‌داغ، استحمام با آب‌داغ، سُونا و وانِ داغ، بیماری MS را تشدید می‌کند.

تبصرة: بیماریMS، مانع بارداری نیست؛ لذا خانم‌های ازدواج‌کرده اگر بیماریMS دارند، می‌توانند با مشورت‌پزشک باردار شوند.

 موارد ذیل مصرف شود:

1. حجامت خشک یعنی بادکش کردن مفید است (از ملاج سر، از پشت گردن، از بین دو کتف، از قوس کمر).

2. صبحانه یک لیوان شیرِ تازۀ کم چرب مخلوط با یک قاشق مربّاخوری عسل آویشن.

3. صبح یک قاشق چای‌خوری پودر گل راعی به همراه عسل آویشن.

4. وسط روز یا عصرانه یک استکان یا یک لیوان آب میوۀ بِه ،مخلوط با یک قاشق مرباخوری عسل آویشن.

5. اول مغرب یک قاشق چایخوری پودر گل بهارنارنج به همراه عسل آویشن.

6. شب‌ها بعد از شام تا وقت خواب یک لیوان آب سیبِ تازۀ رسیدۀ طبیعی مخلوط با عسل آویشن.

7. به همراه غذا: یک عدد پیاز متوسّط، یک پَر سیر

8.در شبانه روز 4 لیوان آب، 4 لیوان آبجوش ولرم (یعنی هر 6 ساعت دو لیوان بنوشید)

9. نصف قاشق چای‌خوری پودر بادرنجبویه در یک استکان آبجوش دَم شود سپس مخلوط با عسل میل شود، یا نصف استکان و یا یک استکان عرق طبیعی آن میل شود.

10. میوۀ انجدان یکبار با تخم خربزه، و بار دیگر با صمغ عربی بخورید (یعنی هر 12 ساعت یکبار میل شود).

11. جوشاندۀ یک عدد کنگر فرنگی (آرتیشو)

12. مخلوط این چهار مورد: قُولَنجان (1 برابر)+ سُورَنجان (2 برابر)+ صَبر زرد (2 برابر)+ هلیلۀ سیاه (2 برابر)، سائیده شده و پودر شود،و آن‌را با لِعابِ مُقلِ اَزرَق (2 برابر) مخلوط نموده و خوب هم می‌زند و حَبّ (به اندازۀ نخود) درست کرده و می‌خورد.

 

طرز تهیّۀ لعاب مُقلِ اَزرَق (= مُرّ= مُرّ مَکّی = اَنگُوم = صمغ شیرابۀ درختچۀ خاردار مُرّان): مُقُلّ اَزرَق را در آبجوش ریخته پس از چند دقیقه، لعاب پس می‌دهد.

13. برای کمک به درمان ام اس و درمان بیماری‌های مُقلِّدۀ ام اس و استفاده از درمان‌های عمومی، موارد زیر مصرف شود:

الف. در طول روز، 14 عدد مغز بادام شیرین درختی را در آبجوش ولرم خیسانده شود سپس پوست آن‌را کنده، و دانه دانه خوب بجود و میل کند، ب. بعد از هر غذا یک قاشق چایخوری سیاه‌دانه (پودر نشود) به همراه عسل طبیعی آویشن خوب بجود و بخورد.

استرس(نگرانی و فشار روانی)

علائم شروع استرس که حاکی استرس شخص است:

1ـ احساس اضطراب، 2ـ تحریک پذیری، 3ـ بی‌قراری، 4ـ ضرب‌گرفتن انگشتان، 5ـ تکان‌دادن زیاد دست و پا، 6ـ حملات وحشت‌زدگی، 7ـ احساس خُرد‌شدگی، 8ـ نداشتن انرژی، 9ـ پُرخوری یا کم‌خوری.

علل ایجاد استرس:

1ـ خودخوری، درگیری ذهنی و فشار روانی، 2ـ مصرف زیاد گوشت قرمز (مخصوصا گوشت گاو) و غذاهای سرخ شده، 3ـ مصرف شیرینی‌جات غیر‌طبیعی، 4ـ کمبود ویتامین B، 5ـ کمبود پُتاسیُم، 6ـ کمبود مَنیَزیُم، 7ـ نکته سنجی‌های بیجا، 8ـ داشتن توقّعات بیجا و انتظارات بیجا از دیگران، 9ـ عاقّ والدین، 10ـ قاطع رَحِم، 11ـ اهمیّت بیش‌از اندازه به کار، 12ـ داشتن کارهای استرس زا مانند رانندگی، صندوق‌داری بانک، کارهای مدیریّتی و...، 13ـ لباس‌تنگ پوشیدن، 14ـ کفش‌تنگ پوشیدن، 15ـ زیا‌دبودن گرمای محیط یا گرمای هوا

اثرات سوء و بد بیماری استرس روی بدن:

1ـ بطور کلّی گوئیم بیماری استرس موجب ایجاد بیماری‌های پوستی میشود مانند: لکّه‌هائی روی پوست (مثل بیماری بَهَق)، 2ـ کاهش قدرت باروری، 3ـ جوش زدن، 4ـ میگرن، 5ـ مشکلات گوارشی، مانند: تُرش کردن، 6ـ اختلال در خواب، 7ـ مشکلات قاعدگی، مانند: نامنظّمی قاعدگی، قاعدگی شدید و قطع قاعدگی، 8ـ فرسودگی سیستم ایمنی بدن که علامت استرس شدید است، 9ـ کسانیکه زیاد اقدام به عمل‌های ترمیمی پوست و زیبائی میکنند، نشانۀ استرس زیاد آنها است، 10ـ گاهی حالت بی‌حوصلگی و گاهی حالت کثیر‌الشّک و گاهی حالت وسواسی دارد، 11ـ ریزش مو به نوع سکّه‌ای، 12ـ کم خوری استرسی یا پُرخوری استرسی.

درمان استرس:

1ـ صبحانه: شیر تازۀ گاو کم‌چرب با عسل زعفران یا عسل عنّاب بخورد.

2ـ مصرف سبزی‌جات (جعفری، ترخون، مرزه، پونه، نعنا، آویشن، ریحان، کاهو بدون‌سُس)، میوه‌جات (گلابی رسیدۀ شیرین، لیمو شیرین، میوۀ شاه‌بلوط (فندق کوهی)، خوردن سیب قرمز رسیدۀ شیرین معطّر طبیعی).     3ـ مصرف کدو حلوائی، تخمۀ خام کدو.

4ـ مصرف روغن زیتون طبیعی، یا زیتون خوراکی.

5ـ خوردن ماهی که بعد از آن عسل طبیعی بخورید.

6ـ خوردن غلّات (گندم، جو، ذرّت، برنج)، سبوس‌ها (سبوس گندم، سبوس جو، سبوس برنج)؛ زیرا برای درمان استرس و اضطراب نیاز به ویتامین 5B است که در سبوس غلّات هست لذا گوئیم نان‌گندم سبوس‌دار، نان‌جو سبوس‌دار، نان‌برنجی سبوس‌دار مصرف شود.

7ـ ماست شیرین کم چرب.

8ـ مغز خام بادام درختی شیرین.

9ـ ورزش‌های مناسب و نرمش‌های مفید در هوای آزاد حیاط منزل یا پارک (زنان به پارک بانوان بروند).

سائیدگی مفصل (آرتروز)

علل ایجاد آرتروز: 1ـ وزن نامناسب؛ زیرا 10 الی 20 کیلو اضافه وزن، 20% الی 30% آرتروز را افزایش می‌دهد، 2ـ کمبود  ویتامین D، 50% تا 60% آرتروزها را افزایش می‌دهد، 3ـ کمبود سِلِنیوم، 4ـ کمبود ویتامین B، 5ـ عضلات ضعیف، 6ـ چهار‌زانو زیاد نشستن، 7ـ گردن را در یک حالت زیاد نگه داشتن، 8ـ چرخش ناگهانی، 9ـ خم شدن زیاد

 

درمان: 1.یک‌قاشق غذاخوری پودر سنجد (که از مخلوط پودر پوست‌و گوشت‌و هستۀ سنجد است) در یک‌لیوان شیر، 2. شیر خرما، 3.شیرۀ خرما، 4ـ برگ سنا، 5ـ سنجد، 6ـ زنجفیل (زنجبیل، به تنهائی یا مخلوط با عسل)، 7ـ سبزی‌جاتِ تازۀِ سالمِ بهداشتی به رنگ‌های زرد، بنفش و سبز، به همراه ناهار و شام بخورند، 8ـ برای از بین بردن درد آرتروز، روغن رازیانه را بر محل درد بمالید.

 

پیشگیری از آرتروز گردن: 1. صبح، ظهر و شب، هر بار 30 مرتبه دستها را به کمر گرفته و شانه ها را بالا داده و به حالت چرخش به عقب دور دهند، 2.گردن را به چهار طرف بطور آهسته و نَرم، هر طرف 10 مرتبه، 3. آرنج را روی میز گذاشته، کف دست را به مدّت 10 ثانیه به پیشانی فشار دهند، 4.به مدّت 10 ثانیه سر را به عقب فشارداده، درحالیکه دو دست را پشت‌سر گذاشته‌و به طرف جلو فشاردهند، 5.بایستی بالِشِ سر، کوتاه و سِفت باشد.

درمان پوکی استخوان (استئوپُورُز)

درمان طبیعی: صبح: شیر عسل، ظهر: شیر خرما، عصرانه: پودر سنجد(که از مخلوط پودر پوست و گوشت و هستۀ سنجد است) مخلوط با شیر، عصرانه یا وسط روز: خوردن مخلوط سه شیره (خرما، انگور، توت)، شب: مغز گردو با پنیر

 

درمان شیمیائی: ویتامین B1،  قرص کلسیم D،  قرص کلسیم غضروفی (با تجویز پزشک متخصص)

 

درمان کوفتگی و ضرب دیدگی

1.ضماد تُرُب مخلوط با عسل، 2. ضماد مخلوط زردچوبۀ خالص با زردۀ تخم‌مرغ‌ سالم، 3.‌ضماد مخلوط پودر زَمِه در زردۀ تخم‌مرغ سالم.

درمان فشار خون بالا

1. صبح ناشتا: دمکردۀ پنج برگ زیتون با شکر سرخ مازندران بنوشید.

2. وسط روز: مخلوط زرشک+ عنّاب در آبجوش خیسانده و سپس بخورید، سه عدد خیار‌بوته‌ای بخورید، شاه‌توت و توت‌فرنگی

3. به‌ همراه ناهار: سیر، پیاز، موسیر، کاهو بدون سُس  و میوۀ گریپ فوروت بخورید.

4.عصرانه: قره‌قاط سیاه سه‌عدد یا دمکردۀ آن با عسل، دمکردۀ بومادران با عسل

5. اول مغرب: سَداب برای کاهش فشار خون و برای تقویت مویرگها و کاهش قابلیّت نفوذ مویرگها

6. به همراه شام: کرفس، شنبلیله، کنگر خوراکی، تَرخون

7. شب‌ها: تخم خیار+ تخم کاسنی+ تخم خرفه+ تخم گشنیز، به طور مساوی مخلوط نموده و بخورید.

8. شب قبل از خواب: آب ماست، آب نخود زرد

9. بعد از هر غذا یک عدد سیب درختی رسیده یا یک عدد انار شیرین

10. آب و آبجوش  ولرم

11. حفظ تعادل روانی

12. دانه گنده تلخه (علف هرز مزارع)، تمر هندی (تمبر گجری = تمر مکّه)، ماء الشّعیر اسلامی (مخمّر آبجو)، زیرفون در درمان فشار خون إسترسی مفید است.

13.سَمّ نیش زنبور یک عـدد (به شرطی‌که آلرژی به سَمّ زنبـور نداشتـه باشید یعنی به شُوکِ آنافِیلاک نرویـد)

14. به مقدار کم، دمکردۀ برگ دارواش

15. دمکردۀ گیاه سرخ ولیک

16. تَرِۀ زراعی و ترۀ وَحشی (تره فرنگی)

17. شاهی (تر‌تیزک= رشاد = جرجیر)

 

18. انگور رسیدۀ شیرین هم برای کاهش فشار‌خون و هم برای کاهش اورۀ خون بسیار مفید است.

19. تمشـک خون را قلیایی میکندو دارای ویتامین C  و  Kبوده و برای درمان اُورۀ خـون و فشـارخـون و عفـونت مفید اسـت

20. جوشاندۀ ریشه و برگ توت فرنگی

 

21. آبلیمو تُرش تازه، لیموشیرین   

22. میوۀ گلابی    

23. گُلِ سرخ ولیک 10 گرم+ گُل استوخدّوس 5 گرم+ سیر 5 گرم مخلوط کرده و بخورید.

24. ساقه و برگ جعفری بصورت خام یا جوشاندۀ آن  

25. صبر زرد مخلوط با سرکۀ طبیعی به کف پا زده (به شرطی‌که آلرژی پوستی نداشته باشد)

26. عَنّاب تازه یا جوشاندۀ عناب خشک

27. خوردن سیرابی گوسفند با ماست شیرین کم چرب

28.ترشک

29.دمکرده یا جوشاندۀ چای‌قرمز (چای ‌سُرخ)

30. گوجه سبز

31. آلوچه

32. تمر هندی بی نمک

33. قَرقَروت بی نمک

34. لواشک

35. کوهپیمایی یا پیاده‌روی آرام در سطح مستوی بمدّت 20 دقیقه یا شنای آرام در عمق‌کم استخر بمدّت 20 دقیقه (یا دوچرخه سواری برای آقایان بمدّت 20 دقیقه)

 

36. شربت زعفران عسل (در فشارخون استرسی)

 

37. پونه، نعنا، ریحان به‌همراه غذا

 

38. جوشاندۀ گل گاو زبان

 

39.هفته‌ای دو بار ماهی که بعد از آن عسل بخورید.

40. خوردن روغن زیتون با غذا

41. مصرف آب پیاز تازه مخلوط با عسل طبیعی، در درمان سختی دیوارۀ شرائین (سختی دیوارۀ سرخ‌رگ‌ها) به ویژه شرائین مغزی مفید است.

42. انار تازه، آب‌انار تازه، رُبّ‌انار طبیعی

43. روزی دو تا سه لیوان مصرف شیر تازۀ گاو جوشیدۀ کم چرب با عسل آویشن

44. عسل طبیعی (اُرگانیک): باعث تحریک و تقویت قلب و گُشادی رگ‌ها و افزایش جریان خون در شریانچه‌ها تنظیم فشارخون می‌شود و از انفارکتوس قلبی جلوگیری می‌کند، عسل به علّت داشتن گلوکز زیاد انرژی لازم برای میوکارد را فراهم می‌کند.

45. عسل بلوط: این عسل به رنگ تیره است و برای جلوگیری از واریس، ضعف و بی‌حالی، کم‌خونی و ناراحتی‌های گردش خون مصرف می‌شود و البتّه عسل درجۀ دو می‌باشد گرچه عسل اکلیل کوهی و عسل استوخدوس عسل درجه یک محسوب می‌شود که موارد خاصّ خود را دارد.

46. عسل مریم گُلی: این عسل کهربایی روشن یا طلائی تیره است و برای پیشگیری از أفسردگی، فشار خون بالا، کم‌خونی و ضعف و بی‌حالی مفید می‌باشد.

47. عسل گندم سیاه: این عسل زرد تیره یا قهوه‌ای تیره است و در بارداری، شیردهی، کمبود موادّ معدنی و بیماری‌های عروقی مصرف میشود.

بیماری پُر فشاری خون و بیماری‌های قلبی و سکتۀ قلبی:

توجّه: 5 درصدِ مردم دنیا بیماری قلبی‌و‌عروقی ندارند، ولی 95 درصدِ مردم دنیا دچار یکی‌از بیماری‌های قلبی‌و‌عروقی هستند، گرچه خودشان ندانند. مردم ایران 8 درصد بیشتر از میانگین جهانی مبتلا به بیماری‌های قلبی‌و‌عروقی هستندو این بیماری‌ها ردیف اوّل مرگ‌و‌میرها را در ایران تشکیل‌می‌دهند.

علل اصلی و عوامل مؤثّر در ایجاد و تشدید بیماری‌های قلب و عروق:

1ـ خوراکی‌های صنعتی و غذاهای آماده (فست فودها، سوسیس‌ها، کالباس‌ها، همبرگرها، پیتزا و...) [بسیاری از املاح مقوّی و ویتامین‌ها از بین می‌رود که 80% آنزیم‌های مفید پائین می‌آید] و اسانس‌های شیمیائی [70 نوع است و 20 بیماری می‌آورد] (نوشابه‌های گازدار و غیر گازدار شیمیائی و آبمیوه‌های شیمیائی و …)

2ـ موادّ شیمیائی و پلاستیکی،   3ـ فشارهای عصبی و استرس

4ـ شوینده‌های شیمیائی، موادّ شیمیائی معطّرکننده، ادکُلُن ها

5ـ امواج الکترونیکی و مخابراتی مخصوصا دکل های مختلفی مثل ایرانسل که کنار خونتون نصب میشه وپول خوبی به صاحب ملک میدهند. صاحب ملک ها توجه کنن این از موارد حق الناسه که چگونه میخواهند جبران کنند؟

6ـ همۀ وسایل برقی که میدان مغناطیسی ایجاد میکنند که گاز سمّیِ فِلُورین(Felorin) ، برخی از قطعات کامپیوتری زمانیکه داغ می‌شوند گازهای سمّی تولید می‌کنند

7ـ لباس‌هائی که با موادّ نسوز تولید می‌شود،    8 ـ موادّ آرایشی شیمیائی،

9ـ افزایش چربی‌های مضرّ خون [کلسترول بد (LDL) و تری گلیسرید خون] با مصرف خامه، سرشیر، میوۀ موز، روغن جامد، کلّه پاچه، جگر سیاه، ته دیگ، کیک خامه‌ای و…

10ـ فشارخون انقباضی بالاتر از 14 و کمتر از 11 ، فشار خون انبساطی بالای 9 و کمتر از 7

11ـ مصرف دخانیات (پیپ، چپق، سیگار، قلیون) [باعث ناراحتی قلبی و نارسائی ریه می‌شود]،

12ـ مشروبات الکلی

13ـ ظروف پلاستیکی، تفلونی، آلومینیومی و سربی

14ـ مصرف موادّ أفیونی (بنگ، چرس، حشیش، ماری جوانا، تریاک و دود آن، مُرفین، هروئین و…)

15ـ مصرف قرص‌های روان برگردان (اکستازیECSTASY، دلفین، آبی، اِکس و…)

16ـ پُرخوری،       17ـ کم تحرّکی،        18ـ اضافه وزن

19ـ مصرف کافئین زیاد [حدّاقلّ هشت بیماری می آورد] (چای سیاه، قهوه، شکلات، کاکائو، نسکافه و…)

20ـ قندهای شیمیائی (قند، شکر، شیرینی‌جات غیر طبیعی و…)

21ـ بیماری قند خون (دیابت)،   22ـ عامل ژنتیکی و وراثتی

23ـ زیاد خوردن گوشت قرمز و گوشت شکار

24ـ ترانس چربی بالا (روغن جامد، موز، غذاهای پُر چرب، کیک خامه‌ای، خامه، سرشیر، کلّه پاچه، جگر سیاه، سرخ کردنی، تف دادنی، بو دادنی، ته دیگ)

 

25ـ مصرف زیاد رازیانه،    26ـ لباس‌های تنگ و بدن نما

27ـ زیاده‌روی در نوشیدن آب یا ننوشیدن آب و یا بسیار کم‌نوشیدن آب

28ـ سر و صدای ناشی از ترافیک، دانسینگ، کاباره یا شب‌نشینی مبتذل

29ـ جیغ زدن، داد و فریاد نمودن، زیاد صحبت کردن، عادت به بلند صحبت کردن،      

30ـ دائماً خشمگین و غضبناک بودن.

درمان:

صبح ناشتا: عسل طبیعی مخلوط با آب ، یا مخلوط با آبجوش ولرم

صبحانه: یک لیوان شیر تازۀ گاو کم چرب مخلوط با یک قاشق مربّاخوری عسل طبیعی، نان سبوس‌دار با مربّای سیب، مربّای بِه، مربّای آمله، مربّای هویج زرد (زردک)    

وسط روز: گلابی رسیده(در روایات شیعه آمده)، انگور سیاه، دمکردۀ بومادران، دمکردۀ کاسنی

ناهار: کباب ماهی (و بعد از آن عسل بخورید) و یا کباب ران مرغ بدون پوست با نارنج و سپس دوغ شیرین کم چرب

به همراه ناهار: بادرنجبویه، کاهو (بدون سُس) و روغن زیتون، و سبزی شنبلیله و سبزی ریحان

بعد از غذا: سیب درختی رسیدۀ شیرین

عصرانه: هویج زرد، انار شیرین، طالبی، توت فرنگی، به مقدار نصف قاشق چای‌خوری نارمُشک مخلوط با عسل آویشن گردد و میل شود

مغرب وشب: گیلاس، آلبالو، آلوبخارا، کرفس، سیر پخته، پیاز پخته

شام: آش آلو با نان جو سبوس‌دار به همراه پرتقال، سوپ جعفری هویج زرد روغن زیتون با نان جو سبوس‌دار به همراه توسُرخ (دارابی= گریپ فوروت)، زرشک پلو با روغن زیتون خوراکی به همراه نان جو سبوس‌دار به همراه پرتقال

شب قبل‌از‌خواب: 7 برگ‌کاسنی، عرق‌طبیعی بیدمشک، عرق‌طبیعی بادرنجبویه، آب سیب‌رسیده شیرین تازه، آب بِه رسیده، گلابی رسیده

 

گیاهان دارویی

- مقدمه

مراتع يكي از مهمترين و با ارزش‎ترين منابع ملي تجديد شونده مي‎باشد كه بهره‎بهره برداري صحيح توأم با عمليات اصلاحي و احياء آنها، مي‎تواند نقش اساسي در جهت حفظ آب و خاك و تامين نيازمنديهاي كشور، در زمينه فرآورده‎هاي پروتئيني داشته باشد. مراتع، علاوه بر نقش فوق‎الذكر، از لحاظ فرآورده‏هاي فرعي، شامل محصولات دارويي و صنعتي و همچنين از نظر ذخيره آبهاي زيرزميني، تلطيف هوا و بهبود محيط زيست، بالا بردن رطوبت نسبي هوا و پرورش زنبور عسل در سطح كشور، از اهميت ويژه‎اي برخوردار است. از طرفي خاك، يكي از منابع طبيعي است و شايد بتوان آن را زيربناي تمدن هر كشور دانست و در واقع، سير پيشرفت و يا سير قهقرائي هر جامعه و  تمدن را زمين و چگونگي بهره‎وري از خاك تعيين مي‎كند. به استثناء گرما، آنچه كه در اختيار بشر است، از خاك حاصل مي‎شود و هنگامي ارزش خاك معلوم مي‎گردد كه بقاء آن به مخاطره افتد. با وجود پيشرفتهاي روزافزون علم و تكنولوژي در دهه‎هاي اخير، در تمام زمينه‎ها، در وابسته بودن منابع غذايي بشر به خاك، هيچ كاهش عمده‎اي حاصل نگرديده است و اين وابستگي انسان و خاك، ذاتي به نظر مي‎رسد. لذا در صورت رعايت اصول صحيح بهره‎برداري، خاك به عنوان يك منبع دائمي، قادر به برطرف كردن نيازهاي انسان بوده و مي‎تواند همچون يك عامل زيربنايي، موجبات رونق اقتصادي و پيشرفت ملل را فراهم آورد. اين منبع پراهميت، به همراه ساير منابع طبيعي تجديد شونده بستر كليه فعاليتهاي اقتصادي بشر بوده، بطوريكه هر گونه اهمال و سستي در شناخت و حفظ خاكها، انهدام تدريجي آنها را به دنبال خواهد داشت.  در سالهاي اخير رويکردي همه جانبه جهت استفاده از داروهاي با منشأء طبيعي و به ويژه گياهي در بين مردم بوجود آمده است. بطوريکه بخش عمده اي از داروهاي عرضه شده در برخي از کشورهاي جهان را داروهاي با منشأء گياهي و طبيعي تشکيل مي دهند. بدون شک رسيدن به اين جايگاه جز با حمايت همه جانبه مراکز تحقيقاتي و دانشگاهي امکان پذير نبوده است بويژه آنکه نياز روزافزون کارخانه هاي داروسازي به مواد اوليه و همچنين لزوم حفظ منابع طبيعي، اهيمت کشت و فرآوري گياهان دارويي را دو چندان نموده است بدين خاطر امروزه بسياري از دانشگاههاي معتبر در سراسر جهان، شاخه اي مستقل تحت عنوان توليد و فرآوري داروهاي گياهي تأسيس نموده و به تربيت نيروهاي متخصص و کارآمد مشغولند. علم شناخت گياهان دارويي شاخه اي از علم طب وطب، علمي است عظيم القدر كه در اخبار آمده است: "العلم علمان: علم الاديان و علم الابدان" و اين رشته از علم در همه روزگاران بوده و در اسلام بدان اهميت فراوان داده شده است و مسلمين در پيشرفت اين علم ، نقش به سزائي داشته اند. هدف از مسائل  گياه دارويي اسلامي، جايگرين كردن طـب قديم با ره آوردهاي نجاتبخش طب جديد، نمي باشد چرا كه معتقديم طب جديد، چيزي جز تكامل تدريجي دانش و مهارت انسان هاي فرهيخته در طول زمان، نمي باشد و زائيده تكامل انديشه انسان هاي انديشمند ايراني، هندي، چيني، مصري، يوناني و 000 اسـت و هرچند ايران در پيشرفت هاي اخير پزشكي وگياهان دارويي  و بهداشتي، متاسفانه سهم عظيمي نداشته و دِين واقعي خود را ادا نكردهاگرچه هرچند گاه عده اي ايراني خارج از كشور كشفيات وابداعاتي صورت مي دهند كه در رسانه ها به اسم بيگانگان تمام مي شود  ودرمجموع  در آبياري و رشد و نمو ريشه هاي آن (طب قــــديم) به گواهي تاريخ پزشكي، عظيم ترين نقش ها را ايفاء نموده است  و لذا بعنوان  يادآوري آن نقش ها گوشه هايي از علم گياهان دارويي نشان داده مي شود   مصرف گياهان دارويي با آشنايي با خطرات بالقوه گياهان، احتمال و درجه اهميت تداخل با داروهاي شيميايي و موارد منع و احتياط مصرف در  بعضي موارد مثل دوران حساس بارداري بايستي مد نظر باشد . مصرف اغلب داروهاي گياهي فاقد ضرر و زيان و عوارض جانبي بوده و حتي در برخي از تحقيقات پزشكي مشخص گرديد كه مثلاً خاصيت ضدباكتري سير در مبارزه با ميكروب حصبه 24 بار قوي تر از آنتي بيوتيك هاي بسيار قوي و ميكروب كش است و مصرف سير، بيماري هايي همچون سرطان معده، فشارخون بالا و كلسترول بالا را مهار مي كند، و فعاليت سلول هاي ايمني بدن را افزايش داده و به اين ترتيب سيستم دفاعي بدن را تقويت مي كند كه اين موضوع با مدرن ترين و پيشرفته ترين وسايل اندازه گيري و سنجش به دست آمده است. ولي ازطرف ديگر بايستي نظارت هاي پزشكي بر عطاري ها صورت بگيرد چون قاعدتا عطاري ها نبايستي نسخه تجويز كنند بلكه فقط نسخه دكتر را بپيچند . مباحث گياهان دارويي بسيار گسترده بوده واز جهات گوناگون نظير نوع، شكل ، مكان يا سرشت اكولوژيكي ، خواص ، نوع مصرف وغيره  بيان مي گردد.  بعنوان مثال مصرف داروهاي گياهي به صورت هاي مختلف ، جوشانده ، مستقيم خوراكي ، بخور ، بصورت ماسك و غيره مصرف مي شوند .   مصرف گياهان داروئي بايد حتما با مشورت با افراد مطلع و خبره صورت پذيرد.● هميشه احتمال تداخلات داروئي بين گياهان و داروهاي شيميايي وجود دارد پس قبل از شروع هر داروي گياهي با پزشك مورد اعتماد خود مشورت كنيد.● آماده سازي داروهاي گياهي را با كمك افراد با تجربه انجام دهيد. چون بعضي از گياهان اگر درست آماده نشوند بسيار كشنده خواهند بود.

سینوزیت ازدید طب سنتی

انبرنسارا- داروي ضدعفونت وچرك (ضد سينوزيت) براساس طب قديم ،انبرنسارا ( انبرنسارا به معني فضولات الاغ ماده است.) درخصوص مبارزه با عفونت معجزه مي كند ولي هنوز در شرايط آزمايشگاهي قرارنگرفته كه مشخص شود چه ماده اي درآن وجود دارد.

سینوزیت ازدید پزشکی -

سینوزیت به معنای التهاب یا تورم در پوشش داخلی سینوس‌هاست. علائمی که در اثر این التهاب ایجاد می‌شوند حملة سینوزیتی نامیده می‌شود. پیشتر گفتیم که باید پوشش داخل سینوس داخل بینی پیوستگی دارد. بنابراین هر عاملی که باعث التهاب و تورم در بینی شود (مثل یک عفونت یا یک واکنش حساسیتی) می‌تواند روی سینوس‌ها نیز اثر بگذارد. اگر در اثر این تورم دهانة سینوس بسته شود، هوا در داخل آن به دام می‌افتد و ترشحات سینوس دیگر قادر به خروج از آن نیستند در نتیجه روی دیواره‌های سینوس فشار می‌آید که ممکن است باعث حملة سینوزیت شود. به تدریج میکروب‌ها در داخل سینوس مسدود، که محیط بسیار مناسبی برای رشد میکروب‌هاست شروع به رشد و تکثیر ‌کرده، یک سینوزیت عفونی یا چرکی ایجاد می‌کنند. علائم سینوزیت سینوزیت در صورتی که درد ایجاد کند، معمولاً یک درد موضعی است که محل آن بستگی به سینوس مبتلا دارد. سردرد صبحگاهی در موقع برخاستن از خواب مشخصة التهاب سینوس است. زیرا در حالت خوابیده تخلیة ترشحات سینوس‌ها داخل بینی به خوبی انجام نمی‌شود. اگر درد در ناحیة پیشانی باشد و لمس پیشانی در ناحیة روی سینوس‌های پیشانی (روی برجستگی ابروها) درد ایجاد کند، این حالت ممکن است نشان دهندة التهاب سینوس‌های پیشانی باشد. التهاب سینوس‌های فک فوقانی، می‌تواند باعث درد درفک و دندان‌های بالایی و ایجاد درد در موقع لمس گونه‌ها شود. از آنجایی که سینوس‌های غربالی در نزدیکی مجاری اشکی در گوشه چشم‌ها قرار دارند، التهاب آن‌ها اغلب باعث ورم پلک‌ها و بافت‌های اطراف چشم‌ها و احساس درد در بین دو چشم می‌شود. التهاب این سینوس‌ها هم چنین ممکن است موجب ایجاد درد در موقع لمس کناره‌های بینی، از دست دادن بویایی و احساس پُری در بینی شود. التهاب سینوس‌های شب‌پره‌ای کم‌تر دیده می‌شود و می‌تواند باعث گوش درد، گردن درد و درد عمقی در بالای سر شود. البته اغلب بیماران مبتلا به سینوزیت در نقاط مختلف سروصورت درد و حساسیت دارند و معمولاً علائم آن‌ها به روشنی سینوس مبتلا را مشخص نمی کند. سایر علایم سینوزیت، عبارتنداز: تب، ضعف، خستگی، سرفه (که ممکن است در شب بیشتر باشد)، آبریزش مداوم از بینی یا گرفتگی بینی و کاهش حس بویایی. در صورتی که سینوزیت چرکی شود، ترشح بینی حالت غلیظ و چسبنده و بدبو پیدا می‌کند. تخلیة ترشحات سینوس‌ها از بخش عقب بینی و گلو به طرف پایین می‌تواند باعث احساس ناراحتی در گلو، وجود ترشحات پشت حلق و تحریک پوشش داخلی حنجره شود. این علائم بیشتر در سینوزیت حاد دیده می‌شوند. اگر شما سینوزیت مزمن داشته باشید (که اغلب همراه با عفونت نیست) ممکن است علائم شما دائمی یا عودکننده باشند و به درمان‌های معمول جواب ندهند. علائم معمولاً خفیف‌تر هستند و به طور عموم تب وجود ندارد. علائم سینوزیت مزمن در صورت عدم درمان ماه‌ها ادامه پیدا می‌کنند.  عوارض سینوزیت اگر سینوزیت به خوبی درمان شود، عوارض به ندرت ایجاد می‌شوند. ولی به دلیل مجاورت سینوس‌ها با ساختمان‌هایی مثل حفرة داخل جمجمه و کاسه‌های چشم، گاهی ممکن است عفونت سینوس به این محل‌ها سرایت کند و عوارض خطرناکی به وجود آورد. این عوارض به دنبال سینوزیت حاد یا مزمن، ممکن است ایجاد شوند ولی بیشتر بعداز سینوزیت حاد دیده می‌شوند. بعضی از این عوارض، به این شرح هستند: 1. عوارض داخل جمجمه‌ای، انتشار عفونت از سینوس‌ها به داخل جمجمه می‌تواند باعث التهاب پرده‌های پوشانندة مغز (مننژیت) یا ایجاد آب (تجمع چرک) در داخل بافت مغز شود. 2. عوارض چشمی، به دلیل مجاورت سینوس‌ها با کاسة چشم، گسترش عفونت از سینوس‌ها به این ناحیه می‌تواند عوارض مختلفی از ورم پلک‌ها گرفته، تا ایجاد آب و حتی نابینایی ایجاد کند. 3. آسم، در بیمارانی که همزمان مبتلا به آسم و سینوزیت هستند، تشدید علائم سینوزیت می‌تواند باعث حمله آسم شود. مطالعه‌های بسیاری نشان داده‌اند که بر طرف کردن مشکل سینوس‌ها در این بیماران، منجربه بهبود چشمگیر آسم می‌شود. 4. از دست دادن بویایی و چشایی، این حالت ممکن است موقتی یا دائمی باشد. در بیشتر موارد، علت آن نرسیدن جریان هوای کافی به عصب بویایی به سبب التهاب یا گرفتگی مجاری بینی است و با باز شدن بینی برطرف می‌شود. 5. عفونت استخوان، بیشتر در سینوزیت مزمن دیده می‌شود که ممکن است استخوان‌های اطراف سینوس را گرفتار کند. ذکر این نکته ضروری است که در یک فرد سالم با دستگاه ایمنی قوی و سالم، عوارض خطرناک سینوزیت بسیار به ندرت دیده می‌شوند و امروزه با وجود درمان‌های مؤثری که وجوددارند، شیوع این عوارض بسیار کم‌تر از گذشته شده است.   علت ایجاد سینوزیت بیشترین موارد سینوزیت حاد، به دنبال یک سرماخوردگی ویروسی ایجاد می شوند. این سرماخوردگی‌های ویروسی باعث ایجاد علائم سینوزیت نمی‌شوند بلکه علت ایجاد التهاب در سینوس‌ها هستند. هم سرماخوردگی و هم التهاب سینوس، معمولاً بدون درمان در مدت دو هفته برطرف می‌شوند، اما همین التهاب است که احتمال ایجاد سینوزیت حاد به دنبال سرماخوردگی را افزایش می دهد. مثلاً واکنش بینی در برابر تهاجم ویروس‌هایی که باعث ایجاد عفونت‌هایی مثل سرماخوردگی، زکام یا سرخک می‌شوند، تولید ترشحات مخاطی و فرستادن گویچه‌های سفید خون به طرف پوشش داخل بینی است که باعث گرفتگی و تورم مجاری بینی می شود. وقتی این تورم، پوشش داخل سینوس‌های مجاور را هم مبتلا می‌کند، هوا و ترشحات در پشت دهانة تنگ شدة سینوس به دام می افتند. اگر دهانة سینوس آن قدر تنگ شود که مانع تخلیة ترشحات سینوس به داخل بینی شود، باکتری‌هایی که در حالت طبیعی در دستگاه تنفسی وجود دارند، شروع به تکثیر می‌کنند. در افراد سالم این باکتری‌ها در بخش بالایی دستگاه تنفس وجود دارند و بیماریزایی هم ندارند، تا زمانی که دفاع بدن ضعیف شده، یا تخلیة ترشحات سینوس‌ها در اثر سرماخوردگی یا سایر عفونت‌های ویروسی متوقف شود. در این حالت باکتری هایی که بدون ایجاد آسیب، در بینی یا گلو زندگی کرده‌اند می‌توانند تکثیر شده، یک عفونت حاد سینوسی ایجاد کنند. گاهی عفونت‌های قارچی باعث ایجاد سینوزیت حاد می‌شوند. اگرچه این موجودات در محیط به مقدار فراوان وجود دارند ولی معمولاً برای افراد سالم بی‌ضرر هستند که نشان دهندة مقاومت طبیعی بدن انسان در برابر آن‌هاست. قارچ‌ها در افرادی که سیستم ایمنی بدن آن‌ها به خوبی کار نمی‌کند (مثل افراد مبتلا به ایدز و سرطان) می‌توانند بیماری های خطرناکی ایجاد کنند. بعضی افراد مبتلا به سینوزیت قارچی، یک واکنش حساسیتی نسبت به قارچ‌ها دارند. التهاب مزمن مجاری بینی (رینیت) نیز می‌تواند منجربه سینوزیت شود. التهاب حساسیتی بینی یا تب یونجه ممکن است باعث سینوزیت حاد شود. افراد مبتلا به التهاب حساسیتی بینی اغلب سینوزیت مزمن هم دارند (در سینوزیت مزمن علائم دست‌کم به مدت سه هفته وجود دارند). عواملی، مانند: رطوبت هوا، هوای سرد، الکل، مواد معطر و سایر عوامل محیطی نیز می‌توانند منجربه التهاب بینی و سینوزیت حاد بشوند. سینوزیت حاد در بعضی از بیماران بسیار فراوانت‌تر از جمعیت عمومی دیده می‌شود؛ مثلاً در افرادی که به علتی دچار ضعف سیستم ایمنی هستند (مثل افراد مبتلا به عفونت ایدز).   سینوزیت مزمن به التهاب سینوس که دست‌کم به مدت سه هفته طول بکشد، سینوزیت مزمن گفته می‌شود؛ گرچه این حالت اغلب برای ماه‌ها یا حتی سال‌ها ادامه دارد. همان گونه که پیشتر گفته شد، حساسیت‌ها (آلرژی) اغلب همراه یا سینوزیت مزمن هستند. به ویژه در افراد مبتلا به آسم، شیوع بیشتری از سینوزیت مزمن دیده می‌شود. استنشاق مواد حساسیت‌زای موجود در هوا مثل گردوغبار، قارچ‌ها و گرده‌های گیاهی، اغلب باعث شروع یک واکنش حساسیتی می‌شود که به نوبة خود ممکن است در ایجاد سینوزیت دخالت داشته باشد. در افرادی که به قارچ‌ها حساسیت دارند ممکن است حالتی به نام سینوزیت قارچی، حساسیتی ایجاد شود. آلوده کننده‌های موجود در هوا و ساختمان‌ها نیز می‌توانند روی افراد مستعد به سینوزیت مزمن اثر بگذارند. همانند سینوزیت حاد سینوزیت مزمن هم در بیماران دچار نقص سیستم ایمنی (مثل ایدز) بیشتر دیده می‌شود. همچنین در بعضی بیمارانی که آسم شدید، پولیپ بینی یا واکنش حساسیتی شدید به آسپیرین (به صورت حملة آسم شدید) دارند نیز سینوزیت مزمن فراوان‌تر است.   تشخیص چون احساس پُری در بینی، در حالت‌های دیگر مثل سرماخوردگی هم دیده می‌شود، بیشتر مردم گرفتگی سادة بینی را با سینوزیت اشتباه می کنند. اما یک سرماخوردگی معمولاً 7 تا 14 روز طول می‌کشد و بدون درمان برطرف می‌شود. سینوزیت حاد اغلب بیشتر طول می‌کشد و علائم آن بیشتر از یک سرماخوردگی ساده است. یک پزشک از روی شرح حال بیمار، معاینة بالینی، رادیوگرافی سینوس ها یا در صورت لزوم M R I یا سی.تی.اسکن می تواند سینوزیت را تشخصی دهد.   درمان:   بعد از تشخیص سینوزیت و مشخص شدن یک علت احتمالی برای آن، پزشک می‌تواند یک دورة درمان برای کاهش التهاب و برطرف شدن علائم تجویز کند. سینوزیت حاد از راه برقراری دوبارة جریان تخلیة ترشحات سینوس‌ها به مجاری بینی، کنترل یا بر طرف کردن منشأ التهاب و از بین بردن درد درمان می‌شود. پزشکان به طور معمول داروهای ضد احتقان برای کاهش گرفتگی بینی، آنتی‌بیوتیک برای کنترل عفونت باکتریایی (اگر وجودداشته باشد) و مسکن برای کاهش درد تجویز می‌کنند. قطره و اسپری‌های ضدگرفتگی بینی که بدون نسخه قابل خریداری هستند نباید بیشتر از چند روز استفاده شوند زیرا در صورتی که به مدت طولانی استفاده شوند، بعد از قطع مصرف آ‌ن‌ها گرفتگی و تورم بیشتری در مجاری بینی ایجاد می‌شود. اکثر بیمارانی که سینوزیت ناشی از باکتری‌ها را دارند با استفاده از آنتی بیوتیک‌ها همراه با یک داروی ضدگرفتگی بینی (به صورت قطره یا خوراکی) به طور موفقیت آمیزی درمان می‌شوند. بسیاری از موارد سینوزیت حاد، بدون آنتی‌بیوتیک برطرف می‌شود. اما بیماران به یک بیماری حساسیتی زمینه‌ای و سینوزیت عفونی برای برطرف شدن علائم حساسیتی‌شان نیاز به درمان دارند. افراد آسمی مبتلا به سینوزیت عفونی اغلب دچار حملات آسم می شوند که باید درمان شوند. موارد زیادی دیده شده که با درمان سینوزیت مزمن در یک بیمار آسمی با استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها بهبود قابل ملاحظه‌ای در حملات آسم این بیماران به وجود آمده است. درمان موفقیت آمیز سینوزیت مزمن، اغلب مشکل است. زیرا حتی بعد از دوره‌های طولانی مصرف آنتی‌بیوتیک باز هم علائم ادامه پیدا می‌کنند. به طور کلی درمان سینوزیت مزمن مشابه درمان سینوزیت حاد، با تجویز داروهای بر طرف کنندة گرفتگی بینی و آنتی‌بیوتیک است. اما در مورد نقش باکتری‌ها و تأثیر آنتی‌بیوتیک‌ها در درمان سینوزیت مزمن، شکل‌هایی وجود دارند. اگرچه عفونت‌های سینوس با روش‌های خانگی قابل درمان نیستند، اما مردم برای کم‌تر کردن احساس ناخوشی خود از آن‌ها استفاده می‌کنند. بخور دادن می‌تواند التهاب حفره‌های سینوسی را کم کند. استفاده از سرم شست‌وشوی نمکی برای بینی تا اندازه‌ای مؤثر است. یک بطری آب گرم یا کمپرس مرطوب با آب گرم روی محل التهاب نیز می‌تواند آرامش بخش باشد. وقتی درمان طبی با شکست روبه‌رو می‌شود، جراحی ممکن است تنها درمان جایگزین برای درمان سینوزیت مزمن باشد؛ دریچه‌ها اغلب با برداشتن لوزه‌های حلق و لوزة سوم مشکل برطرف می‌شود. در بزرگسالانی که سال‌ها آلرژی و سینوزیت عفونی داشته‌اند گاهی پولیپ‌هایی در بینی یا سینوس‌ها ایجاد می‌شوند که مانع تخلیة مناسب ترشحات سینوس‌ها می‌شوند. انحراف تیغة میانی بینی نیز همین اثر را دارد. برداشتن این پولیپ‌ها و ترمیم انحراف تیغة بینی، باعث باز شدن راه عبور هوا و ترشحات می‌شود و بهبود چشمگیر در علائم ایجاد می‌کند. شایع‌ترین روش جراحی که امروزه انجام می‌شود، جراحی با استفاده از دستگاه اندوسکپ است که طی آن دهانة طبیعی سینوس‌ها گشاد ‌شده، تا تخلیه برقرار شود. این روش عوارض کم‌تری نسبت به روش‌های مرسوم جراحی سینوس‌ها دارد. پیشگیری اگرچه مردم قادر به پیشگیری از تمام بیماری‌های سینوس نیستند، اما با در پیش گرفتن روش‌های ویژه، می‌توانند از تعداد و شدت حملات سرماخوردگی و عفونت‌های باکتریایی کم کنند و احتمالاً مانع‌ مزمن شدن سینوزیت شوند. بسیاری از مبتلایان به سینوزیت با نصب دستگاه‌های مرطوب کننده هوا در منزل، به ویژه اگر هوای اتاق با یک سیستم هوای خشک گرم شود، احساس بهبود می‌کنند. دستگاه‌های تهویه یک دمای متعادل ایجاد می‌کنند و فیلترهایی که به دستگاه‌های گرم کننده و تهویه متصل می‌شوند در جدا کردن مواد حساسیت‌زا از هوا مؤثر هستند. افراد مستعد ابتلا به بیماری سینوس، به ویژه آن‌هایی که آلرژی دارند، باید از دود سیگار  وسایر موادآلایندة هوا دوری کنند. التهاب بینی ناشی از مواد حساسیت‌زا بیمار را مستعد واکنش قوی نسبت به تمام مواد تحریک کننده می‌کند. نوشیدن الکل نیز باعث تورم پوشش داخلی سینوس‌ها می‌شود. افراد مستعد به سینوزیت ممکن است در استخرهایی که آب آن‌ها با کلر ضد عفونی می‌شود احساس ناراحتی داشته باشند، زیرا کُلر پوشش بینی و سینوس‌ها را تحریک می‌کند. در شیرجه‌روها ورود با فشار آب به داخل سینوس‌ها از راه مجاری بینی اغلب گرفتگی بینی و در نتیجه عفونت ایجاد می‌کند. مسافرت هوایی نیز برای افراد مبتلا به سینوزیت حاد یا مزمن دردسر آفرین است. با بالا رفتن هواپیما و کم شدن فشار هوا در آن، هوایی که داخل بدن حبس شده است منبسط می شود که روی بافت‌های اطراف فشار می‌آورد و باعث انسداد خروجی سینوس‌ها می‌شود و نتیجة کار احساس ناخوشی در سینوس‌ها یا داخل گوش هنگام بلند شدن یا فرود هواپیماست. پزشکان برای پیشگیری از این حالت، قطره‌ها یا اسپری‌های ضد گرفتگی بینی را پیش از پرواز توصیه می‌کنند. بیمارانی که احتمال می‌رود التهاب سینوس آن‌ها مربوط به گردوغبار، قارچ‌ها، گرده‌های گیاهان یا غذا یا هر مادة حساسیت‌زای دیگری باشد، باید با یک پزشک مشورت کنند. بخش‌‌های زیادی وجود دارند که می‌توانند علت آلرژی را مشخص کنند. بنابر مطالب گفته شده، برخلاف باور شایع در بین مردم، سینوزیت یک بیماری سخت و غیرقابل علاج نیست، بلکه با تشخیص به موقع و درمان مناسب، به ویژه در مورد سینوزیت حاد، به خوبی قابل درمان است. در مورد سینوزیت‌هایی که تکرار می‌شوند یا بیش از سه هفته طول می‌کشند (سینوزیت مزمن) یا به درمان‌های معمول جواب نمی‌دهند باید به دنبال علل زمینه‌ای دیگر، مثل: آلرژی، بزرگی لوزه‌ها (دریچه‌ها)، انحراف تیغة بینی،  پولیپ‌های بینی و سینوس‌ها و غیره باشیم و برای رفع آن‌ها اقدام‌های لازم را انجام دهیم. همچنین از علل مستعد کننده‌ای، مثل: سیگار، الکل، آلوده‌کننده‌های هوا، آلوده کننده‌های شغلی و غیره نیز باید پرهیز کرد. گفتن این نکته اهمیت دارد که در صورتی که نیاز به درمان آنتی بیوتیکی باشد، دورة درمان حتمی باید کامل شود، حتی اگر بیمار در روزهای اول درمان کاملاً احساس بهبودی کند، زیرا درمان ناقص منجربه مقاوم شدن باکتری‌ها به داروها و مزمن شدن سینوزیت می‌شود. همچنین داروهای گیاهی فقط در تسکین علائم سینوزیت اثر دارند و به هیچ عنوان سینوزیت عفونی را درمان نمی‌کنند و به این منظور توصیه نمی‌شوند.

پوکی استخوان

پوکی استخوان یا بیماری خاموش چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته شده و از هر 4 زن بالای 25 سال 1 نفر مبتلاست. اخیراً یک درمان ساده و عالی برای آن پیدا شده، این راه حل نتیجۀ 7 ماه تحقیق در بیمارستان بقیه الله اعظم است. هر روز صبح ناشتا 3 قاشق مرباخوری پودر سنجد (شامل پوست، گوشت و هسته) را در یک لیوان شیر داغ زده و نوش جان کنید. از عطاری های مطمئن فقط این پودر را خریده و در یخچال نگه داری کنید. به تمام عزیزانتان این مطلب را ارسال کرده یا آموزش دهید؛ به خصوص برای افراد مسن که با یک زمین خوردن ساده دچار شکستگی شده و ممکن است در اثر عمل جراحی دچار آمبولی و فوت شوند      چگونه و چه وقت باید میوه بخوریم  

     راه صحیح خوردن میوه ها چیست؟ این است که میوه ها را بعد از مصرف غذا نخورید           میوه ها باید زمانی خورده شوند که معده خالی است        اگر میوه ها را به آن صورت بخورید، نقش مهمی در مسموم کردن سیستم بدنتان خواهند داشت      بدنتان را با مقدار زیادی انرژی تامین میکنند        که این انرژی به جای مفید بودن باعث از دست دادن وزن و کاهش قدرت برای انجام دیگر فعالیتهای زندگی میشود   میوه مهم ترین خوراکهاست برای مثال درنظر بگیرید که دو تکه نان و یک تکه میوه خورده اید              تکه میوه آماده است که مستقیما وارد معده تان و روده تان شود     اما به دلیل آن دو تکه نان، از ورود سریع آن به معده جلوگیری می شود      در این بین همه غذا فاسد شده، تخمیر میشود و به اسید تبدیل میشود   به محض اینکه درون معده، میوه با غذا و آنزیمهای گوارشی       تماس پیدا میکند، همه حجم غذا شروع به ازبین رفتن و فاسد شدن میکند   پس لطفا میوه های خود را زمانی مصرف کنید که معده تان خالی است      و یا قبل از خوردن وعده های غذاییتان میل کنید       شما بارها شنیده اید که بسیاری شکایت میکنند که هر زمان که هندوانه میخورم، غذا بالا می آید، و یا هر زمان که میوه درخت قهوه سودانی را می خورم معده ام نفخ میکند، زمانی که موز میخورم همش حس اینکه باید فورا به دستشویی بروم را دارم و غیره- در حقیقیت همه اینها اتفاق نخواهند افتاد اگر میوه را زمانی بخورید که معده تان خالی است. میوه ها با غذای فاسد شده ترکیب میشوند       و گاز تولید میکنند و درنتیجه شما بالا می آورید  سفیدی مو، تاس شدن، عصبانیت و گودی های سیاه زیر چشم،       همه شان اتفاق نخواهند افتاد اگر با معده خالی میوه میل کنید     با توجه به تحقیقات دکتر هربرت شلتون، بایستی بدانیم که چنین        موضوعی صحیح نیست که بعضی از میوه ها مانند پرتقال، نارنج      و لیمو خودشان اسیدی هستند. چرا که همه میوه ها در بدن قلیایی میشوند       اگر شما روش صحیح میوه خوردن را کاملا بیاموزید شما به راز زیبایی، عمر طولانی، سلامت، انرژی، شادابی         و وزن طبیعی دست پیدا خواهید کرد،      زمانی که نیاز دارید که آب میوه بنوشید- فقط آب میوه تازه بنوشید نه آب میوه کنسروها. حتی آب میوه هایی که بسیار سفت هستند را ننوشید         میوه های پخته شده را نخورید چرا که هرگز ماده مغذی میوه ها را دریافت نخواهید کرد        تنها مزه شان را دریافت میکند     پختن، تمام ویتامین ها را از بین میبرد        اما به هرحال خوردن میوه کامل بهتر از نوشیدن آب آن است اگر باید آب میوه بنوشید طوری بنوشید که دهانتان پر شود و           آن را آرام آرام غورت دهید       چرا که باید اجازه دهید که آب میوه با بزاق دهانتان قبل از غورت دادن آن کاملا ترکیب شود میتوانید برای پاکسازی بدنتان 3 روز روزه ی میوه بگیرید          به مدت 3 روز فقط میوه بخورید و در آخر متعجب میشوید از اینکه دوستانتان به شما میگویند که چقدر پوستتان درخشان و صاف شده است(من امتحان كردم خيلي خوب بود . امتحان بفرماييد!)   کیوی: میوه کوچک اما بسیار مقوی          این میوه منبع خوبی از پتاسیم، منیزیم، ویتامین ای و فیبر است      حجم ویتامین سی این میوه دوبرابر حجم ویتامین سی پرتقال است       سیب: روزانه خوردن یک سیب، دکتر را از شما دور میکند           اگرچه سیب مقدار کمی ویتامین سی دارد، اما دارای آنتی اکسیدانها و فلاونهاست (ماده شیمیایی بیرنگ و متبلور)      که هر دوی اینها  فعالیت ویتامین سی در بدن را زیاد کرده و تسهیل می بخشند و درنتیجه ریسک مبتلا شدن به سرطان روده، حملات قلبی و سکته کاهش پیدا میکند     توت فرنگی: میوه محافظ        توت فرنگی بالاترین قدرت اکسیدانها را در میان اکثر میوه ها دارد       و از بدن در برابر ابتلا به سرطان،    گرفتگی رگها و رادیکالهای آزاد محافظت میکند   پرتقال: دارویی شیرین       مصرف روزانه 2 تا 4 عدد پرتقال جلوی سرماخوردگی را میگیرد       کلسترول را کم میکند      از ایجاد سنگ در بدن جلوگیری کرده و یا سنگهای موجود در بدن را   از بین میبرد و همچنین ریسک ابتلا به سرطان روده را کاهش میدهد هندوانه: بهترین تسکین دهنده تشنگی        از 92% آب تشکیل شده است         همچنین حاوی بالاترین دوز گلاتاتیون است که    به بالارفتن سیستم دفاعی بدن کمک میکند      همچنین آنها اصلی ترین منبع لیکوپین هستند که اکسیدانی برای مبارزه با سرطان است       دیگر مواد مغذی موجود در هندوانه ویتامین سی و پتاسیم هستند   عنبه (انبه): نشان بالاترین برای ویتامین سی      آنها بهترین برندگان برای داشتن بالاترین میزان ویتامین سی هستند  این میوه سرشار از کاروتین است که حاوی ویتامین آ بوده      و برای چشم ها مفید میباشند  نوشیدن آب سرد بعد از غذا = سرطان   میتوانید باور کنید؟       شاید نوشیدن یک لیوان آب سرد بعد از غذا، بسیار لذت بخش است      اما آب سرد مواد روغنی که در آن لحظه مصرف کرده اید را سفت میکند          روند هضم غذا را کند میکند       زمانی که این رسوبها با اسید واکنش نشان میدهند و شکسته میشوند      و سریعتر از غذاهای جامد، توسط روده جذب میشوند بسیار سریع این امر موجب چاقی و سپس سرطان میشود       بهتر این است که بعد از غذا، سوپ گرم و یا آب ولرم مصرف کنید   

  معرفی برخی گونه های داروئی

گياه خاكشير اين گياه استفاده دارويي و غذايي دارد از جمله رفع كننده گرمازدگي و ضد اسهال است.   اين گياه اوايل بهار رشد مي كند و اواسط ارديبهشت ماه به گل مي نشيند و تا اواخر خرداد ماه دانه اين گياه كه موارد استفاده زيادي دارد، قابل بهره برداري است.   خاكشير از زمانهاي گذشته كاربرد داشته است و بهترين كاربرد آن به خاطر خاصيت ضد عفوني كننده اش    مي باشد و براي ناراحتيهاي روده مثل اسهال و يا حتي يبوست مفيد است.   اين گياه را بصورت خيس كرده استفاده مي كنند و در موارد جراحات و تبهاي زياد بسيار مؤثر است و همچنين بو داده ي آن اسهال هاي سخت را درمان مي كند.

  گياه ريواس گياه ريواس با برگهاي پهن و ساقه بلند و گلهاي خوشه اي در ارتفاعات و دامنه هاي شيب دار رويش دارد. خود ساقه اين گياه بصورت خام به عنوان يك ماده غذايي مطرح است. برگهاي آن نيز هم به صورت خام و هم به صورت پخته به عنوان خوراكي مصرف مي شود. طعم اين گياه ترش مزه و گس است. داروي خوبي براي بيماريهاي دستگاه گوارش از جمله اسهال مي باشد.   اين گياه بخاطر داشتن ويتامينهاي C و B و A مورد توجه است. همچنين اين گياه با خاصيتي كه دارد لوزالمعده را وادار به ترشح انسولين مي كند كه دربيماريهاي قند خون مورد توجه است.   زياده روي در مصرف اين گياه اصولاً يك سري عوارض دارد، از جمله اينكه براي كليه و مثانه مشكل تراشي   مي كند.   فصل رويش از اواسط ارديبهشت ماه تا اواخر خرداد ماه است. اين گياه سرد است و براي افراد سرد مزاج داروي خوبي نيست.

گياه شبدر اين گياه خواص دارويي ندارد ولي موارد استفاده متعددي دارد. يك نوع علوفه عالي براي دامها محسوب مي شود. شبدر اصولاً در حالت تر بودن، حالت مسهلي دارد و مقدار كم آن مُليّن و مقدار زياد آن مسهل است ولي در حالت خشك  بودن عكس اين عمل، يعني قابليت قابض بودن را دارد. گياه خوبي براي سرفه و ناراحتيهاي تنفسي از جمله عفونت سينه از نوع برونشيت مي باشد.   گلهاي شبدر قرمز به صورت جوشانده تصفيه كننده خوبي براي خون است و در مواردي حتي در مورد سرطان معده از اين گياه استفاده مي شود.   گياه گلرنگ وحشي اين گياه از خانواده گل مينا يا مركبات است. گلبرگهاي اين گياه قرمز و ارغواني رنگ است كه به عنوان طعم دهنده غذا استفاده مي شود.   از كلاله و گلبرگ اين گياه به عنوان يك رنگ گياهي استفاده مي شود. گياه مقاومي است و استفاده خوراكي براي دام ندارد و ظهور اين گياه در هر منطقه اي نشان دهنده تخريب اين خاك در منطقه است.   فصل گل دهي آن از خرداد ماه تا تيرماه است گياه موسير اين گياه گونه هاي بسيار زياد و استفاده هاي خوراكي دارد. ريشه و پياز گياه بعد از انجام يكسري اقدامات خاص مورد استفاده قرار مي گيرد. بدين صورت كه آنها را به شكل رشته هاي بسيار نازك در آورده و در مسير آب سرد قرار مي دهند تا تلخي كه در پياز آن هست از بين برود، آنرا در آفتاب خشك مي كنند تا به عنوان چاشني غذايي مصرف شود.   عمدتاً مناطق رويش اين گياه در غرب ايران، كوهستانها و مناطق برف گير مي باشد و فصل رويش اين گياه از اواسط فروردين ماه تا پايان خرداد ماه است.   گياه زنبق وحشي اين گياه علاوه بر گونه وحشي اش كه در كوهستانها مي رويد بصورت پرورشي در خانه ها و گلخانه ها نيز پرورش مي يابد.   موارد استفاده اين گياه بدين صورت است كه پياز گياه را از خاك خارج كرده و مي كوبند و درون پارچه اي قرار مي دهند و بر روي مفاصلي كه رمكاتيسم دارند مي بندند.   مناطق رويش اين گياه در ارتفاعات ۱٥٠٠ متر مي باشد. از آنجائيكه پياز اين گياه دائمي است، فصل رويش آن از اواخر فروردين ماه تا اواخر ارديبهشت ماه مي باشد.  صورت محلي به عنوان مُليّن، خلط آور و آرامش بخش استفاده مي شود   گياه گل خيار اين گياه مصرف خوراكي ندارد و از كوبيده گل آن به عنوان يك نرم كننده ي پوست استفاده مي شود. گونه كوهستاني آن در ارتفاعات و گونه دشتي آن در جلگه ها و كف دشتها مي رويد و فصل گل دهي اين گياه از اواخر فروردين ماه تا پايان ارديبهشت ماه است.   گياه لاله واژگون اين گياه نه تنها گل زيبايي است بلكه خواص درماني متعددي نيز دارد. اين گياه گل اشك نيز ناميده مي شود و اين به خاطر اين است كه مقداري شبنم در بين اين گلها جمع مي شود و بعد از گل به پائين مي چكد.   عمر اين گياه بسيار كوتاه است. از اوايل ارديبهشت ماه گل دهي اين گياه شروع مي شود و در فصل بارش تمام مي شود.   خواص دارويي اين گياه اصولاً در پياز اين گياه است. پياز اين گياه داروي مؤثري براي دردهاي رماتيسمي و دردهاي مفصلي و پاك كننده دستگاه كبدي است. البته اين گياه جزء داروهاي سمي است و مصرف آن بايد زير نظر پزشك باشد.  گياه اورس محل رويش اين گياه در ارتفاعات بيش از ۲٥٠٠ متر و كوهستانهاي صعب العبور مي باشد و بيشتر در جنگلهاي غرب كشور وجود دارد. درختي بسيار مقاوم و سازگار با هر نوع آب و هوايي است و داراي برگهاي سوزني شكل مي باشد و بسيار بوی زننده اي دارد.   مصرف دارويي آن به صورت محلي، استفاده از صمغ اين گياه براي ناراحتيهاي پوستي و تنظيم عادات ماهانه است. اين گياه تنها گونه اي است كه با شرايط سخت قادر به ادامه حيات است و حافظ خاك نقاط مرتفع است.  گياه گشنيز كوهي اين گياه هم به صورت اهلي كشت مي شود و هم در كوه مي رويد ولي گياهي كه در كوه مي رويد داراي خواص بيشتري است. برگ و ميوه اين گياه مورد توجه مي باشد كه منبع ويتامينهاي C و B و A است. موارد استفاده اين گياه براي ناراحتيهاي قلبي، نيرو دهنده مغز و برطرف كننده هيستري و غش، اشتها آور، ضد جوش و آفت دهان، ضد عفوني كننده مجاري تنفسي در زمان سرماخوردگي و زكام و حساسيت ناشي از آبريزش بيني مي باشد.   اين گياه با تمام خواصي كه دارد مصرف زياد آن ممکن است مضر باشد. از جمله ضررهاي مصرف زياد اين گياه عبارتند از: خوابهاي پريشان و آشفته، بي خوابي، نسيان و فراموشي و لكنت زبان.   مقدار مصرف اين گياه بايد توسط پزشك تعيين شود كه بايد ۲٥ گرم در يك ليتر آب بصورت جوشانده و۲ تا ٤ گرم از پودر دانه اش مورد استفاده قرار گيرد.  گياه آويشن كوهي آويشن كوهي يكي از گياهان زيبا و معطر است كه در اكثر مناطق معتدله رويش دارد. نمونه اهلي اين گياه آويشن شيرازي است كه بصورت كشت داده شده مورد بهره برداري قرار مي گيرد و در شيراز كشت مي شود.   از نظر شكل ظاهري و طعم اين دو نوع آويشن با هم فرق دارند. البته خواص درماني آويشن كوهي بسيار بيشتر از آويشن شيرازي است.   اين گياه بوي بسيار مطبوع و مزه تندي دارد و به خاطر خاصيتش در شدت دادن به جريان خون، به هر عضوي كه ماليده شود خون به آن طرف سرازير مي شود. براي ريزش مو، جوشانده اين گياه استفاده مي شود تا جريان خون را در آن قسمت بيشتر كرده و پياز مو تغذيه شود.   اين گياه داروي بسيار خوبي براي دستگاه تنفسي و بيماريهايي از قبيل زكام، برونشيت، آسم، گريپ و .... است. همچنين اين گياه داروي خوبي براي معده مي باشد و ناراحتيهاي معده را از نظر هضم، نفخ به طور كلي برطرف مي كند.   اين گياه از جمله گياهان نيروزا است و همچنين ضد ترشح و ضد عفونت نيز مي باشد. براي مصرف اين گياه تقريباً ۱٠ گرم آن را با يك ليتر آب مخلوط مي كنند و به صورت جوشانده مورد استفاده قرار مي گيرد كه مصرف خوراكي دارد.   جوشانده ٥٠ گرم از اين گياه به علاوه يك ليتر آب به صورت غليظ براي مصرف موضعي مورد استفاده قرار مي گيرد. گياه لنگر نام ديگر اين گياه آركيشو است و از گياهان مغذي است و ريشه آن مورد استفاده قرار مي گيرد. در زمان گل دادن، دانه هاي آن نيز قابل استفاده است. از دانه هاي آن براي هضم غذا استفاده مي شود و بسيار نيروزا است و براي ناراحتي هاي كبد و طحال مؤثر است.   گياه بو مادران اين گياه به دو گونه است. گونه اصلي آن در كوهستانها و ارتفاعات رشد مي كند و گونه ي ديگر آن اهلي تر است و كنار جاده ها، در دشتها و حتي در داخل پاركها ديده مي شود.   اين گياه ضد هيستري است و گياهي است كه مي تواند ناراحتيهاي كليوي، كبدي و مثانه را برطرف كند. اين گياه به خاطر ماده اي با نام كُلين كه در آن وجود دارد، فشار خون را پايين مي آورد. اين گياه براي درمان ناراحتي هاي زنانه مفيد مي باشد.   نحوه استفاده از اين گياه بدين صورت است كه مقداري از اين گياه را با آب دم مي كنند و در طول روز، هر ٤ ساعت يك ليوان از آن را مصرف مي كنند.   اين گياه بر روي دستگاه گوارش تاثير مثبتي دارد، هضم كننده و برطرف کننده نفخ و گاز معده و روده است. همچنين براي ناراحتيهاي كبدي مفيد است.   اين گياه در همه جا مي رويد و فراگير است و از اواخر ارديبهشت تا اواخر تيرماه گلهاي آن پايدار است و بيشتر قسمت گل و برگ اين گياه مورد استفاده است.   گياه بارهنگ اين گياه در جاهاي مختلفي مي رويد و انواع مختلفي دارد. معمولاً از دانه هاي اين گياه استفاده مي شود. از اين گياه براي ناراحتيهاي تنفسي استفاده مي شود و يكي از گياه هاي لعاب دار و داراي ماده سافورين است. دانه هاي آن را در آب خيس مي كنند. اين گياه عوارض جانبي ندارد. از برگ اين گياه به وفور استفاده مي شود و برگ آن خاصيت ضد عفوني كننده دارد و همچنين دانه اين گياه هم خاصيت ضد عفوني كننده و خلط آوري خوبي براي دستگاه تنفسي دارد.     گياه شيرين بيان گياهي خودرو است. بيشتر براي ناراحتيهاي دستگاه گوارشي و ناراحتيهاي زخم معده، زخم اثني عشر و ورم معده استفاده مي شود. موارد درماني اين گياه بيشتر ريشه آن مي باشد. عصاره و جوشانده ي ريشه ي اين گياه و همچنين پودر ريشه به عنوان خلط آور، افزايش دهنده فشار خون و برطرف كننده ناراحتيهاي دستگاه گوارش و ضد التهاب استفاده مي شود. گياه گل گندم اين گياه در اكثر نقاط ايران پرورش مي يابد و به صورت خودرو مي باشد. خواص درماني زيادي دارد از جمله اينكه داراي ويتامينهاي B و E و A مي باشد. در مواردي براي ناراحتيهاي كبدي مصرف مي شود. يك داروي تصويه كننده است و براي شستشوي چشم از آن استفاده مي شود و ناراحتيهاي دستگاه گوارش را تا حدودي كاهش مي دهد. بهترين موقع برداشت آن اواخر ارديبهشت است كه گلها كاملاً باز شده و تمام مواد مؤثر در آن وجود دارد.  فقط بايد گلهاي گل گندم را چيد و در يك محل سايه با يك درجه حرارت حداكثر ۳٠ درجه خشك كرد به نحوي كه سياه نشوند و رنگ خود را حفظ كنند.    تقريباً ۱٠ عدد از اين گلها با نيم ليتر آب به صورت دم كرده، داروي خوبي براي بيماريهاست.   گياه گل ختمي گل ختمي انواع مختلفي دارد كه هر كدام رنگهاي متفاوتي دارند از جمله زرد، قرمز، بنفش و سفيد.   ختمي هايي كه گل سفيد دارند كاربرد درماني بيشتري دارند. گل ختمي از اواسط خرداد تا اواخر پاييز گل دارد.   موارد درماني آن بيشتر برگ و گل اين گياه است. گل اين گياه را به صورت درماني براي ناراحتي هاي تنفسي مثل آسم، برونشيت و سرفه به كار مي برند. در ناراحتيهاي نادر آسم پودر كرده اين گياه باعسل كاربرد موثري دارد. اين گياه همچنين در عفونت هاي ريوي جوابگوي خوبي است. اگر در موقع استفاده برگ و گل آن با هم مخلوط شود بهتر است البته در موارد درماني گل ارجح تر است. اصولاً چون اين گياه لعاب زيادي دارد براي شوره سر مورد استفاده قرار مي گيرد و همچنين براي طراوت و شادابي پوست صورت از ماسك آن استفاده مي شود.  اين گياه يكي از داروهايي است كه پوست اندازي را سريع و شادابي پوست را تضمين مي كند و ضد عفوني كننده بسيار خوب و ضد قارچ مي باشد. اين گياه در موارد ريزش مو، شوره و چربي سر استفاده مي شود. داروي خوبي براي لنيت بخشيدن به دستگاه گوارشي است كه در موارد يبوست از آن استفاده مي شود.   قسمتهاي مورد استفاده اين گياه، گل، برگ و ريشه آن است. ريشه عميق و طولاني دارد كه آن را له مي كنند و مي شویند و سريع خشك كرده و از آن استفاده مي كنند.   تمام موارد درماني كه در مورد گل و برگها گفته شد در مورد ريشه ي اين گياه هم صادق است. گياه گل پروانه (گل ارغواني) اين گل انواع مختلفي دارد و زيستگاه آن در دشت و كمي هم در ارتفاعات متوسط و پايين است. بوي عطر خوبي دارد و نوش خوبي براي زنبور عسل است.   كاربرد درماني آن در موارد ناراحتيهاي تنفسي به خصوص سرفه و برونشيت و آسم و حتي از نوع ناراحتيهاي تنگي نفس مي باشد و بازدهي آن بسيار عالي است. در خارج از دم كرده و جوشانده ی اين گياه براي شستشو استفاده مي شود. اين گياه مي تواند جراحات و زخمهاي سطحي را درمان كند و به خاطر ماده خوشبو و نعناع مانندي كه مُنتل هست و در آن وجود دارد در موارد سوختگي از اين گياه استفاده مي شود.   نوع ديگر گل ارغواني از نظر درماني همان خواص را دارد ولي از نظر ظاهر متفاوت است. اين گل ضمن اينكه گلهاي قرمز و ارغواني رنگي دارد درون آن گلهاي آبي رنگي هم مشاهده مي شود كه اين گلهاي آبي رنگ از داخل گلهاي قرمز رنگ بيرون مي آيد. گياه نعناع نعناعي كه به عنوان سبزي خوردن مصرف مي كنيم با نعناعي كه به صورت خودرو در كوه مي رويد متفاوت است. البته از نظر شكل ظاهري تقريباً شبيه هم هستند و از نظر بو، طعم و مزه تقريباً نزديك به هم هستند ولي از نظر موارد درماني آنچه كه در كوه مي رويد غني تر و مؤثر تر است.   البته خوردن نعناعي كه پرورش داده مي شود و به عنوان سبزي خوردن مورد استفاده قرار مي گيرد با غذاي روزانه مخصوصاً غذاي ظهر توصيه مي شود.   در مواردي كه ناراحتيهاي معده وجود دارد اين نعناع تازه و تميز نه تنها معده را ناراحت نمي كند بلكه درمان كننده ي ناراحتي معده هم مي باشد.   اصولاً اگر ما همراه غذا از سبزيهاي تازه به خصوص سبزيهايي كه رويش آنها به صورت خودرو مي باشد استفاده كنيم قطعاً نتايج خوبي خواهيم داشت.   نعناع كوهي يا نعناع فِري از نظر كاربرد و خواص از نعناع معمولي كه به صورت كشت استفاده مي شود بسيار عالي تر، قوي تر و مؤثرتر است. اين داروي گياهي براي موارد سيستمهاي عصبي مثل بيخوابي، كم خوابي و ناراحتيهاي شبانه يك داروي موثر است. ضد اضطراب، ضد هيستري و همچنين مقوي معده است و همچنين برطرف كننده ناراحتيهاي معده و روده به صورت اعم از گازهاي روده و معده و چه ترش كردن و آرغ زدن مي باشد.   همچنين اين گياه داروي خوبي براي سكسكه است و با خوردن يك مقدار خشك اين دارو سكسكه مي تواند مهار و كنترل شود.   اين گياه در دامنه ها و در ارتفاعات متوسط رويش دارد. بو و عطر بسيار نافذي دارد و در كرمهايي كه براي پوست ساخته مي شود مورد استفاده قرار مي گيرد.   اين گياه، گلهاي ريز و آبي رنگي دارد و قسمتهاي مورد استفاده اين گياه، گل، برگ و ساقه آن است. گياه ثعلب گياهي با گلهاي آبي واژگون است. از پيازاين گياه بعد از خشك و پودر كردن براي بستني سازي استفاده مي شود زيرا اين گياه داراي مواد نشاسته اي مي باشد.   اين گياه در موارد ناراحتيهاي تنفسي مثل سرفه هاي شديد و حتي در موارد سياه سرفه و آسم و تنگي نفس مورد استفاده قرار مي گيرد.   گلهاي اين گياه نوش خوبي براي زنبور عسل است و با له كردن و خورد كردن گل آن، ماسك خوبي براي صورت تهيه مي شود.   معمولاً محل رويش اين گياه داخل باغها و بيشه هاست و زمان گل دهي آن از اواخر فروردين تا اواخر خرداد است. اين گياه پيازي دارد كه پياز آن مورد استفاده است. گياه گل نسترن اين گياه به خاطر ظرافت و عطرش به صورت اهلي در خانه ها پرورش پيدا مي كند. گل نسترن از دسته گلهايي است كه موارد درماني متعددي دارد. خود گل نسترن در عوارض پوستي مورد استفاده قرار مي گيرد. از روغن دانه اين گياه به عنوان شاداب كننده پوست و تقويت كننده پياز مو استفاده مي شود. هم گل اين گياه و هم دانه آن منبع ويتامين C است.   ثمر اين گل بعد از ريختنش به صورت گرد و قرمز رنگ پيدا مي شود كه اصولاً كاربرد دارويي دارد و بيشتر به صورت دم كرده از آن استفاده مي شود. همچنين باعث تقويت سيستم دفاعي بدن مي شود.   گل دهي اين گياه از اواسط ارديبهشت شروع مي شود و تا آخر پائيز ادامه دارد. نحوه استفاده صحيح از آن بدين گونه است كه بعد از چيدن، گلها بايد در جاي مناسبي خشك شوند تا بو، عطر و خاصيت دارويي آن از بين نرود و اگر قرار است كه بعد از ريختن گلبرگها از دانه اين گياه استفاده شود بايد ناخالصي هاي آن را از بين برد و بصورت خالص مورد استفاده قرار داد. گياه چاي كوهي اين گياه در مناطق مختلف ايران، داراي اسامي مختلفي است. اين گياه خواص متعددي دارد. بسيار خوش عطر و بو و لذيذ است و مي تواند جايگزين خوبي براي چاي عصرانه يا ظهر باشد.   از خواص دارويي اين گياه، مدرد بودن آن است و همين خاصيت براي شستشوي مجراي ادراري (كليه و مثانه) می باشد.   اين گياه براي سيستم دستگاه عصبي خاصيت آرام بخش دارد.   اين گياه در ارتفاعات كم و متوسط رويش دارد و در بيشتر مناطق ايران ديده مي شود و فصل رويش آن اواسط ارديبهشت تا اواخر خرداد است.   همچنين اين گياه از داروهايي است كه باعث سقط جنين در زنان باردار مي شود.   گياه جوشير (جاشير) جوشير صمغي است كه از گياهي به همين نام گرفته مي شود. اين گياه يكي از داروهايي است كه براي بيماريهاي كليوي استفاده مي شود. ادرار آور است و حتي در مواردي بند آمده ها را باز مي كند و قطره قطره ادرار كردن كه از مشكلات مجاري ادراري است توسط اين گياه قابل درمان است و بطور كلي باز كننده ي مجاري ادرار مي باشد.   مقوي سيستم دستگاه عصبي است. براي سرد مجازها، داروي خوبي است كه در رابطه با لقوه و رعشه استفاده مي شود.   از سرشاخه هاي اين گياه به صورت سبزيهاي خوراكي استفاده مي شود. از كوبيده ي برگ و عصاره آنها براي درمان دندان درد استفاده مي شود.   از عصاره ريشه آن استفاده هاي صنعتي مي شود مثل تهيه مواد آرايشي یاعطری یا چسب مخصوص الماس يا تهيه مُسكِن. اين گياه مثل بعضي از گياهان، گياهي سمي است بنابراين مقدار مصرف، زمان مصرف و دوره درماني آن بايد توسط پزشك تعيين شود.   اين گياه را همراه مرزن جوش استفاده مي كنند زيرا مرزن جوش عوارضي را كه اين گياه مي تواند بوجود آورد تعديل كرده يا كاهش مي دهد. اين گياه اصولاً در ارتفاعات رويش دارد و داراي گلهاي زرد با ساقه هاي بلند است. گياه گل گاو زبان اين گياه در حال حاضر هم به صورت صنعتي كشت مي شود و هم به صورت خودرو در طبيعت وجود دارد و يكي از گياهان مفيد و مؤثر براي بعضي از بيماريهاست.   مصارف دارويي اين گياه بصورت محلي بدين صورت است كه گلهاي آبي اين گياه را خشك كرده و دم كرده ي آن را مورد استفاده قرار مي دهند. در سرماخوردگي به عنوان معرق و افزايش دهنده فشار خون مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين اين گياه خاصيت آرام بخشي نيز دارد.   اين گياه اگر با دو گياه ديگر مثل سنبله تيو و ليمو اماني دم کرده و خورده شود، براي خانمهاي حامله بسيار مفيد و تقويت كننده است.   اين گياه در مورد بيماريهاي دستگاه تنفسي و حتي در رابطه با برونشيت، سرفه، زكام و آبريزش بيني مي تواند داروي مؤثري باشد.   اين گياه همچنين ادرارآور و معرق است لذا براي كليه، مثانه و بطور كلي براي مجاري ادراري داروي مفيدي است.   اين گياه باعث كاهش تب مي شود و در تمام موارد تب مثل سرخك، مخملك، آبله، كهير و تبهاي ديگر مي تواند مفيد باشد.   اين گياه در تمام مناطق رويش دارد و داراي چندين گونه است و فصل گل دهي اين گياه از اواسط ارديبهشت ماه تا پايان خرداد ماه است. گياه سريش  مورد استفاده اين گياه بيشتر بدليل چسبنده بودنش است. البته اين گياه علاوه بر اين، كاربرد درماني هم دارد. از دانه هاي اين گياه، روغني گرفته مي شود كه در بعضي از تصلبهاي شرياني مورد استفاده قرار مي گيرد. از برگهاي اين گياه به عنوان سبزي خوردني و از ريشه هاي اين گياه كه به صورت غدد پنجه اي است به عنوان چسب استفاده مي شود.   ريشه اين گياه گرم و خشك است و براي يرقان، ناراحتيهاي كبدي، خشونت حلق و ناراحتيهاي معده از آن استفاده مي كنند. ريشه اين گياه را مي سوزانند و از سوخته آن در جهت واله آور استفاده مي كنند.   از ريشه اين گياه جوشانده غليظي درست مي كنند كه براي درمان جوشها بسيار مفيد مي باشد زيرا خاصيت ضدعفوني كننده دارد.   اين گياه در نواحي كوهستاني و مرتفع مي رويد و فصل گل دهي آن از اواسط ارديبهشت ماه تا اواسط خرداد است.

 

ادامه نوشته

بخشی از خاطرات جنگ

بخشی از خاطرات جنگ ..... داستانی متفاوت از جنگ   ...هرگز به مرگ نه نگویید  ...

نویسنده : مجیدرضا حاجی وثوق

بنام خدا

ابتدا این خاطرات   که سهم کوچکی از  سالهای دفاع مقدس دارد  تقدیم میکنم  به همه عاشقان   اسلام  و مدافعان  سرزمین اسلامی   چه سپاهی  یا ارتشی وبسیجی  که با ایمان واخلاص ونثار جان ومال  خویش  از کیان اسلام  دفاع کردند واز مرگ نهراسیدند  وبعدتمام خانواده های شهدا آزادگان مجروحین  و جانبازان ورزمندگان  دلاور اسلام  یاد  امام  ره گرامی که در آنزمانها  چراغ هدایت  افراد  بودند   و تقدیم به همسرم که ویراستاری این خاطره را انجام داد.درخاتمه تصمیم داشتم این خاطره جنگ را بصورت کتاب چاپ کنم که ارگانی جایی همکاری نکرد چنانچه از خوانندگان خیر ی که مایلند هزینه چاپ وانتشار این خاطره  را بپردازند با این شماره  محل کار تماس بگیرند .05118011215حاجی وثوق

 

 مقدمه  :جنگ ما جنگ تحمیلی بود وجنگ ما دراصل دفاعی مقدس   بود که  رزمندگان ,وجودشان  را به محک  ومیزان  بردند  و روح  شجاعت ودلاوری های  صدر اسلام  و کربلای حسینی  (ع)  را  با خون ووجود خویش آبیاری  کردند  فریاد حسین (ع)    که آیا کسی هست که مرا یاری کند  برای  همه زمانها بلند است  وتنها گوشهای   تیز وپاک این نداها را می شنوند و من بسیار  خدارا شاکرم  که قسمت کوچکی از زندگیم  در این عرصه های  بزرگ  نبرد  وجودی  ,نبرد با دشمن درونی  )علاوه برجهاداصغر جهاداکبر نیز تاحدودی انجام شد )گذشت  نبرد با دشمنی  مثل صدام فقط ظاهر  جنگ بود .من از خداوند کریم بسیار تشکر میکنم که مرا با ملکوتیانی چند آشناکرد که اگر پنج هزارسال در میان جمعیت های  مرفه شهری وروستایی زندگی عادی میکردم ,هرگز نمی توانستم  به ماهیت  وجود  ی  خودم پی ببرم  ودرمدت کوتاهی که دراین دانشگاه انسان ساز  حضور داشتم  برای جاودانگی  آماده شدم  .هربار که عکس شهدا را در بعضی مساجد یا بلوارها یا گلزارها می بینم  بی اختیار برآنها خیره می شوم گویی   باوجودی که آنهار ا شاید اصلا ندیده باشم  ,سالهاست   با ایشان آشنایی  نزدیک ودیرینه دارم  .بزرگواران هرگز برشهد اگریه  نکنید بلکه برخودتان  بگریید که چقدر از آنها دورید  .


 فصل اول :مهرماه سال 1365 هجری شمسی  وآغاز مدارس وفصل برگریزان درختان بودودرآنسال عاشقان جبهه سهم زیادی در این برگریزان وجود داشتند هنوز از ماجرای کربلای2 و شهادت شهید کاوه زمانی چندان نمی گذشت که تازه به خانه وآشیانه برگشته بودم  ولی این  آشیانه  محل قرارمن نبود وبایستی بلافاصله  اعزام می شدم .  این بار  خبر رسید محل اعزام غرب کشور نیست و جنوب خواهد بود . قبل از هرچیز برای خداحافظی وکسب اجازه به حرم آستان قدس رضوی رفتم وسلامی خدمت حضرت امام رضا (ع) دادم ونماز حاجت خواندم ودر پایان التماس دعا از شاه خراسان ,گفتم :ای بزرگوار جهانهای بالای بشریت ,درخواست من از شما این است که در این نبردهای آتی یا عمودی عمودی برگردم یا افقی افقی وبنده ناچیزحوصله مجروحیت وجانبازی وزحمت برای خانواده ومملکتم را ندارم ولي از مرگ  نیز هیچ هراسی ندارم چون مرگی جز دیدار پروردگاروجود ندارد . مادرم که سالهاست به رحمت ایزدی رفته ونامش فاطمه بود بسیار مرا نصیحت کرد که از این سفر صرف نظر کنم ودلیلش  این بود که   میگفت تودر زمان سربازی درجبهه خدمت کردی ومن بسیارغصه توراخوردم ومجددا دیگرازتو انتظاری نیست  چقدر دلنگران توبودم آیا برای یک مادر اینها بس نیست ضمن اينكه تو وظیفه شرعیت را انجام داده ای ولی در جواب مادر گفتم اولا مرگ اگر بخواهد بیاید دررختخواب هم خواهد آمد وحال آنکه حافظ ونگهدار کس دیگری است  . ازطرفی ندیدی دوستانم نظیر شهاب خزایی از محله رضا شهر مشهد چگونه شهید شد وداغی بدلم گذاشت که نزدیکترین خویشم  که پدرم سید یحیی بود چنان نبود وهنوز داغ داغم زمانی که  این بزرگوار درمسیر خسروی به سمت فلکه اب وحرم مطهر  تشیع می شد دربیشتر مسیر حمل تابوت را برعهده داشتم واین بزرگوار از کمر به بالا در اثر آرپی جی آثاری نداشت وبا شلوار دفن گردید چون شهید میدان غسل وکفن ندارد وبد جوری از دست عراقی ها عصبانی بودم (هرکسی ازنزدیک با این بزرگوار آشنایی داشت  وفضائل اورا میدانست باید از فرط غصه دق میکرد )واز طرفی اگرمن که توان جنگیدن دارم  در خانه بمانم چه کسی میخواهد از کیان اسلام وسرزمین دفاع کندشما نمی ترسید دشمن به این شهر بریزد وهمان بلایی که دامنگیر زنان بی پناه اهواز شد برشمانیز نازل شود  ؟بهرحال مادرم حتی با واسطه کردن بعضی افرادصاحب نفوذ باز هم نتوانست مرا از این تصمیم منصرف کندولذاداشتم  برای نبردی بیکران آماده می شدم آماده تر از گذشته آماده تر از همیشه  .

فصل دوم : بسیجی ها ی هم قطار در مسیر تهران وجنوب از خاطرات وشجاعت های خودشان می گفتند وواقعا در مقابل بعضی ها احساس کوچکی  می کردم چهره های جوان وپیر وحتی بعضی ها هنوز موی صورتشان در نیامده بود  بعدها فهمیدم اینها امضای  رضایت نامه از والدینشان  را  در وقت خوابشان   می گرفتند . نماز های پرشور بسیجیان ودعاهایشان وفریادهای حسین حسینشان  را هرگز از یاد نخواهم برد گویی کربلای مجسم بود  وهیچ کس نمی دانست فردای آنروز در کدامین سرزمین وبه دست چه کسی کشته خواهد شد یا چه حماسه ای خواهد آفرید . بعضی نگاهها سرشار بود از صداقت  پاکی  که در اعماق وجودت  نفوذ می کرد . گویی اینها از جنس آدمیان نبودند وما به مهمانی خدا دعوت  شده بودیم .

سازماندهی ما در لشکر 21 امام رضا (ع)  وگردان العادیات صورت گرفت که عموما کاشمری بودند( چون آنها کاشمری بودند من هم با گویش کاشمری در گردان صحبت می کردم )وفرمانده گردان ما سید حسن فلاح هاشمیان ورسته کاری من بعنوان کمک بیسیم چی گردان تعیین شد . از اخلاق فرمانده پرسیدم که چگونه فردی  است؟ چون یکی از دلایلم  که به غرب کشور با همه سختیهایش راضی شدم  , دیدن روی نازنین کاوه بود مردی  که  از قله های عشق وشجاعت عبور کرده بود وهمواره ترس را به استهزاء گرفته بود موجودی آسمانی که شبانگاه استاد وقاری قرآن بود وروز شیر بیشه وامان از دشمنان بریده بود که دیدنش آرزوی هربسیجی بود .  (یادم می آید  برادران میگفتند دیدن روی کاوه فقط درخط مقدم میسر است روزی یکی از برادران در تیپ ویژه صدایم کرد وگفت بیا کاوه داردفوتبال بازی میکند  دوان دوان بنزدش رفتم وبا دست مجروح داشت فوتبال بازی میکرد درتمام آن مدت تماشایش کردم وسیر نشدم  نیرویی میگفت مجید خوب نگاه کن شاید دیگر هرگزنبینی ) برایم توضیح دادند که ایشان یعنی حسن آقا فردی فوق العاده شجاع  می باشد ودر عملیات بستان رشادت های زیادی از خود نشان داده و جنگیدن در کنار ایشان باعث افتخار است وچون این را شنیدم آرام وآسوده خاطر شدم .

محل اطراق ما در کنار حمیدیه اهواز بود کنار رودخانه ای خروشان و آموزش های بیسیم و وبقیه آموزشهای لازم را درآنجا میدیدیم وآماده می شدیم برای عملیات  .  یکروز فرمانده سخنرانی کرد وپی بردم  آدم شوخ طبعی هم هست  ( مومنان  مخصوصا سالار مومنان علی (ع) نیز با وجود  شجاعت های بینظیر جنگی درتاریخ بشریت این چنین شوخ طبع بودند)  چون در سخنرانیش گفت من قول داده بودم برای گردان شیر بگیرم ولی الان صلاح دیدم بجای شیر سیر بدهم ولذا سیر دربین گردان که چیزی حدود 300 نفر (سه گروهان +ادوات+خدمات )بودیم توزیع شد  خوبی مصرف سیر این بود که مقاومت بدن را در مقابل امراض افزایش می داد واين كاررا از عراقي ها ياد گرفته بودند چون آنها در سنگرهايشان سيرهاي مرغوبي داشتند. دوستان زیادی پیدا کرده بودم  یکی محصل سال چهارم ریاضی واستاد قران بود وچقدر مسلط وزیبا قران می خواند فامیلش خادم الخمسه بود بعدها بعد از شهادتش فهمیدم برادر شهید بوده وخانه اش در خیابان فلسطين مشهد بودوخودش از شهادتش خبر داشت درعوض یکی بود بنام شاهرخی از آزادشهرمشهدکه میگفت من رقاص بریک هستم ونماز درستی نداشت, بعضی وقتها در جلسات قرانی که درچادر برگزار میکردیم خمسه بزرگوار بسیار از دست این فرد عصبانی می شد ومرتب نصیحتش میکرد ولي بعدها همین فرد به ظاهر بی بند وبار درعملیات زیادی شرکت کرد وبارها مجروح شد وبسیار شجاع واهل نماز شد  ببینید جبهه وبسیج آدمها را چقدر تغییر میداد, پس گمان نکنید فیلم اخراجی ها براساس توهم ساخته شده این چنین مواردی داشتیم .یک بسیجی خیلی جوان بود فکرکنم نامش محولاتی بودشاید 16 ساله از همان نگهاههایی داشت که ملکوتی بود وچون من درآنزمان رزمی کاربودم وکمبربند قهوه ای داشتم و پنهانی ورزش می کردم که ریا نشود او دیده بود وبه من علاقمند شده بود ومن هم قلبا بعنوان برادر واقعی کوچکم دوستش داشتم . اوكه فهميده بود من رزمي كارم ميگفت توتا كنون دعوا كرده اي ومن مي گفتم من اين فن را براي اين منظور يادنگرفتم ولي چرا چند دفعه پيش آمده مثلا سال 58-59 اوايل انقلاب مسابقه فوتبال در مشهد بين شهرستانها  برگزارشد و شهرستان گناباد كه زادگاهم است درمقابل مشهد درورزشگاه سعدآبادقرار گرفته بود تشويق ميكردم آنزمان من کمبرند سبز ازیکی از بهترین اساتید بنام آرین خو داشتم ضمنا آنوقت ها کمبربندسبز  مثل الان فراوان نبود که بماند خیلی هم کم بود و استادآرین خو نیزاز شاگردان تراز اول استاد بزرگ فرهاد وارسته بود  كه عده اي اوباش شروع به فحاشي به من كردند ابتدا تذكر دادم ولي آنها فحش هاي بسيارركيك دادند ومن بتنهايي با گروهي از آنان درگير شدم که بدجوري آسيب ديدندومامور کمیته مجبور به دخالت وتیراندازی شد  و ميگفتند آنها اوباش منطقه آبكوه بودند و برادر محولاتي عاشق صحبت هاي من می شد  مسئول ما شخصی بنام فراهانی از اهالي كاشمر که فرد یبسیار شجاع وبردباروباایمان واخلاصی بود به من گفت  فلانی این شخص خواب شهادتش را دیده وقطعا شهید خواهد شد و بشوخی به او گفتم که اگر شهید شدی  ومن بالای سرت آمدم از تو میخواهم که برای یک لحظه هم که شده چشمانت را باز کنی واوهم قبول کرد وبعدها به سرمزارهاي اين شهيد وحسن آقا كه در شهيد مدرس كاشمر دفن شده بودند رفتم واداي احترام كردم وحمد وتوحيد برايشان خواندم وبيادشان بسيارگريستم   . ضمنا من با آرپی جی چه در دوران سربازی یا عملیات بسیجی گذشته کارنکرده بودم وآموزش ندیده بودم واز اودرخواست کردم به من آموزش بدهد واو هم با کما ل میل پذیرفت که بعدها این اطلاعات درعملیات برایم مفید واقع شد . مثل این بود که آموزشهایی که من لازم داشتم, بنوعی که خودم فکر نمیکردم به من تعلیم داده می شد ,گویا خدا آموزشگر ما بود ومارا زیرنظرداشت درحالیکه ما از او غافل بودیم وچه کسی ادعا کرده که همواره از یاد خدا غفلت نکرده جز معصومین (ع )که مقامشان در فکر ما هم نمیگنجد .  دوستان دیگری نیز داشتم نظیر علی عطایی از بچه های طالقانی رضاشهر مشهد که درآغاز عملیات مجروح شد وبعد هادرمشهد به عیادتش رفتم واکنون دبیر آموزش وپرورش  نواحی مشهد می باشد . 

من می بایست بطرق مختلف شجاعت های خودم را ارتقاء می دادم , وبنا بریک اصل آموزشی هرچه قدر درتمرینات بیشتر عرق ريخته شود درنبرد کمترخونریزی خواهد شد .

به همين منظور علاوه برتمرينات معمول بسيجي در محل هاي خلوت وياشب هنگام به ورزشهاي رزمي مي پرداختم وبدنم عجيب ورزيده شده بود .ضمن اينكه از خورد وخوراك نيز غافل نبودم هميشه چند بسته كره اضافه ميگرفتم و با   غذا مخلوط مي كردم البته غذاهايمان ساده بود ولي ایكاش همان غذاهاي ساده مادام العمر ادامه داشت ودوران جبهه هرگز تمام نمي شد .

روزي به اتفاق چند بسيجي به كنار رودخانه رفتيم رودخانه خروشاني در كنار حميديه بود ,همراهان گفتند شنا كنيم ولي عده اي گفتند برادران سپاهي اجازه نخواهند داد چون اينجا قبلا عده اي غرق شده اند ومن بلافاصله لباس ها را درآوردم بقيه هم ازمن تقليد كردند وبه آب زديم ومن از يك طرف رودخانه به طرف ديگر رفت وآمد ميكردم وبرايشان توضيح میدادم كه اگر ميخواهيد اينكار را بكنيد بايستي در جهت جريان آب وبا نيروي سريع خود رودخانه به آرامي خود را منتقل كنيد كه درهمين اثنا صداي سوت وفرياد برادر سپاهي بلند شد وچون قسمتي از صحنه راديده بود بسیار مارا نصيحت نمود وبه من خطاب كرد كه اگر شما به رودخانه وفنون شنا آشنايي ولي دوستانت ممكن است آسيب جدي ببينند . با گشت وگذاری كه در گردان هاي مختلف تيپ زدم متوجه شدم  بسيجي هابخصوص شمال خراسان وحتي تا منطقه كاشمر بشدت به كشتي چوخه علاقمند ومشغول مي باشند ومن باوجودي كه اصلا به فنون چوخه آشنا نبودم وتخصص من كاراته كان ذن ريو كمبربند قهوه اي بود ولی آشنايي مختصري با كشتي وجودو داشتم لذا با استفاده از يك اصل ساده گوجوريو يا روش سفتي ونرمي به ميانشان مي رفتم وقويترين هايشان را انتخاب وآنها را نقش برزمين ميكردم  كه نمي دانم چطور بچه هاي گردان العاديات متوجه اين قضيه شدند وبزور وبااصرار مرا با قهرمان چوخه خودشان روبرو كردند و طي يك مسابقه نفس گير  با حضور جمع کثیری از بسیجیان بارها اورا به زمين زدم وفقط يكبار زمين خوردم كه بعدها از همين قهرمان خاطره اي بوجود آمد كه در وقتش خواهم گفت , درجایی دیگر عده ای مانع گذاشته بودند واز بالای آن روی شن های حمیدیه می پریدند  به آنجا رفتم وبه سبک های مختلف   از روی آنها می پریدم وارتفاع آنرا به اندازه بیشترازقامتمبرده و می پریدم که بقیه نمی توانستند  ,این پریدنها بعدا درصحنه هایی از نبرد مورداستفاده قرارگرفت . شب هاي حميديه واقعا پر از شور حسيني و ناله هاي عاشاقانه ودوره هاي قراني بود و من مثل هعميشه  اسم حضرت زهرا ع را كه مي شنديدم كاملا منقلب مي شدم و از عمليات فتح المبين بخاطرم ميامد كه دردشت عباس در زمان سربازي با همين رمز بود .

شبی  در چادر با جمعی از برادران سپاه و بسیجی که آنهارانمی شناختم برای قرائت قرآن گردهم آمدیم ومثل همیشه  برادر خادم الخمسه   با صدای نازنین خودش  محفل مارا مزین به ارواح ملکوتی کرد .عجیب اینکه من نیز آنشب صدایم فرق کرده بطوریکه اصلا انتظار چنین قرائتی را نداشتم چون من بیشتر ترتیل کارکرده بودم .اتفاقا دعای  ختم را به من واگذار کردند که ناگهان دیدم که مانند  یک مداح دارم ختم میکنم ونمی دانم آن الفاظ از کجا می آمدند . آری  برادر جبهه تنها محل جنگ نبود  محل دل شکستن بود محل  تضرع   محل باز شدن استعدادهایی بود که هرگز بکار گرفته نشده بود ,دانشگاهی بود که چون اراده میکردی می آموختی  آنجا مدرسه  جنگ نبود مدرسه عشق بود وبسیجی عاشق  آن  .

يك روز هم اعلام كردند كه قراراست در رودخانه كارون آموزش ومسابقه شنا برگزاركنند .گروههاي 9نفره مشخص شدند که درهرقايق به ميان رودخانه مي بردند وازآنجا می بایست با تجهيزات شنا مي كرديم وكنار رودخانه آمده وسريع در منطقه مورد نظر مستقرميشديم وقرارشد به نفرات اول هر قايق يا گروه جايزه تعلق بگيرد .من در گروه خودم اول شدم واسامي يادداشت شد بعد كه درخواست جايزه كرديم برادر سپاهي مسئول آموزش  آن محل سخنراني كرد وگفت جايزه همه نفرات اول اين است كه درشب عمليات خط شكن باشند وبا صلوات ودعا بجان رهبر پايان مراسم آموزش اعلام شد . تا اينكه يكشب  که گردان ها حال وهواي ديگری داشت وپلومرغ مفصلي توزيع شد ,فهميديم عمليات نزديك شده و متعاقب آن آماده باش خورديم وآماده عمليات شدیم . عده اي از غواص ها عازم منطقه عملياتي شدند وفهميديم كربلاي 4 شروع شده كه بلافاصله يك يا دوروز بعد خبررسيد عمليات ناموفق بوده ولورفته وبسياري از غواص ها شهيد شده اند . يكي از اين شهدا همان دوست بزرگوار من خادم الخمسه بود وجالب اينكه يكنفر بنام كيخواه كه بچه منطقه ضدمشهد بود واحمد خيرآبادي كه رضاشهر ي بود, فكر مي كردم  شهيد شده اند ,بطور معجزه آسا نجات يافتند كه بعدها برادر كيخواه رابطوراتفاقي در لباس سرگرد نيروهاي انتظامي ديدم و احمدرا هم كه سال گذشته درطی تصادفی برحمت ايزدي رفت بتازگي پيدايش كرده بودم ورابطه خانوادگي برقرارکرده بودیم  .باری دستور رسيد كه آمادگي همچنان ادامه داشته باشد تا اعلام عمليات جديد كه همان عمليات كربلاي 5 بود .گردان ما آماده شد تا در موقع خودش عمل كند . ما يك معاون گردان داشيم بنام برادر عصمتي كه او هم واقعا شجاع بود که درعملیات  های بعدی  شهيد شد واقعا چه انسانهاي بزرگي ديدم كه هرگز نمي توانستم در طول زندگيم اينهمه راكنارهم ببينم.کسانی كه حاضر بودند براحتي باارزشترين داراييشان يعني جانشان را در راه دين ودفاع از سرزمين اسلامي بدهند ولذا ترس را به تمسخر ميگرفتندوشجاعت را شرمنده ميكردند  ,آنان ارزش هاي بالاي انساني رادرك ورفتار ميكردند .همه مشكلات بشر هم همين است كه اگر از مال وجان گذشت شود وارزشهایي مثل عشق به خدا ولايت ائمه (ع )مخصوصا امام حسين (ع) جايگزين شود ,انسان برتر نمود پيدا ميكند وبراي عشق وشادي عشق واشك ناشي از اين عشق هيچ قيمتي نميتوان پيدا كرد وهيچ جايگزيني نیست , نمونه كوچك اين مسئله حالت حاجياني است كه وقتي مشرف مي شوند بازهم ميخواهندبه خانه خدا بروند ووقتي جوياي حالشان مي شوي مي گويند گفتني نيست ,رفتني است .  اين برادر عصمتي سخنراني بسيار اثربخشي كرد گرچه بزرگاني مثل برادر محسن رضايي يا فرمانده گردان وعده اي كه نمي شناختم سخنراني هاي متعددي داشتند. برادر عصمتي در كنار سخنراني اثر بخشش از ماجراي كربلا و بعضي عمليات گفت ,توصيه اي كرد وگفت :ببينيد هرزمان اگر احساس ترسي از دشمن وحال وهواهاي عمليات به شما دست داد مستقما بسراغ دشمن برويد واز نزديك حتي تن بتن آنهارا بدرك واصل كنيد تاترستان بريزد وشجاعتي فوق العاده برشما حاكم شود . اين صحبت مرا بياد مولايمان علي (ع )انداخت كه درحديثي آمده بود كه اگر از چيزي ترسيدي بسراغش برو يعني فرارنكن يا بيادم آمد  كه اگر سگي پارس كند وفرار كني بدنبالت مي آید ولي اگر محكم درمقابلش بايستي اوفرارمي كند .بعدها درعمليات واقعا اين را تجربه كردم .   شكست پس از عمليات کربلاي 4 ضرورت عمليات كربلاي 5 بود كه جبران ناكامي بشود. عملياتي که پيروزي آن تضمين شده باشد و ضمنا از جنبه نظامي و سياسي بسيار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب عدم فتح کربلاي 4 را جبران نمايد.ناحيه‌ي‌ مرزي‌ِ استراتژيك‌ شلمچه‌ در منطقه‌ي‌ شمال‌ غربي‌خرمشهر واقع‌ شده‌ كه‌ از جنوب‌ با اروند رود، از شمال‌ با منطقه‌ي‌عمومي‌ اهواز و از غرب‌ با مرزهاي‌ بين‌ المللي‌ ايران‌ و عراق، محصورگرديده‌ است‌. وجود اروند رود در جنوب‌ آن‌، درياچه‌ي‌ ماهي‌ و جزايربوبيان‌، ويژگي‌ نظامي‌ خاصي‌ را در اين‌ منطقه‌ به‌ وجود آورده‌ است‌ وبه‌ خاطر نزديكي‌ جغرافيايي‌ آن‌ با شهر صنعتي‌ بصره‌، از نظركارشناسان‌ نظامي‌، داراي‌ اهميت‌ فوق العاده‌اي‌ بوده‌ است وضمنا كارخانه اي كه نمي دانم چه بود ,در محل عمليات ديده مي شد .

واين مكان ارزشمند ترين منطقه موجود شلمچه بود که دشمن در آن مستحکم ترين مواضع و موانع را داشت، به طوري که عبور از آن ها غير ممکن مي نمود و با توجه به اصول نظامي شناخته شده و محاسبات کمي، ضريب موفقيت بسيار ناچيز بود و بالطبع تضمين پيروزي از سوي فرماندهان عمليات را غير ممکن مي ساخت, ليکن ضرورت غير قابل انکار ادامه جنگ در آن موقعيت و لزوم تسريع در تصميم گيري پس از عمليات کربلاي 4 سبب گرديد که صرفا براي انجام تکليف و با اميد به نصرت الهي، تمامي نيروهاي خودي اعم از رزمنده و فرمانده براي عمليات بزرگ کربلاي 5 آماده شوند.

رمز يا زهرا (ع)  همان چيزي كه واقعا دوست داشتم  اعلام شد و توان مارا چند برابر كرد, من خودم واقعااحساس پروازدا شتم . اواسط ديماه 1365 بود شب نسبتا خنك ووقتي اسلحه بدست مي گرفتي دستانت واقعا سرد مي شد فراموش کردم  كه بگويم چون كمك بيسيم بودم اسلحه كلاشينكوف آكبند تحويل گرفته بودم , گريس هايش را پاك كرده وبه منظور كنترل قلق چند باري تيراندازي كردم كه واقعا تنظیم آن عالی بود .

همچنین قبلادستكش هاي نرم وگرمي تهيه كرده بودم به همين منظور راحت بودم . حضور گردانها براي عمليات با برنامه ريزي نوبت به نوبت بود وگردانهايي كه عمليات آفندشان تمام مي شد براي استراحت به خط پايينتر مي آمدند و ميشود گفت پدافندي نه براي دشمن ونه براي ما بود وچون  منطقه از نظر عراقي ها وما هردو مهم بود مرتب عمليات انجام مي شد در یک فاصله  چند صدمتری,  مواضع دشمن را گرفته وباز آنها پس مي گرفتند به همين خاطر تعداد شهداي ما وكشته هاي عراقي به شدت بالا بود .

فصل سوم :زمان عمليات گردان ما شروع شد وبا وجودي كه از خداوند در نماز هاي شب خواسته بودم  كه ترس را از وجودم بزدايد به محض ورود به  خط مقدم و باران گلوله وخمپاره كه كنارمان ميخورد با وجودی که هنوز مدت زیادی از عملیات کربلای دو نگذشته بود  براي لحظاتي واقعا ترس مرا گرفت وبعد از مدت كوتاهي نهيبي مرا زد كه خودت را نباز كه در اينجا بياد شعر يكي از خوانندگان قديمي اقتادم كه مي گفت "عقل هیم زدکه خودت رونباز" جالب این است که  با این گفتگوهای پنهانی  من روحیه میگرفتم  آموزش می دیدم وبعدها فهمیدم این همان کودک درون است البته بزرگوار دیگری از صنف عرفابمن  گفت که توکمک های دیگری نیز داشتی . خداوند کریم همواره مواظب بندگانش   می باشد ولی ما از اوسخت  غافلیم  .قرارشد ابتدا يكي از سه گروهان العاديات بعنوان خط شكن عمل كند وبعدا گروهان هاي ديگر بياري بشتابند وبه سبب بالارفتن روحيه افراد, معاون گردان خود فرماندهي گروهان خط شكن را بعهده گرفت ومرا نيز همراه خود كرد مثل اينكه از روحيه جنگاوري من كه بشدت آنرا پنهان ميكردم با خبر بودند ابتدا براي شروع , فرمانده عصمتي بهمراه من براي صحبت اوليه با فرمانده گردان قبلي كه واقعا خسته شده بودند رفتيم وضمنا قبلا به ماگفته شده بود تا جايي كه امكان دارد نارنجك و گلوله حمل كنيم و من هم كاملا خودم را مسلح كرده بودم ودور كمرم مملو از خشاب پر وتعداد زيادي نارنجك داشتم  .اتفاقا اين خشاب ها مي توانست بعنوان جلوگيري از تركش محافظ خوبي باشد كه همين كار هم صورت گرفت . باتفاق  هم بسرعت  از بين رزمندگاني كه درحال درگيري بودند گذشتيم وپيغام به فرمانده  دادیم كه مستقيما درحال جنگ بود پیغام دادیم . جنگ تن بتن در آنشب ودرآنجا درجریان بود. در مراجعت عده اي بسيجي راهم را سد کردند وگفتند يك تانك امان مارابریده, توكه نارنجك داري چند تايي به ما بده كه آن را ازبين ببريم .گفتم شرمنده ام برادر اينها را براي عمليات خودم نگه داشته ام ودرست نيست در عمليات شما دخالت كنم . گفتند برادر عجب حرفي مي زني عمليات من وتو يعني چه ما همه يك هدف داريم .حالا كه نياز بتوداريم فلسفه بافي میکنی؟ گفتم من خودم آن  تانک را از بين مي برم. كجاست ؟در همين ضمن دونفر از کنارمن  بسرعت گذشتند وتا مرا ديدند گفتند خودي هستي يا غير خودي  وبلافاصله اسحه هایشان را بطرفم نشانه بردندوخدا رحم كرد كه زود اعلام خودي كردم چون آنها از همين گردان بودند ومرا نمي شناختند وواقعا با دشمن مخلوط شده بودیم. بهرحال جايي كه آن بسيجيان با ترس نشانم دادند چند تا نارنجك انداختم و چون خيال آنهاراحت شد از آنها خداحافظي كرده ورفتم فرمانده را پيدا كنم . البته ناگفته نماند كه اين تانكي كه برادران از آن ترسيده بودند فرداي آن روز كه هوا روشن شده بود وما آنجارا دورزده بوديم ديدم هنوز بیخودی روشن ومتوقف است  واحتما لاعده اي قبلا آن تانك را متوقف و افراد آنرا به درك واصل كرده بودند وفقط تانك روشن وثابت بوده كه برادران جوان بسیجی  باشتباه  ترسيده بودند  ونمی دانم شايد هم من با آن نارنجكها عمل كرده بودم .گروهان را پيداكردم چون بيسيم هم داشتم وناگفته نماند كه جدول رمز بيسيم را شب قبل داده بودند كه آنرا حفظ كنيم كه  به هيچ وجه با بيسيم بصورت عادي صحبت نكنيم وازطرق حروف رمز پيغامهايمان را برسانيم كه حقیقتا نتوانسته بودم  همه آنها را حفظ كنم ومرتب تقلب مي كردم واز روي همان كاغذ  دونفری رمز مي فرستادیم . بيسيم را تحويل بيسيم چي دادم و همراهش بصورت مسلح همراه گروهان ودر كنار فرمانده به پيش رفتيم . جلوتر اطلاع به مارسیده بود كه دشمن كانالهايي حفر كرده كه آنها را بايد فتح كنيم وسه رديف كانال كه به فاصله هاي 200 يا300 متر از هم بود بايد پاكسازي ميكرديم. ضمنا اين پاكسازي شامل سنگرهاي بتني كنار كانال نيز بود که نبرد تن بتن مرتب درآن جریان داشت وبه نزديك آن كارخانه كه مي رسيديم پايان عمليات گردان مابود وبايستي مراجعت مي كرديم . من که هواي خنك را خيلي دوست دارم پراز انرژي هاي فيزيكي ومتافيزيكي بودم.  واقعا در آنشب تاريك كه بسمت دشمن مي رفتم گویابر روي زمين نبودم و چنان مسحور الهي  و مادرم زهراي اطهر (ع )وآقاومولايم علي (ع) بودم كه قابل وصف نبود فکر میکنم حالتی نزدیک به مولا داشتم زمانی که ایشان برای فتح خیبر گام برمی داشت .عشق الهی عجیب قدرتی دارد .ما بصورت ستوني وبدون كوچكترين صدا پيش مي رفتيم ومن سومین یاچهارمین  فرد گروهان بعد ازفرمانده عصمتي  و بيسيم چي بودم كه داخل اولين كانال شديم نمی دانم چه شد وقتی که در کانال قرارگرفتیم اولین فرد جلورونده شدم  هنوز چند قدمي برنداشته بودم كه ديدم فردي مسلح مقابلم ايستاده به محض اينكه مرا ديد ,دست روي ماشه برد ولي خشكش زده بود حالا شما هرگونه که ميخواهيد تصور كنيدولی فشاري كه برماشه كلاشينكوف وارد مي شود برابر فشاري است كه يك دختربچه 7 ساله وارد میکندوبراحتی مي تواند شليك كند ولي اوقادر به اينكار نبود .من فكر كردم كه از گرداني است كه بايد تحويل بگيريم .محكم به زبان كاشمري صدايش زدم كه راحت باشد وتحويل بدهد وبرود ولي پاسخم را نداد. فرمانده بلافاصله بزبان عربي از اوسوال كرد وچون پاسخ عربي داد تازه فهميديم اينها عراقي هستند ومن اولين فرد عراقي را طبيعتا ديده بودم بلافاصله آنهارا وادار به تسليم كرديم ونيروهايمان همه را گرفتند . بعضی از گفته ها جزء اسرارجنگ محسوب می شود ولی چون سالها از جنگ می گذرد اکنون  انشاء ا.. بیان آنهاتاثیرنامطلوب نخواهدداشت .

جنگ ,واقعه بسیارناگواری است وائمه (ع ),هرگزجنگ طلب نبودند وجنگ اولیه نیز فقط با حضور معصوم ع شرعی است ولی جنگ ما یک جنگ تحمیلی بود وما ناگزیر مجبور به دفاع بودیم به همین خاطر دفاع مقدس نام گرفت ومن به این مسئله ایمان دارم .در دستورات اسلامی ما آمده که اسیر را نباید به قتل رساند ولی تبصره ه  واسفتائاتی دارد که کمتر بیان شده و یکی  از آنهااین است که رزمندگان میتوانند در شب اسیر نگیرند وعلت آن کاملا واضح است چون برای نیروها بعنوان آفندی برنامه ریزی شده وپیش بینی نیروهای اضافی برای حمل مجروح دشمن نمی شود ضمنا مسئله امنیت هم به خطر می افتد از کجا معلوم فردی تمارض کند و به محض بدست آوردن موقعیت عده ای را شهید نکند وحداقل اینکه ماموریت افراد کند می شود وممکن است نتوانند به موقع عمل کنند ضمن اینکه واقعا عده ای مانند این افرادی که اسیر ماشده بودند آنقدر زخمی بودند وزجر میکشیدند که امکان بهبودی آنها وجود نداشت  .در هرصورت بلافاصله یکی دو تا از بسیجیانی که نوجوان بودند با ترس فریادزدند این زنده است که بلافاصله پاسخ دادم سرش کجاست ؟وراحتش  کردم . بدین ترتیب بعد از من چند نفری از بسیجیان  تمام مجروحانی که درچنین وضعیتی بسرمیبردند,از بین بردند .

ما 17 اسیر زنده گرفتیم که بلافاصله بازرسی بدنی شده وبه خط شدندوبرادر فرمانده گردان  که اسم شریفشان را نمی دانم دستور کنترل اسیران رابمن داد وبا توجه به شناختی که از روحیه ای فرمانده حسن آقا  داشتم با خودم گفتم به محض آمدن ایشان دستور تیرباران خواهد داد ولی در کمال ناباوری ایشان که رسید دستی به سروروی چند تن از این اسیران کشید وفرمان داد اسیران را به خط پایین ببرند بعدها برایم تعریف کردند که چند شب قبل از آغاز عملیات فرمانده حسن آقا با دوستش که اوهم فرمانده یکی دیگر از گردان ها بود خواب شهادتشان را دیده بودند به همین خاطر بود که روحیه فرمانده کاملا عوض شده بود ودیگر جزو زمینی ها نبود وفرشتگان منتظر دیدارشان بودند یادکاوه ها ,شوریده ها ,رضوی ها ,خمسه ها و.... بخیر . در میان اسیران غیر از دونفرمیانسال  بقیه دبیرستانی به نظر می رسیدند وآن دونفر هم از اندام ونگاه ولباسشان مشخص بود بعثی وداوطلبانه  نیستند واگر غیراز این بود من منتظر دستورفرمانده  نمی شدم چون ازقبل تکلیف بعثی ها برایمان معلوم بود. قبل از آمدن فرمانده که همه را به خط کرده ونگاهشان می کردم والبته کاملا مراقبشان بودم که درصورت کوچکترین حرکت اضافه معطلشان نکنم چندبار برای برآورد روحیه آنها اسلحه را از ضامن خارج کردم که در آنشب خنک وسکوتی که برآن ناحیه حاکم بود وگویا ما ازتمام سروصداهای جهان درامان بودیم, صدای تغییر ضامن به رگبار که بلند میشد آه دسته جمعی افراد نیزبلند  میشد وزمزمه های شهادتین می آمد . با خودم میگفتم دنیا چقدر کثیف است که روزی که خدواند دانا حضرت آدم (ع )را آفرید دستور سجده بر فرشتگان داد , ابتدا فرشتگان گفتند :این آدم که خونریز وجنایتکار ومتجاوز است چطور چنین فرمانی می دهید؟ ازطرفی فرشتگان مانند رایانه های امروزی برنامه ریزی شده اند وضمنا از آینده اطلاعاتی ندارند پس قطعا قضاوت آنها مربوط به آدم های گذشته مثل کرومانیون یا نئاندرتال بوده که نسلشان منقرض شده ولی اکنون ودرزمان ما عده ای از همین نسل شریف وبرتر حضرت آدم (ع )بازهم همان اعمال گذشتگان وحتی بدتر از آنها انجام می دهند .  چقدر این صدام سفاک است وچطور می خواهد روزی در محضر الهی حاضر شده وجواب جنایتهایی را که کرده پس بدهد که باجبار این نیروها را برای تجاوز به کشورمان فرستاده در حالیکه اینها مسلمان وبعضا شیعه می باشند .با فرمان فرمانده ابتدا قرار شد من نیروها را به عقب تحویل داده وبسرعت مراجعت کنم ولی باز برادر فرمانده گردان مرا با نام آقای وثوق صدایم زده که برای ادامه عملیات برگردم وبنا به تصمیم اسیران به دورزمنده که روحانی بودند وبعنوان مبلغ در گردان حضور داشتندسپرده شدند  و بعدها دیدم که ایندو در عملیات دلاورانه می جنگیدند. فرمانده به خط عقب نزد دوگروهان دیگر برگشت وما در کانالهایی که عراقی ها ایجاد کرده بودند مستقر شدیم .یک  یادو توپ چهارلول درمیان نخل هابود که مرتب از جانب عراقی ها به سمت پایین ومحل نیروهای آماده عمل می کرد بیسیم آمد وما متوجه منظور آن نشدیم وبه منابع که مراجعه کردیم پاسخ به رمز داد یم که فرمانشان را واضحتر تکرارکنند که شنیدم فرمانده بیسیم را گرفت وبزبان فارسی مشخص گفت آنجارا خاموش کنیم که امان آنهارا بریده است . فوری به جناب عصمتی رساندم وقرارشد که دوآرپی جی زن عمل کنند که متوجه شدم تعلل میکنند وبواسطه اینکه موضعشان مشخص نشود برای شلیک مردد هستند ولذایک آرپی جی با اجازه فرمانده گروهان گرفتم وبرای اولین بار در زندگی به محل مذبور شلیک کردم که متعاقب شلیک من چند شلیک دیگر انجام شد و هدف خاموش شد .اشتباهی که کردم یکی از انگشتانم موقع شلیک بین ضربه زن گیرکرد وفکر کردم انگشتم را از دست داده ام که با این فرض با خودم گفتم مجید :اینهمه  ابوالفضل ها دلاورها انگشت که داده اند هیچ دست وپا وسر پیشکش  اسلام کرده اند. پس مهم نیست اگر انگشتی در راه خدا بدهی .بعد برای اینکه خاطر جمع بشوم انگشتم پریده یا نه به آرامی با این دست دیگرم دستکشم را گرفتم وفهمیدم خوشبختانه پراست فقط تا ساعتها بیحس بود که مرتب ماساژ می دادم .درست است  درآن ساعات  ولحظه های  اولیه که یک رزمنده  عضوی از اعضای خودش را درعملیات از دست می دهد شاید اصلا برایش مهم نباشد شاید اصلا درآن لحظه حتی دردی هم حس نکند  ولی بزرگواران  ,اینهابعدها  چه خواهند کشید, آنهایی که بر امکانات ناچیز جانبازان خورده میگیرند  کاش خود به صحنه می آمدند وسرانگشتی  از دست میدادند  آنوقت  عظمت  اینها را می فهمیدند وامکانات که سهل است زندگیشان را نثارشان می کردند .

مجدد برای فتح کانال بعدی دستور پیشروی آمد بفرض گرفتن آن کانال , کانال بعدی هم داشتیم ولی متا سفانه با مخالفت تنی چند از ریش سفیدان بسیج مواجه شدیم که گفتند: کفایت می کند ما در این عملیات به سهم خودمان با ارزش عمل کرده ایم و توان پیشروی نداریم .هرچه فرمانده عصمتی ومن آنهارا نصحیت می کردیم بخرجشان نمی رفت, ولی ایکاش آنشب  اینها کاملا گوش بفرمان بودند وبه پیشروی ادامه می دادیم .چرا ؟ چون بعدا فهمیدیم که سومین کانال ,محل دستیابی به عده ای از فرمانده هان رده بالایشان بود که چند روز بود مرتب در حال دریگری با نیروهای تازه نفس مابودند  وارتباطشان با مراکزشان قطع وخواب وخوراک ومهمات چندانی نداشتند ولذاما عده ای بسیجی ساده ,براحتی می توانستیم بالاترین فرماندهانشان را از بین ببریم .بناچار درکانال نشستیم و برای دستورات بعدی منتظر شدیم ولی فرمانده گفت که فردا اول صبح پاتک عراقی ها شروع خواهد شد وبچه ها از کارشان پشیمان خواهند شد چون کانال های بعدی استحکامات قوی تری داشت  آنجا برای استقرارمابهتربود.  در آنشب به آسمان می نگریستم ,ازآنجاییکه بسیجی عاشق چتر منور است  ,منورها ,کاتیوشاها موشک ها وخمپاره ها که از آسمان طرفین می گذشتند بقدر ی زیبا بود که من فکر میکردم اینها به افتخار من چقدر فشفشه مصرف میکنند شاید بسیجی دیگری نیز همین فکررا داشت واگر جنگ نبود این منظره های آسمانی واقعا زیبا بود ولذتی فوق العاده برمن حاکم شده بود . هنگام سحر وبا پهن شدن سفیدی آسمان وقت نماز فرارسید تیمم کرده وبا لباس وتجهیزات کامل بطور نشسته نماز خواندم که اگر نماز قابل قبولی برای خدا داشته باشم شاید آن یکی از آنها باشد .متاسفانه نفهمیدم بعضی از بسیجیان نماز بخوانند . برادران وخواهران همه اعمال یک طرف نماز یک طرف اولین ومهمترین اعمال از فروع دین نماز است اگر نماز قبول نشود هیچ عملی از شیعه قبول نخواهد شد در ذهنم مرورمیکردم که چگونه آقایم ومولایم علی (ع) در نماز به شهادت رسید چگونه در سخت ترین شرایط روز عاشورا امام حسین (ع )با یاران نماز خواندند چهره امام حسن (ع) قبل از نماز دگرگون می شد ولرزه براندام آن بزرگوار همه عالمیان می افتادوسفارش ووصیت همه اولیا اول نماز بود . جهاد در مرتبه پنجم بعد ازنماز قراردارد چطور می شود عده ای این عمل را ساده میگیرند وبی پروا از آن میگذرند .خدا خدای مرده نیست خدای زنده است ودر همه احوال مراقب ماست عده ای اگر مریض ,مجروح , معلول یا ازداردنیا میگذرند تقصیرها به گردن اونیست اوبهترین حالت را برای همه آنهایی که به ظاهر آسیب میبینند می خواهد ودر مقابل بدیهای آدمیان بسیارصبور است ودر مقابل خوبیهایشان سریع قدردانی میکند ولی گاهی قدردانی ها در سرای دنیا امکان پاسخ ندارد که آنرا برای وقتش ذخیره میکند .از خدا درخواست کردم وگفتم ای خدای بزرگ ومهربان من اقرارمیکنم در جنگ بسیار نادانم وهیچ نمی دانم وخودم را ازهمه دانستنیهایم تهی میکنم وبرای آموزه های توآماده  ومی خواهم از تو بشنوم ویاد بگیرم وعمل کنم من که دوره های تکاوری ورزمی افسران نظامی یا برادران سپاهی یا تعالیم فلسطینی را ندیده ام ولی سفره دلم را خالصانه پهن میکنم پرکردنش با تو .الان وارد نبردی بیکران خواهم شد که هیچ کس از چگونگی آن خبرندارد ومن در درگاهت ونزد آقا امیر المومنین (ع) نمی خواهم شرمنده شوم .درضمن از چیزهایی که درکوله داشتم کمی سوخت گیری نمودم تا انرژی لازم برای عملیات داشته باشم .

همانطور که پیش بینی می شد به محض روشن شدن هوا پاتک دشمن ابتدا با جابجایی یکسری نیروهای دشمن شروع شد ویکی دیگر از گروهانها (گروهان 3) از قسمت کانالها وارد جنگ خانه به خانه شد وما هم بیسیم را کنار گذاشته وهدف گیری می کردیم ومی زدیم. یکی از این دوستان بنام نبوی که کاشمری بود بعدا برایم تعریف کرد که هربار که میخواستم هدف گیری کنم آیه وما رمیت و... را میخواندم ودرست برهدف می زدم .ولی گاهی وقتها من نشانه گیری به هدف میکردم وبه هدف نمی خورد. بدین منظور بنظرم رسید که اسلحه کلاش در فاصله دور ضعیف است و درخواست  سلاح ژث کردم گفتند در تمام گروهان دونفر ژث تحویل گرفتند که آنهم برای نارنجک انداز استفاده میکنند ونفری یک خشاب بیشتر نداشتند چقدر افسوس خوردم که اگر درآنزمان صاحب یک ژث بودم ,چون تسلط کامل به آن داشتم غوغایی عجیب براه می انداختم . درخواست تیربار از تیربارچی کردم باشرمندگی گفت :اجازه ندارم وبه اوگفتم تیربارچی نباید آهنگش را قطع کند که درجواب گفت محدودیت فشنگ دارد وضمنااسلحه داغ میکند .از فاصله دور دونفر بعثی با اسلحه وآرپی جی دستانشان را به علامت تسلیم بالابردند وتیربار چی ها خواستند آنهارا بزنند که یکعده از بسیجیان دادزدند آنهارانزنید چون دارند تسلیم می شوند . دادزدم آنهارا بزنید که حیله است  ولی کسی به فریاد من توجهی نداشت چون مسئولیتی نداشتم متاسفانه این عده خام شده بودند وآن دوبعثی با این حیله خودشان را بنزدیک نیروهایی که درکنار کانال آب بودند رساندند وچون آنها بالای کانال را نمی دیدند ومشغول نبرد تن بتن ونارنجک اندازی بودند کلاش من هم بواسطه بعد فاصله  کارنمی کرد بناگهان بعثی هانیروهای پایین دستشان را برگبار وآرپیجی بستند وتنی چند از بسیجیان را شهید کردند که دیگر بقیه  نیروها امانشان ندادند . پروازی شده بودم بارها خواستم بتنهایی بطرف دشمن یورش ببرم ولی اطرافیان باز می داشتند حتی یکبار واقعا پروازی شدم بدین ترتیب که یک نفر از نیروها پیشروی کرد ودرجایی مستقرشد که به دشمن مسلط باشد ولی تجهیزات دشمن پیشرفته تر بود واورا با تفنگ دوربین دارمجروح کرد هرکه میخواست برای نجات اوبرود اینقدر حجم آتش بالا بود که امکان پیشروی نبود عاقبت یکنفر که بعدا فهمیدیم فرمانده گروهان 3بوده برای کمک رفت وتا خواست اورا بلند کند به ناحیه کمرش تیرزدند که  بعدها که سراغش گرفتم گفتند قطع نخاعی شده ومتحمل سختیهای زیادی شده اکنون نمیدانم در چه وضعیتی بسرمی برد . ولی عاقبت چند نفر کشان کشان  بهرسختی که بودآنهارا از معرکه بدربردند نیروهای زرهی وحمل نفر برای پشتیبانی وانتقال همان فرماندهانی که ما بعدا به هویت آنها پی بردیم  آمدندیک کامیون عراقی در این اثنا به حالت خودکشی با سرعت بطرف نیروهای ما آمد که فکر میکنم 1000تیر خورد وهرکدام به سهم خود سوراخ سوراخش کردیم ولی او اولا ذهن بچه هارا بخود مشغول کرد وضمنا زاویه دید راهم تاحدودی کورکرد که توانستند یکعده از فرماندهان مردکه چند خانم هم همراهشان بود سینه خیز خودشان را به نفربرها برسانندوهرچی تیراندازی بسویشان کردیم ثمری نداشت وبهرترتیب که بود متواریشان کردند .بعد از این حادته آتش توپ وخمپاره دشمن به اصطلاح پاتک شروع شد دیگر متربه متر می زدند فرصت سربالابردن از افراد گرفته شده بود وبه اصطلاح زمینگیر شده بودند آتش از سمت چپ ماشروع شده وچند نفری از آنها توانستند خودشان را نجات دهند. من  با تیزبینی نگاه میکردم که یکوقت غافلگیرنشوم که همراهان مرتب می گفتند دوربین داردارند سرت را پایین بگیر نمی دانم در یک لحظه چه شد که سرم را ناخودآگاه خم کردم که ریگی از روی زمین بردارم که بلافاصله صدای پیسی درست روی کانال خورد که همراهان دیدند وگفتند فلانی نگفتیم دوربین د اردارند بزرگوارانی که این مطالب را می خوانید بدانید ومی دانید مرگ حق است وگریزی از آن نیست پسرنوح عصیان کرد وگفت بالای کوه می روم تا مرگ بسراغم نیاید  ولی  مرگ آمدیا فردی بتازگی از ساختمان 20طبقه به روی اتومبیلی پرت شد ونمرد یعنی تازمانی که وقت مرگ فردی نرسیده احدی قادر به نابودی او نمی باشد ووقتی بخواهد برود احدی نمیتواند مانع شود بهرحال در ناحیه  چپم افراد  مرتب خمپاره می خوردند وشهید یا مجروح می شدند  که یکی از آنها همان پهلوان رقیب کشتی من بود بناگاه وهراسان به طرف من آمد وبه محض اینکه به من رسید یک خمپاره 60 درست لبه کانال به فاصله کمتر از 2مترازمن زده شد  واین برادر بزرگوار بسیجی درآن لحظه ناخودآگاه حایل بین خمپاره ومن شد وتمام ترکشها به اوسرایت کرد .

 چون حقی بگردنم داشت تصمیم گرفتم اورا به پایین حمل کنم در گردوخاک ناشی از یکی از خمپاره ها بلندشدم دیدم فرمانده عصمتی همراه عده زیادی از افرادگروهان ما در طرف دیگر زمینگیرشده اند ؛زمینگیر شدن برای هرکسی حتی آن دلاورمرد بزرگ ممکن است اتفاق بیفتدوطوری است که متاسفانه قدرت اراده گرفته می شود یعنی باورکنید که اگر گفته شده یک بسیجی با آفتابه کلی اسیر گرفته ,نگوییدحقیقت ندارد واین موضوع را هرکسی خودش باید تجربه کند تا حقیقت آنرا درک کند .فکرکردم اگر این برادر مجروح را نجات بدهم یکنفر را نجات د اده ام ولی اگر فرمانده وهمراعان را نجات بدهم مطمئنا ارزش بالاتری خواهدداشت پس اورارهاکردم بسرعت بطرف فرمانده رفتم و گفتم سریع در فاصله گردوخاک اولین خمپاره بعدی به پایین دست کانال بروند ودشمن چون خودش کانال زده بود, گرای دقیق آنرا دراختیارداشت وضمنا مجروحیت آن برادر کشتی گیر  بزرگوار را اطلاع دادم وخودم نیز با یکی از دوستان به پایینتر آمدیم ودرجایی بصورت تپه ای طبیعی مستقرشدیم. ضمنا دیدم که با برانکارد آن برادر کشتی گیر وعده دیگری از مجروحین را منتقل کردند . خشابهایم تخلیه شده بود فقط چندتا نارنجک وفشنگ داشتم با یک بررسی ساده , از نیروهای قبلی که شهید یا منتقل شده بودند مقدارمتنابهی خشاب پرگبدست آوردم ویکسره مشغول شدم. یکی دیگر از دوستان  همراهم که خاوری وبچه آب وبرق  بود ,آدم بسیار کندی بود وهمیشه مرا ناامید میکرد .کلی نشانه گیری میکرد .مثل اینکه اینجا میدان تیراندازی است .ناگهان یک تیربا تفنگ دوربین دار درست به وسط وبالای پیشانیش زدند که از میان کلاهخودش چندبار چرخید واز پشت کلاه خود خارج شد او فکرکرد شهید شده وشروع کرد درآن گیرودارجنگ ,صحبت کردن از عالم بهشت و...چندبارتکانش دادم وحالیش کردم که زنده است صدمه ندیده, کلاه خودش رادرآوردم واز داخل کوله ام پانسمانش کردم, بعد از مدت کوتاهی دیدم که روحیه اش تغییرکردو بواسطه همان تیری که پوست سرش را برده بود ,شد به  دلاور ی عجیب  تبدیل شدکه من بعدها از تغییر روحیه سریع این فرد درشگفتی بودم .آری برادریا خواهر مواظب باش  در مورد دیگران چه قضاوتی میکنی وقتی قضاوت بکن که خودت عارف کاملی شدی وپرده ها کامل از مقابلت کنار رفته ,وبی جهت  پاپیج دین وآیین دیگران نشو,اگر قاضی دادگاه هم شدی وحکم طرف با ادله کامل اعدام بود ,حکم را اجراکن چون به وظیفه ات باید عمل کنی ولی چون قاتل است به اوحتی فحش هم نده واز خدابترس ,چه بسا اودر همین اثنا توبه کرده وبخشندگی خدای عالمیان بالاتر از قیاس من وتوست .فقط به وظیفه ات عمل کن نه یک کلمه بیشتر ونه یک کلمه کمتر .  روح الهی همراه آدمی است بناگاه دراثر یک حرکت ممکن است قسمتی فعال شود وبناگاه به یک انسان برجسته ای مبدل شود که فوق تصور آدمی است ناصرخسرو یکشب خوابید وخوابی دید وناصرخسرو شد وگرنه یک آدم درباری بی مصرف  ومثل خیلی درباریان دیگر, کم ارزش بود .مولوی لحظه ای دراثر حرکت شمس مولوی شد یا عطار یک لحظه در اثرفوت اختیاری فردی ,عطارنامی  شد والا همان داروفروشی بود که بود .

من از پشت مواضع خودمان خبرنداشتم .یکی از دوستان همان برادر نبوی که آنزمان دانش آموز چهارم دبیرستان رشته ریاضی درکاشمربود آمد وگفت :آقای وثوق پایین بیا ,همه افراد گروهان بدستور فرمانده عقب نشینی کرده اند شما چند نفر باقی مانده اید گفتم امکان ندارد من عقب نشینی کنم واوهم بناچاربرگشت ومن باخودم گفتم چطور عقب نشینی کنم؟ من باید توان خودم را بتوان آقایم علی (ع) برسانم. چطور ایشان در جنگ احد مردانه درمقابل دشمن  یک تنه ایستاد واز حریم ولایت  پیغمبر خدا (ص )شخص اول بشریت  دفاع کرد در حالیکه ابوبکر وعمر وخیلی از افراد از ترس دشمن فرارکرده بودند بعداز مدت کوتاه دیگری ,مسئول گروه آقای فراهانی که کاشمری بود آمد وگفت خواهش میکنم بیا عقب چون دمادم دشمن دور میزند وهمگی را شهیدمیکند وبعید بنظر میرسد که اسیر بگیرند .به پایین که نگاه کردم فرمانده حسن آقا رابدو چشم خودم دیدم که باحرکات دست مرتب دستورپیشروی میداد .بعدها بعد از پایان نبرد به من گفتند که در همان دقایق اولیه نبرد هم حسن آقا وهم آن دوست کم سن وسالی که من واقعا مثل برادر کوچکتر دوستش داشتم شهید شده  اندوبواسطه اینکه روحیه ات تضعیف نشود ما بتو نگفته بودیم وتو گمان کردی که حسن آقا زنده وفرمان پیشروی می دهد , ولی من واقعا یقین داشتم  ولذا با شوری که در حسن آقا دیدم اعتنایی نکردم ومشغول نبرد شدم چند نفر یکی یکی تیر می خوردند درست وسط پیشانیشان وبقولی عراقی هاخال هندی می ساختند .بناگاه در ذهنم از فیلم های تگزاسی که در سینما دیده بودم صحنه ای روشن شد که در آن آرتیست فیلم چون درمقابل عده زیادی تنها بود به دشمن وانمود می کرد که تعادشان زیاداست وبناگاه از زاویه نامعلوم بلند میشد ودشمن را می زد ,دشمن تفنگهارا درجاههایی آماده نشانه روی میگذاشت که سرطرف که  من باشم اگر بلند شد بزند وموفق نمی شد, تکلیف خودم را دانستم . کجایند آن بعثیانی که ادعایشان می شد  وآن مدعیان دروغین ؟این گوی واین میدان .حالا عشق  با خشم بسیجی ترکیب شده بود ,حالا دیگر همه تجهیزات  دشمن  بی اثر میشد.  یاد کربلا ورشادت های عباس  (ع )وقاسم (ع) ویاد دوستانی نظیر شهید خزایی که به دست این کافران شهید شدند . دلاوران کربلا اگر بااختیار,شهادت را برگزیده بودند ما دیگر شمشیر دولبه مولا (ع )بودیم که دستور قلع وقمع داشتیم هبسرعت برق بالا می رفتم وسریع می زدم بلافاصله از موضعی دیگر اینکاررا تکرارمیکردم .گرچه شاید همه تیرهایم بهدف نمیخورد ولی از آنها زمان را گرفته بودم تا آخرین گروهان ما وارد معرکه شود. یکی از لحظاتی که دنبال فشنگ میگشتم ,تعدادزیادی گلوله آرپی جی واسلحه آنراکشف کردم یکی از یرادارن بسیج گفت برادر  ,من پدر شهیدم یا فلانی که میبینی براد ر شهید است واصلا مابرای شهادت آمده ایم وشما زحمت خودت را کشیده ای ,برگرد دمادم  دشمن دورمان خواهند زد.  ضمنا دیدم که تانکی که مربوط به سپاه بود مدتی است آنجا ایستاده وهیچ کاری نمیکند ,گفتم :راننده این تانک کیست؟ یکنفر با خونسردی تمام که فکرکنم سیگارمیگشید گفت برادر من راننده تانکم .گفتم دستت دردنکند در این گیرودار بیکار نشسته ای که چه معنی دارد؟گفت برادر تمام توپها وتیرهایم رازده ام وپا ک پاکم .گفتم پس حداقل یک کار ی بکن بیا وبرایم گلوله آرپی جی بذار گفت نوکرتم هستم ,چشم . او گلوله میگذاشت وهمان تکنیک قبلی را تکرارمی کردم تا گلوله هاي آرپي جي ام تمام شد وتمام گلوله هايي كه جمع كرده بودم بجز يك خشاب تمام شد .منطقه از مجروح وشهيد خلوت شده بود وحتي يك گلوله افتاده نبود .اين خشاب  آخری را براي درگيري نهايي گذاشته بودم وهميشه معتقد بودم وهستم مكتبي كه شهادت دارد اسارت ندارد ولذامی دانستم  کسي قادر به اسير گرفتن من نیست .   جسارت  به ساحت  پاک آزادگان نشود, در جنگ لحظاتی پیش می آید که ناگهان شخص یا اشخاص  در تله می افتند وچاره ای جز تسلیم ندارند یا طوری مجروح می شوند که قادر به فشردن ماشه نمی باشند و اسیر میگردند  و از یادمان نرود که دنیا عقیده است وجهاد.ناگهان يك نفر فریادزد چند عراقي به محل جلوتر ازما يعني همان كانال اولي كه فتح كرده بوديم آمده اند وجايشان را دقيق تر پرسيدم وحدودا چند نارنجكي كه همراه داشتم نثارشان كردم .بعد از آن ديگر درآن ناحيه براي هميشه سكوت ايجادشده بود ولي تا فردای آنروز گوشم دراثر آن آرپي جي ها صدا میکرد وحرفها را درست نمی شنیدم .ولي  بزرگوارهایی که از نسل های 4 و 5  انقلاب به بعد می آییدبدانید ما یعنی پدران شما  در جنگ کوتاهی نکردیم وامان متجاوزان رابریدیم مبادا تاریخ را تحر یف کنند که این جنگ مقدس نبود و اگر بعد از جنگ عده ای سودجو ورفاه طلب   برگرده های مردم سوار شدند ماصداقت وایمان داشتیم  ...خلاصه درآن نبردبیچاره شان کردم  ومادرشان را بعزایشان نشاندم .فقط می دانم که بچه ها می گفتند عصرآنروز رادیوعراق گفته بود که امروز در منطقه ای که ما میجنگیدیم ایران از تکاورهای مخصوص که در لبنان آموزش دیده اند استفاده کرده درحالیکه آنهایی که می گفتند ما بسیجیان صفرکیلومتر بودیم .باورکنید به محض پایین  بردن سرم از خاكریز تپه , صدای سوت آرپی جی یا صدای سفیر تیر درست از بالای سرم می آمد که هربار من به پایین خودم را پرت میکردم, دوستان بعدا ميگفتند كه مافکر میکرديم شهید شده اي .بعد مجدد آقای فراهانی آمد وگفت : فرمانده کارت دارد ناچاروقتی آمدم کنار سنگرهای کنارکانال آب  نمیدانم چی شده بود چون مثل فرماندهان جنگ  فکرو صحبت می کردم وخط وخطوط میدادم ودیگران با کمال میل بحرفهایم گوش میکردند   ولذااز این حالتم کمی ترسیدم چون نمی خواستم در آتیه در این وادی ,حضورداشته باشم وروحیه آزادگیم به خطر بیفتد .لذا بسرعت درصحبتهایم   با همان لحجه کاشمری  ادامه گویش دادم. فرمانده عصمتي  گفت نیروهای گروهان دیگرمان نیامده . وباید عقب نشینی کنیم با وجودی که دستور فرمانده بود ولی بیاد مولایم افتادم وبخودم نهیب زدم :مجید تواگر شجاع شجاعان شوی باز بگرد ایشان نخواهی رسید که علی (ع )همانطور كه آخر ایمان است آخر شجاعت است فقط باید قیاس کنی که چقدر  به صفات ایشان نزدیک شده ای  .یکی از بسیجیان که اسلحه مرادید که هنوز آنقدر داغ بود که تقریبا دود از آن بلند می شد  گفت  مرحبا بر دلاور بسیججی ,از این اسلحه  ,دلاوری هایت معلوم است  .شاید حدود یک کیلومتر  از روی شکمهای بعثیان که لباسهای مخصوص واندام های درشتشان نشانگرشان بود رد شدیم .دربین راه فرمانده محور همراه محافظینش جلوی ماراگرفتند و به ماگفتند ترسوها چرافرارمی کنید؟ وماهنوز توضيحات كامل نداده بوديم که درهمین اثنا با گروهان آماده آخری خودمان که فکرکنم گروهان 2 بودو تاخییر زیادی داشت روبروشدیم ومنطقه رابه آنها سپردیم ,البته از جایی که ماعقب نشینی کردیم, درموضعی که عقب نشینی کردیم نیروهای دیگری پدافندی عمل می کردند که نمی دانم آن نیروها مربوط به کجابودند وضمناآن نیروهای خانواده شهید هم تاآخرين نفس قرارماندن داشتند .بعدا برایمان گفتند که فرمانده این گروهان بسیارعالی عمل کرده بود یعنی دستور داده بود هیچکس تازمانیکه او نگفته حق تیراندازی ندارددرغیراینصورت با دادگاه صحرايي مواجه مي شوند .لذا عراقی ها که میبینند سروصداها خوابیده هلهله کنان مثل مراسم عروسی به سمت ما می آمدند و نیروهای ما آنهارا طوری به آرپی جی می بستد که 5یا 6 نفر بصورت ستونی منهدم می شد ند.کلا تا فردای آنروز دو کانال دیگر نیز فتح شد ونیروهاي جديد درآن مستقر شدندواين قضيه هنوز براي منطقه ادامه داشت  عملیات کربلای 5 تمام نشده بود ولي ماموريت گردان ما تمام بود . ما به منطقه خط 2 كه نزديك مي شديم يكي يكي مي افتاديم وتازه خستگي را با تمام وجود حس ميكردم .عمليات 24 ساعت  مداوم طول کشیده بود وبی اختیار روي زمينها افتاده بودم واکنون دیگر توان خوردن نانی هم نداشتم بعضي دوستان خوراكي دردهانم مي گذاشتند بعضي ها كه عبور مي كردند خداقوت دلاور ميگفتند .مااکنون مجاهدين واقعي اسلام بوديم وفاتحان كربلاي 5 , حال چقدر اخلاص داشتيم چقدر كارمان رنگ ريا داشت چه قصوراتي در وظائفمان داشتيم آيا آقايمان علي (ع) و مادرمان زهراي اطهر(ع )راضي بودند يا نه ؟ نمي دانم ......سالها گذشت ومن از همان سالها تصميم گرفتم ديگر به مرگ هرگز ودرهرحالت نه نگويم  وکاش  حضرت عزرائیل (ع  )این  ادعایم را تایید میکرد .اتفاقا نمی دانم چرا از همان زمانها بین تمام ملائکه خدا من از این بزرگوار بیشتر خوشم می آید  ومعتتقدم ایشان مظلوم واقع شده چون ایشان  تنهابه وظیفه خود عمل میکند وسعی میکند قصوری نداشته باشد ضمن اینکه با احدی دشمنی ندارد . اين تجربه اي است كه من به جوانترها ميگويم ,خداوند درهمه حال عاشق بندگانش است او بندگان بدش را هم دوست دارد اوبدون ذره ای تردید  خداي عاشق است وبهترين وضعيت را براي بندگانش در نظر ميگيرد وچون جان افراد را توسط ملک مقتدرش ميگيرد همانطور كه شهيد در ارتش با يك درجه ارتقا  پيداميكند خداخود خونبهاي افراد را مي پردازد وبا درجه بالاتر از عملكردشان  ودر شایسته ترین وضعیت وجودیشان به نزد خود مي برد  گرچه مرگ حق است ولی مرگ دربستر برای یک رزمنده  اسلامی حتی اگرخیلی بالاترین درجه بهشتی را بد و دهند مانند جهنم عذاب آوراست  .

چندروزی استراحت کردیم عده ای ترخیص شدند عده ای هم از این امتحان الهی سربلند وبا مدرک بالای دانشگاهی  بنزد پروردگار رفتند  یاد همه شهدا ی اسلام مخصوصا شهدای کربلای 4 و5 بخیر,  روحشان شاد ویادشان برای همیشه گرامی  .

برای عملیات بعدی  به ناحیه خونین شهر رفتیم  اکنون کمک بیسم چی تیپ امام رضا (ع)شده بودم  ولی موقتا سازماندهی دریکی از گردان ها که طبیعتا فرماندهان جدیدی   داشت شدم  وبیشتر اوقات با فرمانده هان  دریک محل بودم.  از خاطره های این قسمت یک برادر جالب بسیجی بود که نماز درست وحسابی نداشت  وبسیار ترسو بود ونمی دانم یا فرزند یک روحانی بود یا یک روحانی از بستگان نزدیکش بود در دستشویی  عمل مستحبی  سرفه  با صدای بلند وسه مرتبه را انجام می داد  وهرزمان که این صدا بلند میشد  گرایش شناسایی می شد  یعنی واجب را تعطیل کرده بود وبه مستحبات پرداخته بود. نمی دانم شاید این بشر  بعدها یک دلاور بسیجی می شد که اصلا بعید نبود .بخاطرم میاید چون هنوز پشت خط بودیم  غذای گرم داشتیم ویکروزباز پلومرغ آوردند وچون کمی سرد شده بود من  شخصا  مشغول گرم کردن  غذا شدم  وهرچه بقیه خواستند اینکار را بکنند نگذاشتم وخودم برای همه   غذا کشیدم  .  سپس   بعد از کمی صحبت  و توجیه طرح عملیات ,عازم منطقه عملیاتی شدیم  .

باز همان صدای خمپاره ها موشک ها  وکاتیوشا ها  ولی اگر دفعه قبل درابتدای ورود به خط کمی ترس برمن حاکم شده بود دیگر اصلا خبری از ترس نبود حتی بعد از اینکه ترخیص شدم بخاطرم میاید که به مشهد آمده بودم تا مدتها برای عبور از خیابانها اصلا اعتنایی  به ماشین ها نمی کردم  وفکر می کردم اینها مگس هستند  حتی بعضی وقتها راننده ها ترمز های محکمی می زدند وفکر میکردند من مجنونم یازمانی باتفاق برادر فراهانی سینمارفتم .فیلم اکشن بود ویک لحظهه حس کردم میخواهم وارد صحنه بشوم واگر یک کلاش داشتم کار همه خلافکارها که درفیلم بودند می ساختم  واقعا هم من هنوز  در  حال وهوای  منطقه بودم  ومی خواستم پیشنهاد بدهم کسانی که از عملیات سالم برمی گردند بهتراست چند ماهی خارج از اجتماعات معمول  باشند تا روحیه شان  عادی بشود .بهرحال   در منطقه عملیاتی   درکانال های  تعبیه شده وکنار سنگر فرماندهی تیپ که میگفتند سردار قاانی است   مسقر وآماده عملیات شدیم   اطلاعات عملیات  که برای سرکشی  نهایی  رفته بود  دیر  مراجعت کرد و لی  اعلام کرد  متاسفانه  موقعیت عملیات مناسب نیست  ولی دلیل آنرا  ندانستم.  دشمن   با خمپاره هایی که می زد  یکعده از فرمانده هان وبسیجیان دلاور را شهید می کرد  نمی دانم  شما  خواننده گرامی  هرگز پوتین پر  دیده اید یا بدنی که بدون سر می دود  یا کلاه خودی  که قسمتی از مغز در آن مانده . ضمنا من اینبار تصمیم عجیبی گرفته بودم علی رغم اصرار برادران   تصمیم گرفته بودم اصلا اسلحه ایی  وتجهیزاتی تحویل نگیرم   وتجهیزاتم را از دشمن   بدست بیاورم.   درهمین اثنا یکی از برادران  یکی از کلاه خودهای  همرزمان را تمیز کرده واسلحه ای  از افتاده ها نصیبم کرد  . انبار مهمات آرپی جی  کنار سنگر فرماندهی تیپ   توسط دشمن  آتش گرفت  وانفجارهای  مهیبی  شروع شد  ومرتب گلوله های آرپی جی  از کنارمان رد می شد  متاسفانه هرچی داد می زدیم  بازهم  یکسری از بسیجیان جوان مرتب سرشان را بالا مبردند که ببینند چه خبر است لذاعده ای  مجروح یا شهید  می شدند   ومی گفتند شاید دشمن سربرسد با وجودی که هنوز فاصله زیادی تا خط ومحل درگیری مستقیم داشتیم  .من خورده به بسیجیان صفر کیلومتر می گرفتم حال اینکه , یکی از فرمانده هان گردان  بجای اینکه بیاید داخل  کانال یا داخل سنگر استراحت کند  رفته بود در چنین درگیری   شدید خمپاره ای  و پرتاب  آرپی جی  علی رغم  نصیحت های  مکرر  فرمانده هان گروهانها و محافظینش با خیال راحت بالای   تپه  خوابیده بود مثل اینکه اینجا  امن ترین خوابگاه دنیا برایش بود که ناگهان خمپاره ای کنارش خورد  وتنی چند از همراهانش مجروح وزخمی شدند خودش هم موجی شد  چون  نزدیکان فهمیدند  خواستند اورا بگیرند ومگر می توانستند؟ دونفر از  محافظینش  راکه اندام های درشت وورزیده ای داشتند , با دومشت  از کار انداخت . بقیه  با این دونفر با تفاق به او حمله کردند وباجبار  با آمبولانس  اورا از معرکه خارج کردند . بزرگواران موجی  شدن که همان موجی است که در اثر انفجار راکت یا خمپاره یا ... روی میدهد,حالتی است   که انسان اراده ای از خود ندارد  و لحظه ای  مثل دیوانه ها وفوق العاده نیرومند می شود  وممکن است به نزدیکان خود آسیب برساند . در این لحظه بجز هواپیماها وهلیکوپترهایی که از جانب   ما برای کوبیدن مواضع دشمن می رفتند والله اکبر رزمندگان بلند می شد .دو هواپیما ی معمولی مثل هواپیماهای  حمل افراد    به سمت ما آمدند  ,لذاابتدا فکر کردیم خودی هستند که دور زدند وکاملا پایین آمدند وشروع کردند به رگبارزدن  وتارومارکردن افراد   .یکی از فرماند هان دیگر که کنارم بود مجروح شد وفکر کنم فرمانده چندانی در گردانها وگروهانها نمانده بود . من  منتظر بودم  خوب به من نزدیک شود تا درصورت امکان  آنرابا کلاش مگس کش  برگبار ببندم  , نمی دانم چه شد که اصلا نمی خواستم فرارکنم ومخفی شوم . غوغایی برپاشده بود  همه به این سو وآن سو می دویدند و عده ای هم مجروح وشهید می شدند وهیاهوی فراوان بگوش می رسید.  این سنگر فرماند هی  نمیدانم چقدر گنجایش داشت که مرتب  افراد های مختلف   ,عموما  فرماندهان  داخل آن می رفتند,  فردی ماهرانه  از بالا به پایین بسمت سنگر رفت  که گفتند این سردار قاآنی است  ویک چشم هم ندارد  . باخودم  عهد کردم اگرمن زمانی مسئول شدم به این  افراد,که مظلومانه وشجاعانه در این عرصه ها حضور دارند خدمت کنم که البته هیچ وقت این توفیق حاصل نشد .دراین ضمن فرد  ی لرزان  وترسان   آمد  ,گفتم برادر چیزی شده ,گفت :مگر برادر نمی بینی چه خبراست؟  کمی به او مشکوک شدم وگفتم اینجا ستادفرماندهی است ,تومربوط بکدام یگانی ؟   گفت  :من توپچی ضد هوایی هستم ولی چون هواپیماها  شیرجه زدند فرارکردم بسیار ناراحت شدم وبه سرش دادزدم که تودراین گیرودار بجای دفاع از بقیه  ,توپت را رها کرده ای   وحال اینکه من با این مگس زن ,تصمیم دارم  بجنگ هواپیما بروم. گفت :برادر همه  درحال مخفی شدند,  گفتم برویم  توپت را نشانم بده چون من مسلط به توپ ضد هوایی بودم ودرقسمتی از دوران   سربازی هوانیروز  , سرباز ارشد   توپخانه بودم و حدود 20 نفر سرباز در دو توپ 23 میلی   برای محافظت  هوانیروز زیر نظر داشتم . اوبا شرمندگی وترس گفت ولی اگر میخواهی به محل توپ  بروی کنار دریاچه  پشتی است  .درفکر بودم که ممکن است فراخوانی شوم  واز طرفی بدون همکار برای خشاب گذاری  کار خیلی مشکل می شود   که ناگاه ,درهمین ضمن  گلوله های  هواپیما بصورت ضربدری  به من نزدیک شد  وناخودآگاه به  خنده ای عظیم دچارشدم  وتا مدتی مدید بلند بلند می خندیدم  که  عده ای  ازجمله آن توپچی  که هراسان  بداخل سنگر  می رفتند ,فکر میکردند من موجی  شده ام  . این کار چند بار درگذشته برایم پیش آمده بود" بعنوان مثال در عملیات فتح المبین که خدمت سربازی من دراصل تمام شده بود ولی بعلت معلوم نبودن پرونده و علاقه مفرط به دفاع از اسلام وسرزمین  در منطقه مانده بودم وبهمین خاطر,سربازها برایم احترام خاصی قائل بودند ,در شبی از عملیات که به پایین مراجعت کرده بودیم بارندگی بقدری شدت پیداکرده بود که گویا از آسمان آب  فرومیریخت ومثل موش آبکشیده شده بودم  ,پوتینم داخل گل گیرکرد وبا یک پوتین راه می رفتم تا سرپناهی گیربیاورم, یک کامیون پیداکردم, یکی دونفر داخل آن رفتند ومن هم پشت سر آنها داخل شدم, که دیدیم گر وه گروه داخل کامیون آمدند درحالیکه هراسان وخیس بودند,  ضمنا توپخانه دشمن مرتب کار می کرد وهرلحظه خمپاره یا توپی کنارمان می خورد ,شاید 50 نفر داخل آن کامیون جمع شده که هم انباشته شده بودیم  وجالب اینکه سکوتی بر این جمع حاکم بود ,ناگهان یکی از سربازها فریاد زد ,میدانید این کامیونی که داخلش نشستیم مملوازمهمات خمپاره می باشد ومتعاقب آن وحشتی عجیب برهمراهان حاکم شد ,از این حالتها  چنان دچارخنده شدم  که با صدای بلند ,شاید حدوددوساعت می خندیدم وهرچی تلاش میکردم سکوت کنم نمی شد .خلاصه همین باعث تقویت روحیه همرزمان شد وتا نزدیک صبح  چرتی نصیب جمعمان شد  ,فکرکنم اگر درزمان آخرزمان باشم وآنطور که قرآن وصف میکند که ترسی عظیم بر مردم حاکم می شود من از خنده بمیرم " به ماجرای خودمان  بازگردیم, درآخرین لحظه نمی دانم چه شد ظاهرا  لحظه ای سریع بداخل سنگر کشیده شدم , شاید برای لحظه ای کسی مرا بداخل  کشاندوتیرها که ردشد بسرعت بیرون آمدم,  برادر فراهانی هنوز بامن بود واعلام شد که عملیاتی  نخواهیم داشت وباید برگردیم  ,بنابراین سوار یکی از وانت ها شدیم  ودرمیان کاتیوشا و توپ وخمپاره  وهواپیماهای  عراقی  مراجعت کردیم, هربار که یکی از هواپیماها ی جنگی دشمن شیرجه می زد , میخواستم با کلاش  آنرا بزنم که برادر فراهانی میگفت: برادر با  توپ ضد هوایی نمی شود اینهارا  زد تومیخواهی   چکارکنی ؟مثلا معجزه میخواهی بکنی ؟ خوشبختانه  عده ای از این هواپیماها توسط واحد موشکی  زده می شدند وعده ای   بدنبال  اسیرانی می رفتند که با چتر بیرون میپریدند .آری برادر اینچنین بود داستان عملیات کربلای  5 ما وتاریخ هرگز دلاوری های بسیجیان را دراین منطقه  فراموش نخواهد کرد و یادگاری است که قدرتمندان  غرب وشرق  اگر زمانی فکر تجاوز داشتند فراموش نخواهند کرد که با توان رزمی  اسلامی وایرانی   نبرد کردن کار  خطایی خواهد بود  .با این درسی که ما به جهانیان دادیم گمان نکنم دیگر  کسی فکر حمله مسلحانه به سرزمین ماراداشته باشد , مگر ایمان ما به یغما برود ,نظیر کاری که در سالها پیش در اسپانیا که توسط مسلمانان شجاع   فتح شده بود  اتفاق بیفتد .

در خاتمه شماخواننده گرامی را به خدا می سپارم و دودرس مهم از این ماجرا نصیبم شد  یکی اینکه زندگی سراسر جنگ است جنگ میان  من وهوای نفسم وشیطان    ودیگر اینکه به مرگ هرگز نه نگویم ...                                            23/08/1391 برابر28ذیحجه 1433                 سیدمجیدرضا حاجی وثوق

عرفان

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

عمق پرواز عشق دربینهایت درگذرگاههای بالاتر اززمان یا به عبارتی آسمانهای بالا وجایی است که امکان دسترسی به انرژی اولیه با اجازه سلطان بی همتای آن امکان پذیر می باشد وانرژی اولیه همان منبع تامین کننده انرزی های کیهانی یا کهکشانی ودرنتیجه ستارگانی نظیر خورشید است که همیشه دراختیار جانشین سلطان واکنون دراختیار صاحب الزمان (ع) می باشد .کدامین بمبی می تواند با عظمت  خورشید برابری کند حال آنکه خورشید یکی از ستاره های کوچک کهکشانی است .

عرفان به دوشاخه نظري وعملي تقسيم ميشود وتميز اين دو همچنان كه از نامشان پيداست اين مي باشد كه درشاخه نظري اصولا بحث ها فلسفي است ودرشاخه عملي سيروسلوك .

بعنوان مثال اثبات وجود خدا از طريق فلسفه اثبات واجب الوجود ودرمقابل ان ممكن الوجود روشن مي شود ودراثبات خدا ازطريق سيروسلوك ديدن صفات وافعال از طريق چشم باطن يا سوم ممكن مي شود ،وطبق مثل عاميانه شنيدن كي بود مانند ديدن، ارزش سيروسلوك بهترنمايان مي شود .

سالك براي رسيدن به مقصود اعمالي وزحمت هايي بايستي بكشد وشرايط اوليه اي كسب كند .

شرائط :

شخص ازنظر رواني( نظير ضعف اعصاب)  وروحي  (نظير افراد منگل ومشابه) سالم باشد وبنده شكم وشهوت نباشد وعامل وعالم به مسئله مورد نظر باشد  .

طريقي كه بزرگان فرموده اند :

 اول : انجام  واجبات و ترک محرمات

دوم : انجام مستحبات و ترک مکروهات

اگر مردی برون آی و سفر کن              ز هر چه پیشت آید زان گذر کن

و براي بدست آوردن اين علوم بايد يا خود عالم بود يا به كتاب هاي توضيح المسائل علمايي كه از انان تقليد مي كنيد مراجعه كنيد .

سوم: وجود استاد

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن          ظلمات است بترس از خطر گمراهی

منازل بسيار وخطرهاي شياطين وارواح اسمان اول همواره وجود دارند كه راهنمايي كه اين مسيرهارا پيموده بايستي از كريم طلب كرد واين افراد درهر شهرودياري اماده خدمت به اهلش مي باشند .بنابراين اول برادري را ثابت كن بعد طلب ميراث بكن .

چهارم : ترک آنچه غیر خداست  .براي رسيدن به اين فرمول  از اسباب مشارطه ومراقبه ومحاکمه ومعاقبه  استفاده مي شود

مشارطه : سالك كه اول صبح از بستر برخواست و فريضه ي صبح و وظايف عبادي خود را انجام داد ، ساعتي به فراغت قلب نشيند و با نفس خود به مشارطه پردازد و به او بگويدكه: من سرمايه اي به جز عمر ندارم و اگر اين سرمايه از دست من برود ورشكست به تمام معنا مي شوم و هرگز اميد سودي نخوام داشت. پس امروز را كه خداي تعالي به من مهلت داد و مرگم را به تاخير انداخت و اين نعمت را به من ارزاني فرمود - كه اگر مرا از دنيا برده بود الان آرزو مي كردم كه يك روز مرا به دنيا بازگرداند تا عمل صالحي انجام دهم – اكنون تو چنين فرض كن كه از اين دنيا رفته اي و باز برگشته اي بيا و اين روز را ضايع نكن كه نفسي كه مي كشي جوهر گرانبهايي است كه قيمتي براي آن نمي توان تعيين كرد

مراقبه :

مراقبه به معنای حضور دل است با خدا .وعبارت است از یقین بنده به اینکه خداوند درجمیع احوال عالم بر قلب وضمیر واز رازهای درونی آگاه است.

اصل مراقبه آن است که بداند خداوند تبارک وتعالی مطلع است بر او درهر آنچه که می کند ومی اندیشد .اگر خلق ظاهر او را می بینند خدا بیننده ظاهر وباطن وحاضر وناظر بر اعمال اوست.خداوند می فرماید:"اَ لَم یَعلَم بِاَنَّ الله یَری"نمی دانی که خدا تورا می بیند؟

اسم هاي ديگر ان ذن ومديتيشن است .

محاكمه : حساب نمودن اعمال روزانه و رسیدگی به اعمال هر روزه چنانچه گویند بنده از زمره سالكين حقيقي  محسوب نمی شود تا آنکه به حساب خود برسد .

معاقبه : یعنی تنبیه کردن نفس تا بترسد به این نحوکه اگر در محاكمه متوجه گناهی شد یا ترک واجبی نمود خود را تنبیه نماید

مثال : اگر امشب نمازم قبل از اذان صبح  قضا شد 10 روز روزه می گیرم زیرا تکرار گناه و تنبلي دوستي  با گناه را بوجود می آورد پس باید تنبیهی در نظر گرفته شود .

عرفان خطا : براي رسيدن به عرفان عملي دور شدن از مردم و سكني گزيدن درديري يا غاري يا گوشت نخوردن ورهبانيت وحرف نزدن ودستورات طاقت فرساي ذكر واعمال بدني مدنظر شيعه نيست ولذا عرفان حقيقي كه همان عرفان شيعه است راه خودش را از تصوف و روشهاي شرق وغرب دنيا جدا ميكند .

عرفان صحيح : راجع به زن که شما خود از روش پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم باخبرید، و درباره غذا، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم گوشت تناول می کرد و هم عسل تناول می فرمودولي بقدر نيازونه پرخوري يا درسيري خوردن، و خدا نیز فرموده: در زندگی آن طبقه از شما که به خدا و روز جزا امیدوارند که فراوان یاد خدا کنند و پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را سرمشق زندگی خود قرار دهند.ضمن اينكه ايشان گاهي 70 بار گاهي صدبار يا 70 هزاربار استغفار مينمودند وهمانطور كه مي دانيم ايشان مقام عصمت دارند يعني به هيج وجه چه ازنظر فعل يا صفت يا فكروذات گناهي برايشان مترتب نيست ولذا يك بعد ازاينكه خداي متعال آنقدر دربينهايت بزرگ است كه پيامبر گرامي اسلام براي رسيدن به مقامات نزديكتر استغفار ميكنند ويك بعد اين است كه به من وجنابعالي طريق سيروسلوك را بياموزند ويا حضرت امير عليه السلام گاهي هزارركعت نماز مي خواندند . دراذكاراسلامي بكرات ازيادخداو اسم اعظم يادشده وبنابه روايات متعدد منجمله روايات قدسي يا سلسله الذهب آمده كه جمله اعظم لا اله الا الله  مي باشد كه توصيه مي شود انهايي كه به علم جفر يا علم حروف واعداد علاقمند هستند دراين جمله يا پاراگراف تعمق كنند نتايج شگفت انگيزي بدستشان مي رسد . وبا اين ترتيب اسم اعظم الله خواهد بود ضمنا در عداد  هفتاد اسغفار يا هزار نماز والله بكاررفته دران قطعا رمزورموزاتي نهفته است تحقيقش باشما . ذكر اسم اعظم و القاب آل عبا عليهم السلام  درهرجايي مي تواند باشد درغذا خوردن در وقت كار خواب وصحبت وهميشه ميسر است وبقول سهراب سپهري ساده باشیم ،چه در باجه یک بانک،چه در زیر درخت.  . مداومت براين اسامي به اين مي ماند شما فردي را مرتب صدا بزنيد يا سلام كنيد بالاخره جوابي ميگيريد واگرجواب گرفتيد يعني به مقصود رسيده ايد وپايان كار وزحمات گذشته وشروع زحماتي متفاوت و مبارك واسماني الي الابد انشاء الله .

چقدر دراذان واقامه ونماز ذكر اسم اعظم داريم ولي بدليل غفلت از انها بهره اي نداريم مگرنمازي مثل يا نزديك به حضرت امير المومنين عليه السلام داشته باشيم كه تير از پاي شما درنماز  دربياورند ومتوجه نشويد . اگر مداومت درراه حق وخلوص ظاهر وباطن به تعداد حداقل 40 روز پياپي باشد نتيجه حتمي خواهد بود چون هر کس چهل روز خود را برای خدا خالص گرداند، چشمه های حکمت از قلب و درونش می جوشد و بر زبانش جاری می شود ضمنا درعدد 40 هم رموز فراواني نهفته است كه اهل تحقيق مي توانند بررسي كنند مثلا حضرت موسي 40 روز از قوم خود فاصله گرفت وبه عبادت خدا مشغول بود يا پيغمبر اسلام صلي الله وعليه واله  در40 سالگي مبعوث شدند واين چله ها گويا در ابعاد ملكوتي نيز براي رسيدن به مقامات بالاتر واسمانهاي بالاتر استفاده مي شود همانطور كه درقران امده ما هفت اسمان داريم وتمام اجرام وكهكشانهايي كه رصد مي شوند در اسمان اول كه مادرآن هستيم مي باشند وآسمان اول از نظر ابعاد جزئي از اسمان دوم مي باشد والي آخر وآسمان هفتم هم همينجاست ودرك اين مطلب مشكل است مثل درك مطلبي كه خدادريك جا مي گويد من در عرش اعلي هستم

ودرجاي ديگر ميگويد من ازرگ گردن بتو نزديكترم اگر درك اين مطلب اسان شد درك موقعيت اسمانها هم اسان مي شود .

درباب اينكه هركسي نفس خودش را بشناسد بتحقيق خدارا خواهد شناخت بايد گفت خدا به فرشتگان امر كرد آدم را ستايش كنيد كه جانشين من است فرشتگان ابتدا از تجربه اي كه از ادمهاي قبل از حضرت ادم (آفرينش هاي قبلي )داشتند ابتدا انتقاد كردند تا اينكه اسرار وجودي اين آدم كه جد بزرگوار ما هستند برانها مكشوف شد يكي از اسرار مهم  ادمي  اين است كه انسان سه بعد دارد وبه خلاف نظر عامه مردم دوبعد جسم وروح نيست ويك بعد مياني يا فانتوم يا برزخي يا همزاد يا روان دارد كه هم خاصيت جسماني دارد وهم روحاني .ضمنا همزاد جن نيست كه بغلط تصور مي شود.همانطور كه مي دانيد روح وجسم دو موجود متفاوت وغير قابل تلفيق هستند اين موجود مياني نقش واسطه را بازي ميكند ضمن اينكه بعنوان شخص دوم شما مي تواند درخدمت شما باشد وچون از جنس روح هم هست لذا قدرت هاي خارق العاده دارد واين سه به هم بارشته هايي متصل هستند تا اينكه بوسيله مرگ از هم جدا مي شوند وجسم درخاك متلاشي مي شود وجسم برزخي با تغيير مختصر همراه روح براساس عملكرد زمان حيات در يكي از اسمانهاي 7 گانه تاقيامت كبري قرارميگيرد واز امكانات آن آسمان نظير خوردني ها واشاميدني ها وشعر و اموزش وطبيعت گردي وورزش وشنا وغيره بهره مند مي شود .

به همين خاطر مي گويند مرگ تغيير حالتي است نظيرطفلي كه ازشكم مادر مي زايد ووارد دنياي بزرگتري مي شود .درپايان مي توانيد از اين ذكر بهره ببريد موفق باشيد

بسم اللّه الرحمن الرحيم
استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه استغفر اللّه من جميع ماكره اللّه اللهم انى استغفرك ما قدمت و ما اخرت و ما اسررت و ما اعلنت من معصيتك و استغفرك من الذنوب التى لا يغفرها غيرك و لم يطلع عليها سواك و لا يسعها الا حلمك و لا يتجاوز منها الا عفوك و استغفرك من كل يمين صدر منى فخالفت منها و استغفرك منها يا لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين و استغفرك يا عالم الغيب و الشهاده من كل سيئه عملتها فى بياض النهار و سواد الليل و ملاء و خلاء و سر و علانيه و انت ناظر بها الهى اذا ارتكبتها و انيت بها من العصيان يا حليم يا كريم و استغفرك لكل سيد المرسلين و الينا من نبيك محمد و اله الطيبين الطاهرين المعصومين من ال طه و يس برحمتك يا ارحم الراحمين

يوگا(Yoga)وهيپنوتيزم

يوگا((Yoga

 

يوگا از ريشه يوج به معني متحد شدن ، وصل شدن و يكي شدن مشتق شده است.

منظور از اتحاد ، اتحاد هوشياري و انرژي فردي و تبديل شدن آن به هوشياري و انرژي اوليه كيهاني يا به تعبير ديگر اتحاد روح فردي و روح كيهاني مي باشد.

شاخه هاي مختلف يوگا

يوگا بيش از يكصد شاخه دارد كه پنج تاي آنها اصلي و بقيه از تركيب اين پنج شاخه اصلي بوجود آمده اند.

شاخه هاي اصلي يوگا عبارتند از:

1- هاتا يوگا 2- كارما يوگا 3- بهاكتي يوگا 4- گيانا يوگا 5- راجا يوگا

افراد داراي خصوصيات شخصيتي متفاوتي مي باشند برخي  برونگرا و فعال و برخي درونگرا هستند بعضي احساسي و عاطفي و بعضي كنجكاو مي باشند. شاخه هاي اصلي يوگا اين ابعاد را تكامل مي بخشند.

از آنجايي كه تكامل واقعي مي بايست در تمامي ابعاد وجود يك شخص اتفاق بيفتد تمرين تمامي شاخه هاي اصلي يوگا ضرورت دارد.

 

هاتا يوگا

هاتا يوگا بين فعاليتهاي جسماني و ذهني تعادل بوجود آورده و بدن و ذهن را در بهترين وضعيت ممكن سلامتي قرار مي دهد.

هاتا يوگا شامل بخشهاي زير مي باشد:

الف- شات كارماها: شات كارماها يا تمرينات پاكسازي بدن ، بدن را از سموم مختلف پاك كرده و آن را براي انجام تمرينات متعالي يوگا آماده مي سازند.

ب- آساناها: هدف اصلي از تمرين آساناها و قرار گرفتن در وضعيتهاي مختلف بدني گسترش و ارتقاء سطح هوشياري فردي مي باشد. سطوح مختلف هوشياري با وضعيتهاي جسماني خاصي مرتبط هستند به عبارت ديگر زماني كه هوشياري فرد به سطح بخصوصي ارتقاء پيدا كند فرد اين وضعيتهاي خاص جسماني را اتخاذ مي نمايد. آساناها با قرار دادن شخص در اين وضعيتهاي جسماني باعث گسترش و ارتقاء سطح هوشياري وي مي شوند. علاوه بر اين ، آسانا ها بدن را نرم مي كنند ، سموم را از بدن خارج مي نمايند ، اندامهاي داخلي بدن را ماساژ مي دهند ، فعاليتهاي غدد مختلف درون ريز را متعادل مي سازند ، باعث هماهنگي اعضاء و اندامهاي داخلي بدن مي شوند ، انرژيهاي بلوكه شده در مسيرهاي مختلف را آزاد مي كنند ، تنش ذهني و جسمي را از بين مي برند و ...

ج- پراناياما: تمرينات پراناياما ، پرانا يا انرژي حياتي را جذب بدن كرده و ذخيره مي كنند. بدليل ارتباط نزديكي كه ذهن با تنفس دارد كنترل تنفس كنترل ذهن را هم در پي دارد.

د- مودراها و بانداها: مودراها و بانداها جريانهاي مختلف انرژي را در بدن كنترل و هدايت كرده و باعث تحريك غدد درون ريز و شبكه هاي مختلف عصبي مي شوند.

 

كارما يوگا

تانتراييها معتقدند انسان بارها و بارها بر روي زمين متولد شده و با كسب تجربه و پيمودن مسير تكامل به هدف غايي زندگي كه همان سامادهي و غرق شدن در وجود خداوند است دست مي يابد.

همانطور كه گفته شد موجودات در مراتب مختلف تكامل قرار گرفته اند و از ميان آنها تنها انسان داراي اختيار نسبي بوده و مي تواند اعمال مختلفي را به اختيار انجام دهد. نتايج اعمال انجام شده توسط انسان (ساماسكارا) زندگي آينده او را شكل مي دهد.

تانترا معتقد است نتيجه هيچ يك از اعمال انسان از بين نمي رود و شخص بايد براي ديدن نتايج (چه خوب و چه بد) بارها متولد شده و بميرد. از آنجايي كه انجام عمل و گرفتن نتيجه غير قابل اجتناب است دور و تسلسل مرگ و زندگي ادامه پيدا كرده و در نتيجه مانع از دست يابي شخص به هدف واقعي زندگي كه همان غرق شدن در وجود خداوند است مي گردد.

رهايي واقعي از چرخه مرگ و زندگي با از بين رفتن ساماسكاراهاي خوب و بد هردو و جمع نكردن ساماسكاراهاي جديد حاصل مي گردد.

كارمايوگا ، ساماسكاراها را از بين برده و از ايجاد ساماسكاراهاي جديد جلوگيري مي كند.

با انجام كارما يوگا تمامي اعمال ما به مديتيشن تبديل مي شود و بدين ترتيب آرامش ذهني ، خودشناسي و سامادهي را به دنبال مي آورد.

 

بهاكتي يوگا

بهاكتي يوگا يوگاي تعبد است. از طريق تمرينات بهاكتي يوگا عواطف بجاي اينكه سركوب شوند بسمت معبود كاناليزه مي گردند. با كاناليزه شدن عواطف مشكلات عاطفي از بين رفته ، تمركز بهبود پيدا كرده و منجر به بوجود آمدن حالت مديتيشن و در نهايت سامادهي مي شود.

عشق عابد به معبود باعث مي شود تا او به اعمال جسمي و ذهني دلبستگي نداشته باشد و در نتيجه ساماسكاراها وي را آلوده نسازند اين عشق راستين با جهتي نوين كه به زندگي عابد مي دهد ساماسكاراهاي حاصل از اعمال گذشته را خنثي نموده و او را از دور و تسلسل مرگ و زندگي رها مي سازد.

بهاكتي يوگي خود را در موضوع پرستش غرق كرده و فرديت و منيت خود را از دست مي دهد.

 

گيانا يوگا

گيانا يوگا راه تعمق يا به عبارت ديگر فرايندي است كه ما را به ماهيت دروني خود نزديكتر كرده و باعث شكوفايي تواناييهاي اشراقي ما مي شود. اين تواناييهاي اشراقي موانعي كه بر سر راه ذهن شرطي شده مان وجود دارد را از بين برده و در نتيجه ما را به منشاء حقيقيمان نزديكتر مي كند.

گيانا يوگي با تعمق درماهيت و جوهره وجود وراي عقل رفته و به دانش اشراقي و شهودي دست پيدا مي كند.

گيانا يوگا بسته به طبيعت شخص معمولا بهمراه شاخه هاي ديگر يوگا (كارما يوگا ، بهاكتي يوگا و يا راجا يوگا) تمرين مي شود.

 

راجا يوگا

راجا يوگا راه درون نگري و كاوش حوزه هاي مختلف ذهن است.

راجايوگي با مديتيشن و معطوف كردن آگاهي از محيط بيرون به درون ، ذهن را كاوش كرده ، ساماسكاراها و  مشكلات نهفته در ضمير نيمه آگاه و ناخودآگاه را ريشه كن مي نمايد و نهايتا به خود شناسي و سامادهي دست مي يابد.

مديتيشن تمركز شديد و پيوسته بر روي يك هدف مي باشد. اين تمركز باعث مي گردد تا فرد تنها از موضوع مديتيشن آگاه باشد در نتيجه بدن و ذهن خود را فراموش كرده ‌، در نتيجه ساماسكاراي جديدي بوجود نيامده و ساماسكاراهاي اعمال گذشته از بين بروند. سرانجام وقتيكه نتايج اعمال از بين رفتند فرد در موضوع مديتيشن غرق شده و با آن يكي مي گردد.

راجايوگا داراي شاخه هاي متفاوتي همچون پاتانجالي يوگا ، كريا يوگا ، مانترا يوگا ، كنداليني يوگا و ... مي باشد.

 

سوارا يوگا

يكي از شاخه هاي يوگا كه در هيچيك از اين 5 شاخه قرار نمي گيرد سوارا يوگا است.

تانترا معتقد است تمامي كائنات در وجود انسان منعكس شده است .سوارا يوگي با آگاهي از جريان تنفس و فركانسهاي مختلف انرژي در بدن كه با خورشيد ، ماه ، ستارگان و سيارات و بطور كلي با كل كائنات در ارتباط است از تاثيرات كيهاني كه بر روي زندگي و آينده تاثير مي گذارند آگاه مي شود در نتيجه مي تواند از فرصتها استفاده بهتري كرده و راهي براي اجتناب از رخدادهاي ناخوشايند زندگي بيابد.

از طريق سيستم سوارا يوگا شخص از ارتباط بين پرانا يا انرژي حياتي و ذهن آگاه مي شود و مي تواند زمانهاي مناسب براي انجام دادن كارهاي مهم ، ازدواج ، اموربازرگاني ، سفر و ... را پيش بيني كند. همچنين به شخص اين اجازه را مي دهد تا بداند تحت شرايط خاص چگونه عمل كند تا بهترين نتيجه را بگيرد.

 

دلايل شما براي انجام تمرينات يوگا

دلايل شما براي شروع تمرينات يوگا اهميت زيادي ندارد.

شايد شما بيماري يا ناراحتي داشته باشيد كه بعنوان آخرين راه چاره مي خواهيد آنرا از طريق يوگا درمان كنيد خواه اين ناراحتي جسمي باشد يا ذهني اشكالي ندارد چرا كه يوگا مي تواند به شما كمك كند.

در صورتي كه آرامش ذهني يا تمركز و يا قدرت اراده بهتري خواهانيد يوگا قطعا ميتواند به شما كمك كند چرا كه جوهره آنها با اين تواناييها آميخته است.

شايد شما باورهاي مذهبي داريد ولي فاقد تجربه معنوي هستيد يا شايد اعتقادات مذهبي نداريد ولي بدنبال تجارب معنوي مي باشيد. يا شايد اعتقادي بوجود تجارب معنوي نداريد و تنها براي اين آمده ايد كه ببينيد يوگا چيست. اشكالي ندارد شما آمده ايد نكته مهم همين است.

هدف ما اين است كه شما را راهنمايي كنيم تا در كنار راهتان از يوگا استفاده كنيد. ما به راهي كه شما مي رويد كاري نداريم جز اينكه مي گوييم تا جاي ممكن آنرا با جديت بيشتري بپيماييد.

 

هيپنوتيزم
امروز ميخواهم نکاتی را در مورد هيپنوتيزم وروشهای خود هيپنوتيزم
برای شما دوستان توضيح بدهم.


هيپنوتيزم نه خواب است ونه بيداري بلکه خودآگاهي وهوشياري ورفتن به سطح آلفا مي باشد وبه لفظ قديم همان خلسه است .

هيپنوتيزم ابتداي معرفت نفس يا روح است وداراي ابعاد متفاوتي است وشروع آن با خود هيپنوتيزم و مديتيشن وسپس دگر هيپنوتيزم وبا مراقبه , چاکراها که محل انرژي ميباشند شروع به باز شدن مي کنند و آثار آن منيتيزم ,تله پاتي , بازشدن چشم سوم , برون فکني ، تاثير براجسام از نزديک وبعد دور و.....

ونهايت آن رسيدن به مرحله فنا يا رهايي است که آرزوي همه عارفان است .

حالا ميخواهم نکاتی را در مورد خود هيپنوتيزم برای شما دوستان توضيح بدهم.

روشهاي خود هيپنوز فراوانند که يکي ازاين روشها به شرح ذيل مي باشد.

(لطفا تمرينات را در جايی ارام وحتی الامکان کم نور انجام دهيد.)
ابتدا به پشت بر روی زمين دراز بکشيد، چشمان خود را به آرامی ببنديد سپس بدن خود را کاملا شل و وانهاده کنيد. ( هيچ قسمت از بدن نبايد منقبض و سفت باشد ) ،سپس حواس خود را به پايين ترين قسمت بدن خود يعنی پاها متمرکز کنيد، انگشتان پا را کاملا حس کنيد،حالاهمين عمل رابه ترتيب ازپايين به بالابرای کليه اعضا بدن خود انجام دهيد
(در حين تمرين حواس خود را بجز بر اعضا بدن به چيز ديگری معطوف نکنيد.)
اکنون به ارامی نفس عميقی بکشيد و چند ثانيه نفس خود را حبس کنيد سپس خيلی آرام نفس رابيرون بدهيد.سعی کنيد هنگام تنفس با بالا و پايين بردن شکم تنفس کنيد نه با قفسه سينه خود.
( تنفس در هيپنوتيزم يکی از اصلی ترين نکات محسوب ميشود،)عمل تنفس را به آرامی و به تعداد ۴۰مرتبه تکرار کنيد ،سپس از عدد هفت تا يک به آرامی در ذهن خود بشماريد و با هر شمارش به خودتان تلقين کنيد که ارامتر و ريلکس تر ميشويد وقتی در ذهن خود به شماره يک رسيديد به خود تلقين کنيد که در حالت عميق خود هيپنوتيزم قرار داريد. اين کليد شرطی شدن شماست( ۷ تا ۱ ) که برا ی خارج شدن از حالت هيپنوز نيز با شمردن يک تا هفت (معکوس حالت اول) و تلقين به خود که من با هر شماره شادابتر و سر حالتر ميشوم از هيپنوز خارج ميشو يــد .
اکنون چشمان خود را خيلی ارام به سمت پيشانی و ابروها بالا ببريد و در همين حالت بمانيد،اين حالت شبيه حالت چشمان شما موقع خواب ميباشد.بعد از لحظاتی چشمان شما خود به خود در اين حالت باقی ميمانند.حالا تصور کنيد در يک مکان زيبا و دوست داشتنی قرار داريد سعی کنيد تمامی اجزا و زوايای ان مکان را خوب تصور کنيد، شايد در اوايل کار چندان ساده و راحتی نباشد ولی به مرور امکان پذيرست.
سعی کنيد صداها،رنگها ،بوها وحتی مزه اشياء و هر چيزی را که در ان مکان زيباست حس کنيد وآنها را واقعا لمس کنيد.حالا بدن شما درچنان ارامش عميق و زيبايی قرار دارد که می خواهيد مدتها در اين حال باقی بمانيد.( در اين مرحله،بستگی به استعداد افرد در هيپنوتيزم شدن ،فرد حالات مختلفی را تجربه ميکند )حالا شما می توانيد تلقينات خود را انجام دهيد که هم ميتواند شامل تلقين يک عبارت(مانند: من هر روز شجاعتر و موفقتر ميشوم و...) و يا تصور يک موفقيت باشد،که بهترين نوع تلقين نيز همين تصور و به تصويرکشيدن يک موضوع خاص و مورد علاقه می باشد البته بارعايت ظرافت وحس و ديدن نکات ريز ان موضوع( شکل،رنگ،بو،طعم ) که هر چه تصور شما قويتر و بيشتر باشد تلقين کاملتر وموثر خواهد بود.پس از اتمام کار با گفتن کليد شرطی به ارامی از حالت هيپنوز خارج ميشويد.

۱:
سعی کنيد تمرينات را در مکان وساعت ثابتی انجام دهيد تا نسبت به ان ساعت ومکان شرطی شويد
۲:
برای بدست آوردن نتايج بهتر هر روز سه بار و حداقل يک بار تمرينات را انجام دهيد
۳:
مدت تمرين وتلقين از بيست دقيقه کمتر نباشد
۴:
بين تمرينات روزانه تاخير نياندازيد

با تکرار و تمرين روزانه به درجات بالاتری از هيپنوتيزم دست پيدا ميکنيد.( در اين مرحله شديدا از شتاب و عجله دوری کنيد و تمرينات را در کمال ارامش انجام دهيد تا به نتيجه دلخواه دست پيدا کني)

تسلط برخود هيپنوز وقتي کامل مي شود که به آني وکمتر از آني به آن حالت برسي .

« چاكرا»

هر انساني نيروي بالقوه اي براي كامل بودن در خود دارد. نيروي شگفت انگيز و فريبنده أي كه اعجاز خلقت محسوب مي شود. نام ديگر اين نيروي بالقوه «چاكرا» مي باشد. چاكراها انرژي حياتي را از محيط اطراف و از كيهان مي گيرند و آنها را به امواج مورد نياز نقاط مختلف بدن تبديل مي كنند. علاوه بر اين آنها انرژي را به اطرافشان پخش مي كنند. توسط اين سيتسم انرژي، انسان نهايتا در حوزة‌ تبادل دايم انرژي با كيهان و دنيا و انسان هاي ديگر است.
طبق دست نوشته هاي قديمي 88000 چاكرا در بدن هر يك از ما وجود دارد و به ندرت مي توان نقطه أي در بدن انسان پيدا كرد كه در برابر دريافت و انتقال يا تغيير دادن انرژي ها حساس نباشد. فقط حدود 40 چاكراي فرعي وجود دارد كه مهمترين آنها در طحال، پشت گردن، كف دست ها و كف پاها قرار دارند. اما تقسيم بندي ديگري هم براي تعداد چاكراها وجود دارد كه مي گويند چاكراهي مهم در بدن انسان 7 تا مي باشند كه دائما در حال چرخش به سر مي برند. چرخش چاكراها در مردان به سمت راست (در جهت عقربه هاي ساعت) و در زنان به سمت چپ مي باشد. وقتي درمانگران مي خواهند چاكرايي را تقويت كنند مي توانند در جهت چرخش چاكراها كار درمان را انجام دهند. مثلا در رايحه درماني مي توان مواد معطر را به صورت دوراني در جهت چرخش چاكراها حركت داد يا اگر با سنگ هاي قيمتي مي خواهيد روي چاكراها تأثير بگذاريد باز مي توانيد جهت چرخش چاكراها را در نظر به تعبير ساده چاكراها در هاي ورود و خروج انرژي بدنند

و اگر بسته شوند یعنی بیماری و مرگ .

چاكرا واژه اي برگرفته ازفرهنگ هنديان باستان است.شکل کلي چاکراهاساختاري،قيف گونه داردکه تاحدودي شبيه به گل نيلوفراست.

 

هفت چاکراي اصلي عبارتنداز:
جاكراي 7- چاکراي تاجي (ساهاسرارا) (chakra Crown)
اين چاکرادربالاي سرواقع است ومرکزورودانرژيهاي روحاني است.چاکراي تاجي ارتباط مستقيمي باسرچشمه حيات برقرارمي کندوبامسائل روحي ومعنوي سروکاردارد.
چاکراي تاجي دربعدمادي باغده صنوبري(گيرنده نور)مرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برمغزوبقيه اندامهاي بدن تاثيرمي گذارد.
چاکراي تاجي دريک حالت تعادل به رنگ بنفش مرتعش مي شود.


چاكراي 6- چاکراي پيشاني آجنا (چشم سوم)(
Brow chakra)
اين چاکرادروسط پيشاني (درون جمجمه)قرارداردوجايگاه الهامات ودانش روح است،برفعاليتهاي چاکراهاي تحت خودنظارت مي کند،وبه نيروي ذهن واستدلال ذهني تعادل مي بخشد.
اين چاکرابامسائل مرتبط باپرورش واعتمادبرالهامات درزندگي ما،دانش روح،وپرورش واستفاده ازادراک فراحسي به عنوان مهارت زندگي سروکاردارد.
چاکراي پيشاني دربعدمادي باهيپوتالاموس وغده ي هيپوفيزمرتبط است.انرژيهاي آن همچنين براعصاب سر،مغز،چشم،وصورت تاثيرمي گذارد.
چاکراي پيشاني درحالت تعادل به رنگ نيلي ياآبي مايل به ارغواني مرتعش مي شود.

چاکراي 5- گلو (ويشودهی ) (Throat chakra)
اين چاکراباتمامي اشکال ارتباط وابرازوجودازطريق هنر،رقص،موسيقي وغيره سروکاردارد.اين چاکراهمچنين به مسائل مرتبط باحقيقت وابرازحقيقي روح مي پردازد.
چاکراي گلودربعدمادي باغده ي تيروئيدوپاراتيروئيدمرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برشبکه عصبي گلويي،اندامهاي گلو،گردن،بيني،دهان،دندانهاوگوشها تاثيرمي گذارد.
چاکراي گلودرحالت تعادل به رنگ آبي آسمان مرتعش مي شود.


چاکراي 4-  قلب (آناهاتا) (
Heart chakra)
اين چاکرادرمرکزسينه واقع است وجايگاه روح،راهنماي دروني ما،ومحل عواطف عالي تربراساس عشق بي قيدوشرط همچون دلسوزي،همدردري،عشق واقعي، دوستي وبرادري وخواهري است.دراين سطح ،احساس ازقيدوشرط ذهن رهااست.چاکراي قلب ازلحظه ي لقاح باتمامي مسايل مرتبط باعشق ومحبت سروکاردارد.
اين چاکرادربعدمادي باغده تيموس مرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برشبکه عصبي قلبي وريوي،قلب،ريه ها،مجاري برونشي،سينه،وبخش فوقاني سينه وبازوهاتاثيرمي گذارد.
چاکراي قلب درحالت تعادل به رنگ سبزمرتعش مي شود.

 

 چاكراي 3- چاکراي شبکه ي خورشيدي (مانی پورا) (chakra Solar plexus)
اين چاکرادرمقابل شبکه ي خورشيدي،جايي که مادرآنجااحساس مي کنيم((ته دلمان خالي مي شود))،قراردارد.دراين چاکراذهن وشخصيت ابراز مي گردند.حالتهاي عاطفي پست تر چون ترس،اضطراب،عدم امنيت،حسادت وخشم نيزدراينجابوجودمي آيندوارتباط مهمي باذهن وعواطف برقرارمي کنند.هرفکرماچه مثبت وچه منفي ،تاثيرزيادي برذهن وعواطف ما دارد.
دراين چاکراانرژيهاي منفي مرتبط باافکارواحساسات پردازش مي شوند.
چاکراي شبکه ي خورشيدي دربعدمادي باجزايرلانگرهانس لوزالمعده مرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برشبکه ي عصبي طحالي وخورشيدي،دستگاه گوارش،لوزالمعده،کبد،کيسه صفرا، پرده ي ديافراگم وبخش مياني پشت تاثيرمي گذارد.
چاکراي شبکه ي خورشيدي درحالت تعادل به رنگ زردطلايي روشن مرتعش مي شود.

 

چاکراي 2- (سوادهيستانا) (جنسي) خاجي(sacral chakra)
اين چاکرادرمقابل استخوانهاي خاجي ستون فقرات،بين ناف وچاکراي پايه قراردارد.سروکاراين چاکراباتمامي مسائل مرتبط باخلاقيت وجنسيت(اينکه ماچگونه جنسيت خودراابرازمي داريم)است.اين چاکراجايگاه لذت است.
چاکراي خاجي دربعدمادي بابيضه هادرمردان وتخمدانهادرزنان مرتبط است.همچنين انرژيهاي آن براندامهای ادراري- تناسلي،رحم،کليه ها،اندامهاي تحتاني گوارشي وکمرتاثيرمي گذارد.
چاکراي خاجي درحالت تعادل به رنگ نارنجي مرتعش مي شود.

 

 

چاکراي  1-  پايه ياريشه كونداليني (مولاداها) (The base or root chakra)
اين چاکرادرپايين ستون فقرات واقع است.اين مرکز،ارتباط ماباطبيعت وسياره ي زمين رافراهم مي سازدوباتمام مسائل طبيعت مادي وفيزيکي- بدن،حواس وحس گرايي،جنسيت شخص ،بقاوادامه حيات،تهاجم ودفاع ازخود- سروکاردارد.
اين چاکرادربعدمادي ازطريق غددکليوي بادستگاه غدددرون ريزدرارتباط است. انرژيهاي آن همچنين بربخش تحتاني لگن خاصره،باسن،ران وپاهاتاثيرمي گذارد.
این چاکرا درحالت تعادل به رنگ قرمزمرتعش مي شود.اين رنگ،به مانند تمام چاکراها،بابصيرت دروني ديده مي شودوبارنگهاي موجوددرعالم مادي يکي نيست.

 

آرام شدن (Relacsiation)

اضطراب و استرس از جمله رايج ترين مسايل رواني و عاطفي در دوران نوجواني و جواني است. بروز اين گونه مسايل در دوران نوجواني و جواني بر اغلب كنش هاي شناختي و عاطفي تأثير مي گذارد و ابتلا به هريك از مسايل رواني معمولاً سلامت و بهداشت فرد و جامعه را در معرض خطر قرار داده و فرد را از حالت سلامت نسبي موجود به نوعي عدم تعادل رواني، عاطفي و شناختي سوق مي دهد.
دورنه و بارلو (۱۹۹۷) سه سازه رواني، عاطفي و شناختي را براساس ميزان كنترلي كه فرد بر محيط پيرامون خود احساس مي كند توصيف نموده اند. طبق اين ملاك ،فرد هنگامي دچار استرس مي گردد كه نتواند با يك موقعيت كنار آيد و اين موقعيت به نحوي در وي ايجاد ناراحتي هايي از قبيل سردرد و يا مشكلات گوارشي كند. اين وضعيت در حالي رخ مي دهد كه فرد احساس كند چنانچه وقت كافي داشت و يا كسي او را ياري مي داد، مي توانست بر موقعيت كنترل يابد. از سوي ديگر اضطراب به حالتي گفته مي شود كه فرد از بروز يك واقعه احساس تهديد مي كند. واقعه اي كه براي او ناشناخته است و براي مقابله با آن از دست او هيچ كاري برنمي آيد.
به طور كلي اضطراب نقش اساسي در اعمال ساختمان رواني انسان دارد و يك پديده فراگير بشري است كه با انتظارات دردناك و قوي يك اتفاق ناگوار همراه است. اما بايد توجه داشت همانطور كه براي يك بيماري مانند سرماخوردگي روش هاي مختلفي براي درمان وجود دارد در مورد اضطراب و استرس هم دستورالعمل هاي متفاوتي وجود دارد كه در ادامه اين دستورالعمل ها را شرح مي دهيم.
۱- ورزش كردن: در تحقيقي كه در دانشگاه شيراز توسط افسانه عليزاده (۱۳۸۱) بر روي گروهي  از دانشجويان تحت عنوان مقايسه ميزان ابعاد سلامت عمومي در دانشجويان ورزشكار و غيرورزشكار دانشگاه شيراز و رابطه تعاملي آن با جنسيت انجام شد نتايج نشان داد كه دانشجويان ورزشكار از اضطراب، افسردگي پايين تري نسبت به دانشجويان غيرورزشكار برخوردار مي باشند. همچنين تحقيقات براون (۱۹۹۲) و همكارانش نيز نشانگر اين مطلب مي باشد كه برنامه تمرينات هوازي باعث بهبود حالات افسردگي، اضطراب، خصومت، آشفتگي فكري و خستگي شديد بوده است. به طور كلي پژوهشگران دريافتند ۱۰ دقيقه راه رفتن تند براي افزايش انرژي به تغيير خلق و ايجاد ديدگاهي مثبت براي مدت ۲ ساعت كافي است. يك پياده روي تند و سريع به مدت ۴۰ دقيقه ميزان اضطراب را به طور متوسط تا ۱۴ درصد كاهش مي دهد.
۲- تمرين در كنترل تنفس (تنفس هاي پرانا ): تنفس بايد بدين صورت انجام گيرد: دم يك شماره، نگهداشتن نفس چهار شماره و بازدم دو شماره يعني اگر عمل دم چهار ثانيه باشد نگهداشتن نفس بايد شانزده ثانيه و بازدم هشت ثانيه باشد و چنانچه دم از دهان باشد بازدم از بيني وبرعكس . علت اين كه نگهداشتن نفس ۴ برابر عمل دم مي باشد اين است كه اكسيژن كافي به خون شما برسد و سيستم لنفاوي بدن شما را فعال سازد. توجه داشته باشيد كه نفس ها بايد از ته دل و عميق باشد وزمان خروج نفس سعي شود كاملا ريه ها تخليه شود البته مباحث پرانا به صورت كامل در يك ترم بايستي تدريس شود واين شمايي از بحث مي باشد ، ضمنا بهترين موقع تنفس قبل از طلوع آفتاب ودر محيط هاي طبيعي ونهايتا پارك هاي مصنوعي پردرخت مي باشد .
3- از مصرف مواد قندي و چربي ها بپرهيزيد: خوردن مناسب بخصوص زماني كه در فشار رواني هستيد بسيار مهم است. قندهاي ساده به آزاد شدن اپي نفرين كمك كرده و پاسخ در برابر فشار رواني را بيشتر مي كند. چربي ها هم انرژي مورد نياز در زمان بروز فشار رواني را از بين مي برد زيرا نسبت به غذاهاي ديگر به مدت زمان زيادتري براي هضم نياز دارند.
4- اجتماعي باشيد: هنگامي كه تحت فشار رواني قرار داريم غالباً به طور غريزي تمايل پيدا مي كنيم كه خود را از صحنه عمل كنار كشيده به گوشه تنهايي پناه ببريم. كاري اشتباه تر از اين وجود ندارد چون گوشه گيري به ما اجازه مي دهد حواس خود را بيشتر روي مشكلات و افكار منفي متمركز كنيم و اين كار به جاي حل مشكل به تشديد استرس كمك مي كند. در اين زمان بايد سعي كنيد كه با دوستان خود ارتباط بيشتري داشته باشيم. يا ترتيبي دهيد كه عده اي بچه كوچك كنار شما باشد. كودكان مي دانند چطور ما را مجبور به خنده كنند تا نگراني مان را از ياد ببريم.


5- هيجانات سركوب شده خود را روي كاغذ بياوريد: متخصصان معتقدند عمل ساده افشاي خود كمك مي كند، فشار رواني تسكين پيدا كند. نوشتن احساساتتان در دفترچه كمك مي كند تا فشار رواني ناشي از رويدادهايي مثل از دست دادن شغل، رنج بردن از مشكلات زناشويي،... را تسكين دهد.
6- بخنديد: مطالعات زيادي نشان داده كه خنده مي تواند يكي از سالم ترين پادزهرهاي فشار رواني باشد. هنگامي كه مي خنديم يا حتي، طبق برخي تحقيقات موقعي كه ما لبخند مي زنيم، جريان خون به مغز افزايش مي يابد، موادي به نام اندروفين (هورمون هاي ضددردي كه در شخص احساس خوش و سلامت ايجاد مي كنند) در مغز آزاد مي شود و سطح هورمون هاي استرس را در خون پايين مي آورد. دكتر شرلي روتليف از درمانگران دانشگاه ها ميلتون كانادا مي گويد: گزارش هاي متعددي هم در ادبيات عامه و هم در ادبيات تخصصي درباره اشخاص وجود دارد كه با خنده و شادي بيماري شان را درمان كرده اند.
7- ذهن خود را متمركز زمان حال كنيد: دكتر ژان بورسينكو در «پرورش روح و جسم» مي نويسد: اگر بتوانيد ذهن خود را چنان پرورش دهيد كه اميدها و آمال خود را به كناري نهاده و در موقع مناسب و مقتضي به سراغ تك تك آنها برويد، به آرامش ذهني دست خواهيد يافت. جاده اي كه به آرامش ذهني منتهي مي گردد از راهي مرسوم به توجه مي گذرد. توانايي تمركز، يا متوجه زمان حال بودن، كل موضوع توجه نظر را به خود اختصاص مي دهد. به عنوان مثال پرتقالي را برداريد و به آن نگاه كنيد. به رنگ هاي آنها دقت كنيد. آنها را لمس كرده و طعم اش را بچشيد و تمركز نمائيد. يا چنانچه استاد ذن مي گويد: هنگامي كه فردي به شستن ظرف ها مشغول مي شود بايد تمامي حواس خود را متوجه آن نمايد. اما دقيقاً نكته در همين جاست. اين واقعيت كه ما جلوي ظرفشويي ايستاده و به شستن كاسه و بشقاب ها مشغوليم واقعيتي شگفت انگيز است. در اين حال، در خود واقعي خويش نمايان مي شويم و به حضور خود، افكار و اعمال خود كاملاً واقفيم. بنابر اين، به هيچ وجه بي هدف و سرگردان همچون بطري بر امواج دريا شناور نخواهيم ماند.


8- زدن ضربه هاي ملايم: براي رفع تنش در قسمت بالاتنه خود دست خود را مشت كنيد و مچ دست را آزاد نگه داريد. به آهستگي با مشت روي قفسه سينه، شانه ها، قسمت بيروني، بازوها و پشت دست هاي خود ضربه بزنيد. اين تمرين براي رهايي از تنش و همچنين فعال ساختن بدن، مفيد است. هرگاه در اين ناحيه احساس خستگي و يا انقباض مي كنيد اين تمرين را انجام دهيد.
9- گوش دادن به موسيقي ملايم وموسيقي طبيعت: برخي از مطالعات اخير نشان از آن دارد كه موسيقي باعث آهسته كردن ضربان قلب و افزايش اندروفين ها مي شود و از اضطراب مي كاهد.
10- دست هاي خود را تكان دهيد: اين تمرين سريع براي شل كردن ماهيچه هاي گردن و قسمت بالاي پشت بدن مفيد است، بايستيد و يا بنشينيد، سپس بازوانتان را از اطراف باز كرده و براي ۱۰ ثانيه دست هاي خود را به شدت تكان دهيد. اين عمل را با يك تنفس عميق بياميزيد، خواهيد ديد كه بهتر خواهيد شد.
11- صاف بايستيد: وقتي كه فردي را استرس مي گيرد ناگهان خميدگي در بدنش به وجود مي آيد، معمولاً اين خميدگي تا حدي است كه انگار وزن تمام جهان برروي دوش اوست. اين افت ناگهاني، تنفس را محدود مي سازد و از جريان خون و اكسيژن به مغز مي كاهد، انقباض ماهيچه ها را افزايش داده و احساس درد و تنها ماندن و بي يار و ياوري را بيشتر مي كند. راست كردن ستون فقرات كاملاً نتيجه عكس را در بردارد، جريان خون را تسريع مي كند. سطح اكسيژن خون را بالا برده و از انقباض ماهيچه ها مي كاهد كه همه اين موارد در نيل به آرامش سهيم هستند.

 

مديتيشن

مديتيشن يکى از درمانهاى پيشرفته امروزى بشمار مى رود که مى تواند بطور وسيعى تحت عنوان "طب فکرى بدني" طبقه بندى گردد .

بسيارى از پزشکان مديتيشن را به عنوان يک روش درمانى جهت پايين آورندن فشار خون و تنفس بهتر مبتلايان به آسم و آرامش بيشتر در اضطراب هاى روزانه توصيه مى کنند . در بعضى موارد مديتيشن به منظور يك روش درمانى مكمل در كنار ساير درمانها به بيمار توصيه مى شود.

مديتيشن سبب مى شود ذهن فرد بهتر و عميقتر به حقيقت يابى بپردازد ، بيشتر و کاملتر معارف لازم را جمع آورى کند ، و به زندگى آزادتر و پربارترى برسد . مديتيشن فرد را قادر مى کند که بر حواس خود غلبه نمايد و از بند زمان آزاد شود.

اين تکنيک بسيار ساده بوده و باعث پاسخ آرام بخش خوبى در بدن خواهد شد . سعى کنيد اين روش را بصورت منظم به عنوان يکى از برنامه هاى دراز مدت خود قرار داده و به مدت ٢٠-١٠ دقيقه هر روزدر زمان مشخصى ترجيحاً قبل از صبحانه انجام دهيد .

مديتيشن بر دوقسم است  1- درون              2-  برون

در نوع مديتيشن درون تمركز روي تنفس يا ضربان قلب  ودر نوع برون مي تواند تمركز روي يگ گل سرخ باشد  دراين باره سهراب سپهري مي گويد كارما نيست شناسايي راز گل سرخ    كارما شايد اين است كه در افسون گل سرخ شناور باشيم  كه دقيقا به اين نوع مديتيشن اشاره مي كند .

مديتيشن برون علاوه براين مي تواند صده موضوع باشد مثلا رفتن به يك مكان مقدس مثل حرم مطهر امام رضا ع يا يك مكان تفريحي و بيان وحس كردن كامل آن محيط مثلا كنار ساحل وامواج دريا كه به آرامي به سمت ساحل مي آيند ونغمه پرندگان وصداي وزش بادملايم وحركت ملايم درختان سرسبز وغيره يا در مديتيشن مرگ تصور كنيم كه مرده ايم ومراسم كامل را برايمان بجا مي آورند ونهايتا داخل قبر گذاشته و افراد ونزديكان هركس پي كار خود مي روند .

شرايط رفتن به مديتيشن ابتدا با خود هيپنوتيزم  شروع ومسير مديتيشن پيمايش شده بعد باحالت شرطي كه ازقبل برنامه ريزي كرده ايد از هيپنوتيزم خارج مي شويد مثلا شروع خودهيپنوتيزم با بازشدن دري به سوي نور شروع ومديتيشن شروع وادامه مي يابد در پايان از همان در كه برگرديد يعني از هيپنوتيزم خارج شده ايد .
 
نمونه يك مديتيشن درون :

• يک نقطه آرام را انتخاب کنيد ، بطوريکه توسط مردم و يا تلفن تمرکزتان بهم نخورد .
• بطور آرام در اين نقطه و در وضعيت بسيار راحت بنشيند .
• هر گونه عامل مزاحمت آميز را در طول زمانى که نشسته ايد از خود دور سازيد .
• خود را ملزم سازيد که در اين زمان مشخص اين اعمال را انجام دهيد .
• يک لغت يا يک جمله کوتاه که در خانواده شما ريشه دارد و يا با اعتقادات شما هماهنگى دارد انتخاب نماييد .

• چشمان خود را ببنديد، اين به تمرکز شما کمک مى کند .
• عضلات خود را به ترتيب از سر به پا آرام و ريلکس کنيد . اين اعمال رشته ارتباطات يک فکر مغشوش و مشوش را با عضلات قطع مى کند .
• نفس عميقى بکشيد . سعى کنيد افکار مشوش را با بازدم خود بيرون نماييد .
• سعى کنيد در تنفسهاى عميق عضلات تک تک بدنتان را شل و آرام سازيد .
• اينکار را به ترتيب از گردن ، چانه ها ، چشمها ، شانه ها و بازوها و دستها و عضلات قفسه سينه ، پشت بدن ، کمر ، شکم و لگن و باسن و پاها انجام دهيد .
• در ضمن تنفس آرام ، لغت مخصوص را تکرار نماييد و يک بازدم عميق انجام دهيد .
• يک رفتار منفعل را در پيش گيريد. از اينکه چقدر بهبود پيدا مى کنيد اصلاً نگران نباشيد و هر زمان که افکار نگران کننده به شما هجوم آورد مرتب کلمه خوب و يا
OK را تکرار کنيد .
• اين اعمال را براى ٢٠-١٠ دقيقه انجام دهيد . ممکن است چشمان خود را باز کنيد و زمان را کنترل نماييد، ولى هرگز از ساعت زنگ دار استفاده نکنيد .
• پـس از اتـمام وقت يک تا دو دقيقه در حالت چشم باز و چشم بسته بنشينيد ، ولى هرگز به مدت يک تا دو دقيقه پس از مديتيشن نايستيد .
• اين اعمال را براى ٢ بار در روز برنامه ريزى کنيد .

نمونه مديتيشن برون

مديتيشن شناور در رودخانه
قبل از خواب چشمان خود را آرام بسته و بدنتان را شل كنيد به گونه اي كه هيچ تنشي در بدنتان نباشد.اكنون خيال كنيد كه رودخانه اي با شتاب و پر خروش در ميان دو كوه جريان دارد .آن را نگاه كرده و به درونش شيرجه بزنيد اما شنا نكنيد.اجازه دهيد كه بدنتان بدون هيچ تنشي شناور شود.اكنون تنها شناور يد و داريد با آب رودخانه پيش مي رويد.جايي نيست كه به آن برسيد و مقصدي نداريد بنابر اين به شنا كردن نيازي نيست خود را مانند برگي خشك احساس كنيد كه بي هيچ كوششي روي آب شناور است .اين حس شما را با معناي "تسليم" و" توكل" و "رها ساختن كامل "آشنا مي سازد.
       اثرات اين مديتيشن
        به جاي شنا كردن در اقيانوس هستي در آن شناور شويد. هر گاه آماده شناور شدن باشيد خود رودخانه شمارا به اقيانوس خواهد برد. خود زندگي شما را به خدا مي رساند.
    رودخانه بدن شناور شما را با خود برده و شما شاهد آن بوده ايد. در اين پوچي شادي و سروري وارد مي شود كه آن را سرور خدايي مي ناميم.
    اكنون دو يا سه نفس عميق بكشيد .با هر نفسي احساس تازگي و آرامش خواهيد كرد.آرام آرام چشمان خود را باز كرده واز مديتيشن بيرون بياييد.

مديتيشن براي پركردن چاكراها :

ابتدا با خارج شدن از در فرضي وارد محوطه نوراني وبه عبارتي خود هيپنوتيزم مي شويد .

با كمي دويدن در كنار دريا واحساس عميق امواج ملايم كه به ساحل مي خورند متوجه دريا شده حس مكنيد دريا را باتمام جزئيات مبينيد حتي ماهيهاي مختلف يا مرجانهاي زيباي دريا و...

آواي خوش پرندگان راشنيده وبه محوطه اي مي رسيد كه پراز درختان سيب قرمز مي باشد متوجه چاكراي اول شده وقرمزي سيب را كاملا حس كرده وسيبي از درخت جدانموده وصرف ميكنيد سپس متوجه گلهاي نارنجي  وچاكراي دوم شده وبا تمام وجود نارنجي گلها راحس وهرجا نگاه مي كنيد گلهاي نارنجي ببينيد گلي چيده وبو مي كنيد قناري هاي زرد رنگ ناگهان به سمت شما آمده وهرچه نگاه مي كنيد ضمن توجه به چاكراي  3قناري مي بينيد زرد زرد وچند قتاري روي شانه ودستهاي شما ميشيند براي استراحت روي چمن هاي سرسبز نشسته وباتوجه دادن چاكراي 4 سبزي را كاملا حس كنيد سبز سبز . متوجه چاكراي 5 ناحيه گودي گلو شده وآبي دريا وردخانه را مي بينيد پر از آبي مي شويد آبي آبي سپس به آسمان نيلي نظر مي اندازيد وچاكراي ششم (چشم سوم) (ميان دوپيشاني ) را پراز نيلي ميكنيد وزيبايي رنگ نيلي آسمان راحس ميكنيد سپس به محوطه گلهاي بفشه ميرويد وزيبايي دل انگيز بنفش را در چاكراي هفتم كه معنويت در آنجا شكل مي گيرد حس ميكنيد بنفش بنفش انگار درتمام دنيا جز بنفش بنفشه چيزي وجود ندارد .

بعد از اين سفر خيالي كه ميتواند چندين دقيقه يا ساعت طول بكشد از همان دري كه خارج شده ايد داخل شده يعني از هيپنوتيزم خارج مي شويد .

اگر احساس سبكي وشادي وشعف و انرژي بالا داشتيد اين مديتيشن را با موفقيت به انجام رسانده ايد .

يك نفر مي گفت شب وارد مديتيشن شدم ووقتي از هيپنوز خارج شدم هوا روشن شده بود . 

 

 

مراقبه

مراقبه مرحله بعداز ريلكسيشن و خود هيپنوز وشناخت چاكراها ومديتيشن مي باشد.لذا چنانچه در مراحل قبلي موفق نباشيد اينجا هم بهره چنداني نخواهيد برد اگر چه عده اي بدون شناخت اين مراحل ؛ اقدام به مديتيشن يا مراقبه مي كنند . 

بزرگترین هدف در زندگی ، رسیدن به شادمانی ، نیک بختی و آرامش است و بشر از لحظه تولد خواهان سعادت و آرامش است نه رنج و محنت . به همین جهت کشف عاملی که بتواند بالاترین حد ممکن از سعادت و آرامش را نصیب بشر نماید ، از اهمیت بسزایی برخوردار است .

یکی از این عوامل « مراقبه » است . تجسم کنید در درون خود یک آرامش مخصوص به خود را با خود حمل می کنید   مثل یک محراب مقدس و کوچک که می توانید بر اثر فشار زندگی ماشینی به آن پناه ببرید .

تجسم کنید می توانید هر وقت آرزو کردید ، خشنودی و رهایی از ترس را تجربه کنید و این همان آرامش جسم و روحی و ذهنی است که « مراقبه » می تواند برای شما فراهم کند .

مراقبه یعنی مراقبت از ذهن ، جسم و فکر . یعنی مراقب بودن یا نبودن چیزی .

اساس مراقبه بر چند نوع است :       1- مراقبه با مراسم                        2- مراقبه روزمره

شرایط اولیه عمومی مراقبه با مراسم :

1- نور محیط حداقل (اگر مجبور بودیم نوری را تحمل کنیم نور از پشت سر بتابد .)

2- صدا حداقل

3- وسایل اضافی حداقل ( به خصوص وسایل فلزی )

4- دمای اتاق هم دما با بدن انسان

5- ایجاد یک حالت آرامش نسبی برای ذهن و بدن ، کافی است در وضعیتی راحت قرار گرفته ، با 5 بازدم عمیق ، احساس آرامش نسبی برای ذهن و بدن به وجود آوریم .

هدف از مراقبه با مراسم رسیدن به مراقبه روزمره است .

در مراقبه روزمره ما به رشد و آگاهی می رسیم . بدین صورت که در طی روز ذهن و رفتار خود را در مقابل دیدن یا ندیدن ، شنیدن یا نشنیدن ، گفتن یا نگفتن و کلیه حواس ، مراقبت می کنیم . بطور مثال شما در این هفته می توانید مراقب هر آنچه که می بینید ، قضاوت ها و نیات خود باشید و ببینید هر عملی را با چه نیتی به انجام می رسانید .

در زیر به 2 تمرین از مراقبه های با مراسم اشاره می کنیم :

مراقبه روی شعله شمع :

ابتدا شرایط اولیه مراقبه را فراهم آورید ، شمعی را در فاصله نیم متری خود طوری قرار دهید بطوریکه شعله شمع اندکی بالاتر از سطح ابروهای شما قرار گیرد . تمام توجه و تمرکز خود را روی شعله شمع قرار دهید . سعی کنید تا جایی که می توانید با نگاه خود و با ذهن خود از شعله شمع مراقبت کنید ، بدون اینکه به خود فشار آورید و یا بخواهید به شمع خیره شوید و بعد از چند ثانیه ، هنگامی که احساس سوزش در چشمان خود کردید ، به آرامی چشمها را ببندید . حالا سعی کنید شعله شمع را بین دو ابروی خود دیده و از فرار و یا محو شدن تصویر شعله مراقبت کنید . بعد از چند ثانیه مجدداً چشمها را باز کرده و مراحل قبل را تکرار کنید . (حداکثر به مدت 20 دقیقه این مراقبه را انجام دهید .)

مراقبه روی افکار (مراقبه حباب ) :

بعد از ایجاد شرایط اولیه مراقبه ، به آرامی چشمها را بسته و توجه خود را روی ذهن متمرکز کنید . ذهن خود را مانند استخری پر از آب زلال و شفاف تصور کنید . توجه کنید چه فکر و احساسی در ذهنتان وجود دارد و سپس این فکر یا احساس را که در ذهن نقش بسته است ، داخل حبابی در کف استخر قرار دهید و آرام آرام فکر و حباب را به سطح آب هدایت کنید و از ، ازبین رفتن حباب یا فکر قبل از رسیدن به سطح آب مراقبت کنید . به محض رسیدن حباب به سطح آب ، آن را بترکانید . دوباره با نگاه کردن  به ذهن و فکر خود و تکرار اعمال فوق مراقبه را ادامه دهید  .

مراقبه حباب یکی از موثرترین مراقبه ها برای رسیدن به سلامت جسم ، ایجاد آرامش و سکون فکر و ذهن است و گزارشاتی از ایجاد سلامت و از بین رفتن بیماریهای کهنه بعد از انجام این مراقبه دریافت شده است .

مراقبه با احساس بي وزني

 

مقدمه: نشستن درست يکی از ارکان مراقبه است. در اين دستور اوشو راهی را برای نشستن صحيح به ما ياد می دهد.

اين تکنيک يکی از روشهايی است که بودا مورد استفاده قرار می داد و آن را Siddhasan   می نامند و راهی برای تجربه بی وزنی در هنگام نشستن است. در اين تمرين لحظه ای می رسد که در آن احساس بی وزنی می کنيد. و هدف از اين حس بی وزنی اين است که بدانيد شما فقط بدن فيزيکی خود نيستيد. در اين هنگام از هيپنوتيزم خارج می شويد. برای شما احساس وزن و احساس اينکه وجود شما همين بدن فيزيکی است نوعی هيپنوتيزم شدن است. خروج از اين حالت کمک می کند تا به محدوده ماورای ذهن خود برسيد.

برای انجام اين تمرين روی زمين بنشينيد. ستون فقرات را صاف نگهداريد. با صاف نشستن، نيروی جاذبه کمترين تاثير را روی بدن شما بوجود می آورد.

سپس با چشمان بسته بدن خود را کاملاً روی زمين بالانس کنيد. قدری به سمت راست خم شويد و نيروی جاذبه را بخوبی احساس کنيد. بعد قدری به سمت چپ خم شويد و جاذبه  را در اين سمت حس کنيد. بعد به جلو و بعد به عقب خم شويد تا تجربه جاذبه را در تمام جهات داشته باشيد. سپس با تنظيم بدن خود جايی را پيدا کنيد که کمترين وزن را حس کنيد. بعد از اين قسمت بتدريج به خود اجازه دهيد تا احساس بی وزنی داشته باشيد. در اين تمرين بعد از مدتی، لحظه ای می رسد که کاملاً حس بی وزنی پيدا می کنيد. بعد از اين قسمت است که به دنيای کاملاً متفاوتی قدم خواهيد گذاشت. دنيايی که در آن از بدن خود درس می گيريد. در اين دنيا می توان از سد و محدوده ذهن عبور کرد. اين تکنيک يکی از روشهای بسيار پايه ای برای تجربه ذهن آزاد و روان است.

 

 

 

 

 

آبخیزداری

مقدمه :

               اگرچه قرار داشتن در كمربند اقليمي خشك و نيمه خشك بطور طبيعي همراه با شرايط خاص در منابع طبيعي و محدوديت و مسائـل و مشكـلات فـراوان است ولي نبايــد نقش عوامل انسـاني را در تشديد ايـن مشكلات ازطريق بهره برداري بــي رويه و نامناسب از منابع عرصـه هاي آبخيـز كم اهمـيت پنـداشت . منـابع طبيـعي تجديد شونده بعنوان زيرساخت توسعه هر كشوري تلقي شده و ماداميكه بهره برداري از اين منابع بصورت اصولـي علمي و پايـدار صورت نگيرد ، پايه هاي توسعه ( مجموعه نهاده هاي توليد بويژه منابع آب و خاك ) در بستر زمان پايدار نخواهد ماند و فرآيند مذكور بحرانهاي اقتصادي – اجتماعي و به تبع آن سياسي و فرهنگي را به دنبال خواهد داشت . در واقع عدم مديريت جامع، هماهنگ و اصولي منابع طبيعي سبب ميشود تا در كشور كم آبي چون ايران ، آبهاي ناشي از بارشها ، نه تنها به سرعت از دسترس خارج شده و بحرانهاي كم آبي را ايجاد نمايد بلكه به سيلاب هاي ويرانگر تبديل شده و علاوه بر ايجاد خسارات جاني ومالي فراوان سبب فرسايش شديد و هدررفت خاك حاصلخيز زراعي ، از بين رفتن كيفيت آبها از نظر فيزيكي ، شيميائي و بيولوژيكي ، پرشدن مخازن سدها و تأسيسات آبي از رسوب ، وقوع زمين لغزشها و همچنين فرسايش بادي در مناطق بياباني گردد. و متعاقب آن خشكسالي هيدرولوژيكي پديدار گردد و اين امر موجب ناپايداري و كاهش توليد گياهي و دامي در بخش كشاورزي و در بخش جنگلها و مراتع شده و شرايط نامناسبي براي ادامه زندگي جانداران بوجود آورده و و با فشار مضاعف بر منابع تجديد ناپذير منابع انرژي نيز روز به روز كمتر و فقر بيشتر مي شود.

 

1-                تعاريف

آبخيز :

                پهنه اي است كه تمام روان آب ناشي از باران وارد برآن را يك رودخانه يا آبراهه يا درياچه و يا يك آب انباشت دريافت مي نمايد اين پهنه كه در اصل يك واحد هيدرولوژيكي است امروزه بعنوان يك واحد فيزيكي ، بيولوژيكي ، اقتصادي و اجتماعي براي برنامه ريزي و مديريت كليه منابع موجود در آن پذيرفته شده است .

آبخيزداري  :

            آبخيزداري عبارتست از مديريت و بهره برداري هماهنگ، يكپارچه و قانونمند منابع طبيعي ، كشاورزي و انساني يك حوزه آبخيز مشروط برآنكه سرمايه اصلي آبخيز كه همانا منابع آب و خاك آن ميباشد كاملاً حفظ شده و تأثير منفي نپذيرد. آبخيزداري بايد عوامل اجتماعي، اقتصادي و نهادي (سازماني) حاكم بر حوزه آبخيز و مناطق پيرامون آنرا مد نظر قرار دهد.

 

2-                تاريخچه فعاليتهاي آبخيزداري  :

1-2- مقطع زماني 1338-1328 :

-                                 سال 1328- تشكيل ادارات بررسي هاي آب و خاك و حفظ منابع در وزارت كشاورزي

-                                سال 1337 – گزارش كارشناسان فائو درباره وضعيت خطرناك فرسايش خاك در ايران

-                                سال 1338- اجراي عمليات نمونه حفاظت خاك در زيرحوزه سيراچال كرج توسط  فائو

2-2- مقطع زماني 1347-1339 :

اولين گزارش نسبتاً مفصلي كه در مورد فرسايش خاك و حفاظت آب و خاك در ايران انتشار يافت ، گزارش كارشناسان فائو بود كه درسال 1341 توسط كميته حفاظت آب و خاك وزارت كشاورزي به فارسي برگردانده شد.

-                                 درسال 1339 همزمان با شروع عمليات احداث سدهاي بزرگ مخزني بويژه سد كرج ، متعاقب ارائه گزارش كارشناسان فائو ، خطر رسوبگذاري در مخازن اين سدها مورد توجه قرارگرفت . در همين سال اولين برنامه آزمايشي حفاظت خاك در حوزه سيراچال ( بخشي از حوزه آبخيز سد كرج ) در مساحت 600 هكتار به مرحله اجراء درآمد.

-                                 سال 1347 دفتر فني خاك به منظور مبارزه با فرسايش بادي ، تثبيت شن هاي روان و افزايش عمر مفيد سدهاي دردست بهره برداري بويژه سدهاي سفيدرود و امير كبير تأسيس گرديد.

-                                  

 

3-2- مقطع زماني 1357-1348 :

-                                 ازسال 1348 به بعد دامنه فعاليتهاي دفتر فني خاك بر روي حوزه هاي آبخيز سدهاي دز ، سفيدرود و اميركبير متمركز گرديد. دراين سال اولين اعتبارات به طرحهاي حفاظت از آبخيزها تخصيص پيدا كرد.

-                                 سال 1349 اولين طرح آبخيزداري توسط فارغ التحصيلان دانشكده جنگلداري كرج تهيه شد.

-                                 درسال 1350 متعاقب توسعه فعاليتهاي آبخيزداري و به منظور ايجاد هماهنگي بين واحدهاي اجرائي دست اندركار در فعاليتهاي  آب و خاك و عرصه هاي آبخيز و همچنين جلوگيري از تداخل وظايف ، شورايعالي آبخيزداري به رياست معاون نخست وزير در امور عمراني تشكيل گرديد.

-        سال 1351 دفتر فني خاك كه درسال 1347 تأسيس شده بود دراين سال به دفتر حفاظت خاك و آبخيزداري تبديل شد. تشكيل اين دفتر را به لحاظ توسعة چشمگير فعاليت هاي آبخيزداري ميتوان نقطه عطفي در تاريخ آبخيزداري كشور به حساب آورد.

-         سال 1353- اولين طرح جامع آبخيزداري توسط كارشناسان ايراني تهيه گرديد.

طي اين دوره 10 ساله جمعاً 689 هزار هكتار از آبخيزهاي كشور تحت پوشش عمليات آبخيزداري قرار گرفت و بر اين اساس متوسط عملكرد سالانه 9/68 هزار هكتار بوده است .

4-2- مقطع زماني 1369-1358 :

دراين دوره با نگرش به اقدامات اجرائي انجام شده در دوره هاي قبل ، ضرورت انجام مطالعات پايه و جامع آبخيزداري به نحو ملموس تري رخ مي نمود. لذا انجام مطالعات جامع و تفصيلي اجرائي در سطح نسبتاً وسيعي توسط كارشناسان ايراني دنبال شد. براين اساس جمعاً 4/1 ميليون هكتار از آبخيزهاي كشور تحت پوشش عمليات اجرائي آبخيزداري قرار گرفت .

متوسط عملكرد سالانه دراين دوره 12 ساله 3/117 هزار هكتار بوده است .

 

5-2- مقطع زماني 1379-1370 :

ارتقاء تشكيلات آبخيزداري كشور از سطح يك دفتر به يك معاونت در وزارت جهاد سازندگي موجب گسترش كمي فعاليتها و اهداف آن گرديد. طي اين دوره 10 ساله, سالانه بطور متوسط 907 هزار هكتار و در مجموع سطحي بالغ بر 067/9 ميليون هكتار زير پوشش عمليات آبخيزداري قرار گرفت .

 

6-2- سال 1380  :

پائيز 1380 – با ادغاام وزارتين جهاد سازندگي و كشاورزي و تشكيل وزارت جهاد كشاورزي ، معاونت آبخيزداري و سازمان جنگلها و مراتع كشور در يكديگر ادغام گرديدند و با نام سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور اين فعاليت ادامه يافت. حجم عمليات انجام شده دراين سال 1360 هزار هكتار بوده است .

      7-2- عملكرد سال 81 و پيش بيني سال 82 :

-        درسال 81 از محل اعتبارات ملي درحوزه آبخيز سدهاي موجود و دردست ساختمان و حوزه هاي آبخيز كرخه و سفيدرود جمعاً 75/222020 ميليون ريال اعتبار جذب شده كه عرصه اي به مساحت 889750 هكتار را پوشش ميدهد.

ميزان اعتبارات پيش بيني شده براي سال 1382 جمعاً 520 ميليارد ريال ميباشد كه درصورت تحقق آن ، فعاليتهاي آبخيزداري درسطح حدود 2200 هزار هكتار از عرصه هاي آبخيز كشور اجراء خواهد شد.

 

    3- وضعيت موجود حوزه هاي آبخيز كشور :

                از نظر طبيعي كشور ايران به 6 كلان حوزه ، 30 حوزه آبخيز اصلي ( سفيدرود ، كرخه ، كارون ، ااترك و… ) و 1081 حوزه آبخيز فرعي ( كرج ، الموت رود ، طالقان رود ، …. ) تقسيم شده است . از مجموع 164 ميليون هكتار مساحت حوزه هاي آبخيز كشور ، حدود 95-90 ميليون هكتار آن مربوط به مناطق كوهستاني و شيبدار و حدود 74-69 ميليون هكتار آن مربوط به مناطق كم شيب و دشتها ميباشد. آخرين برآوردها در ارتباط با شاخص هاي مورد نظر از ديدگاه آبخيزداري ( از منابع مختلف ) به شرح ذيل ميباشد :

·                   حدود 91 ميليون هكتار از عرصه هاي حوزه هاي آبخيز ( 5/55 درصد از سطح كشور ‌) سيلخيز ميباشند. بعبارتي اين عرصه ها در توليد هرزآب هاي سطحي سريع نقش دارند بطوريكه اين عرصه ها سالانه بيش از 22 ميليارد مترمكعب هرزآب مستقيم و سريع توليد مينمايند كه اين خود در تشديد فرسايش و ايجاد اكثر سيلابهاي مخرب مؤثر است . ويژگيهاي طبيعي عرصه هاي فوق الذكر متفاوت بوده و براين اساس داراي شدت سيل خيزي متفاوتي ميباشند. بطوريكه 54 درصد اين سطح داراي شدت سيلخيزي كم ، 11 درصد متوسط ، 33 درصد زياد ، 2 درصد داراي شدت سيل خيزي خيلي زياد ميباشد. بعبارت ديگر, درشرايط موجود حدود 42 ميليون هكتار از سطح كشور ( حدوداً معادل 46 درصد ) داراي شدت سيلخيزي متوسط تا خيلي زياد است .

·                   در ارتباط با سطح مناطق سيلگير و ارزش مناطقي كه در معرض خطر سيل قرار دارند ( تأسيسات ، شهرها ، روستاها ، زمينها ي كشاورزي و … ) اطلاعات و آمار دقيقي در دسترس نيست. ولي بطور كلي در وضعيت موجود حدود 255 شهر ، ( معادل 5/41 درصد كل شهرهاي كشور ) ، 8650 پارچه آبادي ( معادل 7/12 درصد آباديهاي كشور ) ، يك ميليون هكتار از اراضي زراعي ( باغات ، اراضي آبي و ديم واقع در دشتها و حاشبه رودخانه ها ) ، 20000 رشته قنات و بخش قابل توجهي از جاده ها و راههاي ارتباطي در معرض خطر سيل گيري است .

·                   فرسايش آبي درسطح كشور طي  سه دهه اخير روند افزايشي داشته است طي اين مدت از يكسو ميزان فرسايش در واحد سطح افزايش يافته ( افزايش شدت فرسايش ) و از سوي ديگر وسعت مناطق داراي فرسايش آبي گسترش يافته است كه مجموعاً موجب افزايش ميزان فرسايش خاك درسطح كشور شده است . در شرايط فعلي فرسايش آبي درسطح معادل 125 ميليون هكتار ( 2/76 درصد ازكل كشور ) خارج از حد طبيعي آن ميباشد كه طي سه دهه اخير ميزان رسوبدهي حوزه هاي آبخيز بدليل تشديد فرسايش خاك و افزايش سيلخيزي روند افزايشي داشته است . اندازه گيري هاي ايستگاههاي هيدرومتري و همچنين نتايج عمق يابي مخازن تعدادي از سدهاي بزرگ و مهم كشور ميزان رسوبدهي حوزه هاي آبخيز سدهاي موجود و درحال احداث ( 5/35 ميليون هكتار ) معادل 236 ميليون مترمكعب درسال برآورد شده است . اين ميزان رسوب ورودي به مخازن سدها به معناي آن است كه سالانه 5 سد با ذخيره 50 ميليون مترمكعب از حيز انتفاع خارج ميشود . با استناد به مقادير مذكور برآورد ميگردد ميزان فرسايش خاك درسطح 135 ميليون هكتار از حوزه هاي آبخيز كشور بطور متوسط حدود 30 تن در هكتار درسال بوده و ميزان متوسط ساليانه رسوب  معادل 10 تن درهكتار درسال ميباشد.

·                   كشور ايــران با توجه به شرايط اقليمي خاص خود داراي مشكلات و معضلات عديده اي از جمله    كم آبي ميباشد و از طرف ديگر با تشديد روند فرسايش ، ميزان نفوذ پذيري خاك بطور تصاعدي كاهش يافته و ميزان هرزآب هاي سطحي سريع و مخرب افزايش مي يابد. در وضع موجود با توجه به افزايش سطح مناطق سيلخيز و ميزان فرسايش حاكم بر عرصه ها ، سالانه حدود 6 ميليارد مترمكعب بر حجم هرزآبهاي مستقيم اضافه ميگردد كه غالباً‌ غيرقابل استفاده بوده و از دسترس خارج ميگردد و درنتيجه سبب تشديد مشكل كم آبي ميشود. درصورت كنترل اين هرزآبها ، ميتوان انتظار داشت كه پس از نفوذ و تقويت دبي پايه رودخانه ها و منابع آب زيرزميني ،‌ با بهره برداري از حداقل 30 درصد آن بتوان 000،180 هكتار اراضي زراعي را آبياري نمود

 

·                   برآورد ها حاكي از آنست كه با كنترل فرسايش و كنترل سيلخيزي عرصه ها ميتوان حدود 22 ميليارد مترمكعب از جريانات سطحي و سيلابي را كنترل و متعادل نمود و يا در جهت توسعه اراضي كشاورزي و آبياري بكار برد.

 

   4- اثرات اقدامات آبخيزداري در كنترل رسوب ، هرزآب و افزايش توليد محصول:

-          مجموع عمليات آبخيزداري در هر هكتار حدود 4-3 مترمكعب رسوب دهي را كاهش ميدهد.

-          مجموع عمليات آبخيزداري در روي دامنه هاي شيبدار باعث كنترل و يا نفوذ حدود 120 تا 150 مترمكعب هرزآب هاي سطحي مي شود.

-          با توجه به انواع سيستم هاي پخش سيلاب ميتوان به طور متوسط 1000 مترمكعب سيلاب را در هر هكتار از اين عرصه ها كنترل نمود.

-          از طريق اقدامات مكانيكي آبخيزداري در داخل آبراهه ها حدود 60-50 مترمكعب  هرزآب سطحي كنترل ميگردد.

-          عمليات آبخيزداري در ديمزارهاي شيبدار ( تا شيب 12% ) باعث افزايش توليد معادل غله به ميزان 100 كيلوگرم در هكتار ميگردد.

-          تركيب عمليات مكانيكي ، بيومكانيكي و بيولوژيكي آبخيزداري باعث افزايش توليد علوفه مراتع به ميزان 100 تا 150 كيلوگرم در هكتار ميگردد.

-          به ازاي هر 150 هزار هكتار فعاليتهاي آبخيزداي ميتوان خطرسيل گيري يك شهر ، 20 روستا و 2000 هكتار اراضي زراعي و بخش قابل توجهي از جاده ها و راههاي ارتباطي و ساير تأسيسات زيربنائي را 30 تا 50 درصد كاهش داد.

بخشي از اثرات اقدامات انجام شده در حوزه هاي آبخيز كشور در مقطع 1380 - 1370  :

فعاليتهاي آبخيزداري در كشور با اجراي بيش از15000 پروژه در محدودة 3000 آبادي انجام گرفته كه نتيجه اين اقدامات منجر به افزايش آگاهي هاي مردمي و نهادينه كردن فرهنگ آبخيزداري گرديده و آثار مستقيم آن استحصال و تغذيه حدود 2/1 ميليارد مترمكعب آب درسال ، كنترل حدود 20 ميليون تن رسوب ، كنترل فرسايش به ميزان 26 ميليون تن ، افزايش توليد علوفه به ميزان 230 هزار تن درسال ، اشتغالزايي 5000 نفرسال  شغل موقت و بهبود شغل 20000  نفر درسال را شامل ميشود.

        ضمناً در راستاي بكارگيري مشاركت مردم در امر اجراي پروژه هاي آبخيزداري نسبت به تأسيس 80 مورد تعاوني آبخيزداري با 9 هزار عضو اقدام و تأسيس حدود 50 مورد تعاوني نيز در دستور كار قرار دارد.

 

5- اعتبارات هزينه شده و حجم عمليات انجام يافته در مقاطع مختلف زماني:

در جدول شماره 1 ميزان اعتبار هزينه شده و حجم عمليات اجرايي به انجام رسيده به تفكيك مقاطع زماني مختلف و شرح ويژگي هاي هر مقطع درج شده است . همانطور كه در جداول و نمودارهاي پيوست ملاحظه ميگردد تاكنون جمعاً با صرف اعتباري معادل 1206 ميليارد ريال سطحي حدود 5/12 ميلون هكتار از حوزه هاي آبخيز كشور تحت پوشش عمليات آبخيزداري قرار گرفته است كه از اين سطح 10 ميليون هكتار با اعتباري حدود 1200 ميليارد ريال طي سالهاي 1370 الي 1380 تحقق يافته است . اين عمليات اجرائي در گستره اي بالغ بر 3000 روستا و 1115 دهستان و 263 شهرستان انجام پذيرفته است .

 

پيشنهادات:

1-              به منظور سياستگزاري و برنامه ريزي يكپارچه و اجراي هماهنگ پروژه هاي عمراني دريك حوزه آبخيز كه به نوعي با منابع آب و خاك مرتبط هستند . روح حاكم بر مديريت پروژه ميبايست مديريت جامع حوزه آبخيز باشد .

از بدو شروع فعاليتهاي آبخيزداري ، تلاشهاي بسيار ، ولي مقطعي و پراكنده اي جهت ايجاد هماهنگي لازم بين دستگاههاي مختلف اجرايي صورت پذيرفته كه از آن جمله ميتوان به تشكيل شورايعالي آبخيزداري درسال 1351 و تشكيل كميته هاي هماهنگي ، پس از انقلاب اسلامي بعنوان زيرمجموعه شورايعالي كشاورزي اشاره نمود . لذا پيشنهاد ميگردد مجدداً شورايعالي آبخيزداري به رياست رئيس جمهور محترم و وزراي ذيربط تشكيل تا با عنايت به نقش حفاظت آب و خاك در توسعه پايدار كشور بتوان اقدامات مؤثري را به انجام رسانيد . در غيراينصورت با تجديد نظر در ماده 10 قانون تشكيل وزارت جهاد كشاورزي عنوان « شورايعالي آب » به « شوراي عالي آب و آبخيزداري » تغيير يابد.

2-              ضرورت توجه جدي به پشتوانه هاي قانوني فعاليتهاي آبخيزداري در قوانين فعلي كشور از طريق اصلاح و تصويب آن در هيأت محترم دولت و مجلس محترم شوراي اسلامي

بدنبال حساسيتهاي اخير مجامع بين المللي درخصوص توجه به توسعه مناطق كوهستاني و بالادست (كه در ادبيات جهاني بنام برجهاي توليد آب مطرح گرديده)  و در راستاي تجارب شورايعالي آبخيزداري ، تشكيل كميتــه ملي توسـعه و احياي مناطـق كوهستاني ( حوزه هاي آبخيز ) زير نظر معاون اول محترم رياست جمهوري و يا بعنوان بخشي از تشكيلات كميته ملي توسعه پايدار پيشنهاد ميگردد. اين كميته كه دستگاههاي اجرايي ذيربط درآن مشاركت خواهند داشت درراستاي سياستهاي مصوب دولت ، هماهنگي و همزماني طرحها و برنامه هاي مختلف در زمينه آب و خاك مشتمل بر سدسازي ، آبخيزداري و نظام بهره برداري از مزارع و شبكه هاي آبياري را برنامه ريزي  ، كنترل و نظارت خواهد نمود.

3-              لزوم توجه جدي به تشكيلات ستادي و استاني آبخيزداري با عنايت به تجارب دهساله اخير ( در جهت ارتقاء آن )

4-              ضرورت تقويت امور مطالعاتي ، با توجه به نقش و اهميت آنها در برنامه ريزي علمي و اصولي

5-              توجه جدي و همكاري عملي در برقراري ارتباط بين بخشهاي تحقيقات و اجراء در فعاليتهاي آبخيزداري

6-              تصويب عناوين برنامه ها و طرحهاي پيشنهادي سالانه  و اختصاص اعتبارات مورد نياز جهت تحقق اهداف مورد نظر در برنامه 20 ساله ( 1400- 1381 )

توجه جدي به افزايش اعتبار مورد نياز با تو به ظرفيت سازي انجام شده اختصاص درصدي از اعتبارات توسعه منابع آب براي انجام همزمان فعاليتهاي آبخيزداري در بالا دست و  اختصاص درصدي از اعتبارات مربوط به صدور پروانه بهره برداري از آبهاي زيرزميني، آب بها و در آمد برقابي جهت مديريت و پايدار نمودن شرايط آبخيزهاي بالا دست و انجام عمليات كنترل و پخش سيلاب در دشتها، تغذيه چاهها و قنـوات و جلو گيري از افت سفره هاي آبي بكمك راه حل آبخيزداري .

7-              در راستاي ارتقاء جايگاه آبخيزداري ، طرحهاي جامع آبخيزداري بعنوان زيربخش طرحهاي كلان آمايش سرزمين در زمينه آب و خاك ، كشاورزي ، منابع طبيعي و توسعه و عمران روستائي مورد تأئيد و تصويب هيأت محترم دولت قرار گرفته و ابلاغ گردد.

8-تشكيل وزارت آب وخاك متشكل از سازمانهاي آب وآب وفاضلاب وزارت نيرو- وزارت جهاد كشاورزي و سازمان محيط زيست .

- مطالعات ارزیابی حوزه آبخیز كاخك:

چکیده :

نتایج انجام عملیات آبخیزداری بر کسی پوشیده نیست. اگر میان خسارات حاصل از عدم اجرای  طرح های آبخیزداری از لحاظ اقتصادی با اجرای طرح های آبخیزداری مقایسه ای صورت گیرد ملاحظه خواهد شد که خسارات وارده و هزینه های ناشی از عدم اجرای طرح های آبخیزداری بسایر زیادتر خواهد بود. لیکن توجیه موفقیت عملیات آبخیزداری تنها در گرو ارزیابی دقیق و علمی پروژهاست. جهت ملموس تر بودن این نتایج نیاز به سیستم نظارت دقیق بر انجام پروژه هاست تا بتوان رابطه ای منطقی بین مطالعات و اجرا برقرار کرد.

در حوزه کاخک گناباد با مساحت 2/3619 هکتار، دو دسته از عملیات آبخیزداری شامل عملیات بیولوژیکی با مساحت 4/1038 هکتار و نیز عملیات مکانیکی با حجم 44767 متر مکعب انجام شده که نتایج حاصل از ارزیابی پروژه ها بصورت جدول ذیل میباشد:

1/86 کیلوگرم

میانگین افزایش تولید علوفه در هر هکتار از عملیات بیولوژیکی

(در طول یکسال)

5/89431 کیلوگرم

افزایش کل تولید علوفه سالانه در مناطق عملیات بیولوژیکی

31/2 تن در هکتار در سال

میانگین کاهش فرسایش مناطق عملیات بیولوژیکی (در طول یکسال)

درصد 28

کاهش دبی پیک سیلاب حوزه بعد از اجرای پروژه های آبخیزداری (در دوره بازگشتهای 2 الی 100 ساله)

1024234 متر مکعب

حجم آب ذخیره شده در اثر عملیات بیولوژیک (در طول یکسال)

2306044 متر مکعب

حجم آب ذخیره شده در اثر عملیات مکانیکی (در طول یکسال)

3330278 متر مکعب

حجم کل آب ذخیره شده (در طول یکسال)

كل هزينه ها و درآمدهاي خالص، با توجه به عمر مفيد پروژه هاي بيولوژيكي و مكانيكي اجراشده مجدد محاسبه گرديده و نتايج آن در جدول ذيل درج شده است:

جدول تعیین توجیه اقتصادی پروژه های آبخیزداری در حوزه مورد مطالعه

نوع عملیات

 (هزار ریال)

 (هزار ریال)

 (هزار ریال)

بیولوژیکی

1904516

29100192

27195676+

مکانیکی

8650282

6794902

1855380-

کلیه پروژه ها

10554798

36603094

26048296+

 

 

 

مقدمه :

در کشور ما ایران از سال 1340 به بعد هر ساله مقادیر زیادی از منابع مالی صرف مطالعات و اجرای عملیات مربوط به حفاظت خاک شده است. حوزه های بسیاری مورد مطالعه قرار گرفته اند و پروژه های بسیاری در اين حوزه ها كه عمدتاً شامل عمیلات مکانیکی بوده اند، اجرا گرديده به طوریکه مساحت   طرح های شناسایی، توجیهی و تفصیلی– اجرایی در زمینه آبخیزداری و مرتعداری د رحدود 70 میلیون هکتار برآورد شده است (دفتر مطالعات و ارزیابی 1379).

   صرف هزینه های هنگفت در بخش آبخیزداری مسئولیت ما را سنگین تر می کند و ما باید در برابر ابهامات پاسخگو باشیم. آنچه مورد سئوال است اينست كه میزان بهره مندی  طبیعت از انجام عملیات آبخیزداری تا چه حد بوده و  به راستی تا چه حد توانسته ایم از خطر سیلاب در امان بمانیم؟ تا چه حد میزان فرسایش خاک را کنترل کرده ایم؟ تا چه حد بر پوشش منطقه افزوده ایم؟ تا چه حد بر وضعیت اقتصادی ساکنان حوضه تأثیر گذار بوده ایم؟ تا چه حد در کاهش مهاجرت از حوضه ها مؤفق بوده ایم؟ اینها تنها بخشی از سؤالاتی است که در برابر آیندگان و ارزیابان قرار خواهد گرفت. چرا که صرف هزینه 791 میلیارد ریالی (دفتر مطالعات و ارزيابی آبخیزها 1379) در طول 9 سال (58-66) مسئولیت برانگیز است. پس بهتر این است که ما خود ارزیابی دقیقی از پروژه های انجام شده داشته باشیم تا هم نتایج ملموس تر باشند و هم اینکه در آینده از کاستی های عملیات بکاهیم.

- موقعیت جغرافیایی و تقسیمات کشوری محدوده مطالعاتی:

محدوده مطالعاتی در این پروژه شامل حوزه آبخیز کاخک بوده که در استان خراسان رضوی ، جنوب غربی شهرستان گناباد ، بخش حومه و دهستان کاخک واقع گردیده است. حوزه آبخیز کاخک بخشی از حوزه آبخیز کویر نمک (یکی از حوزه های شش گانه تقسیم بندی شده در استان خراسان) بوده که تقریباً نزدیک به مرکز (متمایل به جنوب شرقی حوزه کویر نمک) قرار گرفته و یکی از حوزه های با اهمیت شهرستان گناباد محسوب می گردد که عملیات آبخیزداری متونعی نیز در این حوزه صورت گرفته است. حوزه کاخک در نقشه توپوگرافی 1:25000 و با شماره SW 7758 واقع شده است.

 - خصوصیات فیزیوگرافی حوزه:

جدول شماره (1): مشخصات فیزیوگرافیک حوزه  

هیپسومتری (متر)

شيب متوسط (%)

محیط (متر)

مساحت

(هکتار)

ارتفاع متوسط

حداکثر ارتفاع

حداقل ارتفاع

2269/4

2804/1

1845/1

51/5

30582/5

3619/2

 

- ارزيابي اثرات حاصل از اجراي عمليات بيولوژيكي بر وضعيت اكولوژيكي حوزه: 

جدول شماره (2): مقايسه نتايج حاصل از انوانتري مرتع در مناطق اجراي عمليات و قطعات شاهد

رديف

نوع عمليات بيولوژيكي

مساحت

(هكتار)

درصد تاج پوشش

درصد خاك لخت

ميزان افزايش توليد علوفه نسبت به قطعه شاهد (kg/ha)

منطقه اجراي عمليات

قطعه شاهد

منطقه اجراي عمليات

قطعه شاهد

1

نهالكاري

1/19

16

9

5/64

72

45

2

احداث بانكت

8/56

5/17

5/11

5/67

5/73

45

3

تراس بندي

9/18

17

12

70

75

30

4

كپه كاري و بذرپاشي

4/419

24

14

42

5/68

110

5

قرق

2/524

18

11

5/39

68

75

 

نمودار افزايش توليد علوفه ناشي از اجراي عمليات بيولوژيكي

 

 

- ارزيابي تغييرات ميزان فرسايش و رسوب ناشي از اجراي عمليات بيولوژيكي:

جدول شماره (4): میزان فرسایش حوزه در قبل و بعد از اجرای عملیات بیولوژیکی

رديف

نام عمليات بيولوژيكي

مساحت (هكتار)

قبل از اجرا

بعد از اجرا

ميزان كاهش فرسايش ناشي از اجراي عمليات (تن در هكتار در سال)

E

(تن در هكتار درسال)

E

(تن درسال)

E

(تن در هكتار درسال)

E

(تن درسال)

1

نهالكاري

1/19

96/1

4/37

65/0

4/12

31/1

2

احداث بانكت

8/56

61/9

8/545

63/3

1/206

98/5

3

تراس بندي

9/18

12/3

9/58

05/1

8/19

07/2

4

كپه كاري و بذر پاشي

4/419

51/5

9/2310

1/4

5/1719

41/1

5

قرق

2/524

69/9

5/5079

7

4/3669

69/2

 

- بررسی عمليات مكانيكي پس از اجراي طرح:

جدول شماره (5): انواع سازه های اجرا شده در حوزه

سازه

تعداد

ارتفاع متوسط (m)

حجم رسوبات (m3)

حجم کل مخزن (m3)

ذخیره آب سطحی و عمقی (m3)

عملیات اجرایی

بندخاکی

9

8/9

242526

1305407

2288515

سالهای 74 تا 77، 79 تا 80 و 82 (اعتبار استانی) و 78 (تبصره 25)

گابیون

67

1/5

4236

5214

13979

سالهای 74 تا 77 و 79 تا 83 (اعتبار استانی) و 78 (تبصره 6 خشکسالی)

خشکه چین

165

1

1071

1071

3550

سالهای 71 (اعتبار ملی) و 74 تا 77، 79 و 81 (اعتبار استانی)، 78 (تبصره 25) و 78 (تبصره 6 خشکسالی)

سنگی ملاتی

3

4/7

4030

11440

17238

سالهای 79 (خشکسالی مرحله 2 و تبصره 29) و 80 تا 86 (اعتبار استانی)

سد سبک فلزی

1

1

5

5

-

-

کف بند

2

-

-

-

-

-

اپی

54

2

-

-

-

-

 

 

- ارزيابي تأثير عمليات اجرايي در كاهش و كنترل سيل در محدوده مطالعاتي:

جدول شماره (6): زمان تمركز و زمان تأخیر حوزه قبل از عمليات آبخيزداري

مساحت

(هکتار)

طول آبراهه اصلي- 300 فوت (متر)

شیب آبراهه اصلی (درصد)

CN

زمان تمرکز

(ساعت)

زمان تاخیر

(ساعت)

زمان تأخیر

(دقیقه)

3619/2

11695

6/45

84

2/04

1/22

73/4

 

در قبل و بعد از اجرای عملیاتCN، Sو  Iجدول شماره (7): مقادیر

قبل از عمليات آبخيزداري

بعد از عمليات آبخيزداري

CN

S

Ia

CN

S

Ia

ميليمتر

ميليمتر

84

48/4

9/7

82

55/8

11/2

 

جدول شماره (8): زمان تمركز و زمان تأخیر حوزه بعد از عمليات آبخيزداري

مساحت (هکتار)

طول آبراهه اصلي(متر)

ارتفاع سازه هادرمسیر آبراهه اصلی(متر)

شیب اولیه آبراهه اصلی

(درصد)

شیب جدیدآبراهه اصلی

(درصد)

CN قبل از عملیات آبخیزداری

CN بعد از عملیات آبخیزداری

زمان تمرکز قبل از عملیات آبخیزداری (ساعت)

زمان تمرکز بعد از عملیات  آبخیزداری (ساعت)

زمان تأخیر قبل از عملیات آبخیزداری (ساعت)

زمان تأخیر بعد از عملیات آبخیزداری (ساعت)

3619/2

11795

28/5

6/45

6/21

84

82

2/04

2/22

1/22

1/33

 

 

جدول شماره (9): درصد كاهش دبی پیک بعد از عمليات آبخيزداري در حوزه

حوزه

مساحت

(كيلومترمربع)

دوره بازگشت (سال)

2

5

10

25

50

100

Outlet

36/192

28

26

23

22

21

20

 

 

 

 

- حجم کل آب ذخیره شده ناشي از عمليات آبخیزداری:

جدول شماره (10): برآورد کل آب ذخیره شده سالیانه ناشی از اجرای عملیات آبخیزداری (مترمكعب)

آب ذخیره شده در اثر عملیات بیولوژیک

آب ذخیره شده در اثر عملیات مکانیکی

کل آب ذخیره شده

1024234

2306044

3330278

 

- توجیه اقتصادی پروژه های آبخیزداری اجراشده:

در مرحله آخر بایستی مشخص نمود که اجرای کلیه پروژه های آبخیزداری در داخل حوزه مذکور، صرفه اقتصادی داشته یا خیر. نمودار ذیل این پارامتر را نشان میدهد:مقايسه مجموع درآمد ها ي كسب شده و هزينه هاي صرف شده ناشي از اجراي پروژه ها

توجیه اقتصادی پروژه های آبخیزداری اجراشده:

در مرحله آخر بایستی مشخص نمود که اجرای کلیه پروژه های آبخیزداری در داخل حوزه مذکور، صرفه اقتصادی داشته یا خیر. نمودار ذیل این پارامتر را نشان میدهد:

46/3== = نسبت سود به سرمايه

نمودار شماره (3): مقايسه مجموع درآمد ها ي كسب شده و هزينه هاي صرف شده ناشي از اجراي پروژه ها

با توجه به جدول و نمودار فوق، نسبت سود به سرمایه برای هر یک از انواع عملیات آبخیزداری محاسبه و در ذیل ارائه گردیده اند:

                        27/15= = = نسبت سود به سرمايه در عملیات بیولوژیکی

                           785/0= = = نسبت سود به سرمايه در عملیات مکانیکی

46/3= = = نسبت سود به سرمايه برای کلیه عملیات آبخیزداری

نتایج حاصل از محاسبات در بخش توجیه اقتصادی اجرای پروژه ها نشان میدهند که میزان درآمد قابل استحصال در پایان عمر مفید عملیات بیولوژیکی بیش از 15 برابر هزینه صرف شده در اجرای آنها بوده و به عبارتی صرفه اقتصادی آنها بسیار زیاد میباشد و این در حالی است که همین نسبت در عملیات مکانیکی کمتر از 1 برآورد شده است. مهمترین دلایل آماری و ریاضیاتی نتیجه با عبارتنداز:

1)      بالا بودن عمر مفید عملیات  بیولوژیکی نسبت به عملیات مکانیکی.

2)      پایین بودن هزینه اجرای عملیات  بیولوژیکی نسبت به عملیات مکانیکی.

3)      زیاد بودن سطح اجرایی پروژه های بیولوژیکی و در نتیجه تولید محصولات بیشتر و ملموستر.

ولیکن نکته حائز اهمیت در اینست که عملیات بیولوژیکی و مکانیکی مکمل هم بوده و هر دو با هم اهداف آبخیزداری را تامین مینمایند و لذا بایستی در بررسیهای اقتصادی نیز با یکدیگر مورد محاسبات و ارزیابی قرار گیرند. همانطوریکه نتایج فوق نشان میدهند، اجرای پروژه های آبخیزداری در حوزه کاخک گناباد ، در مجموع دارای نسبت سوددهی 46/3 بوده و کاملا صرفه اقتصادی مورد نظر را در طول دوره عمر مفید پروژه ها را دارا میباشند.

با تشکر مجید رضا حاجی وثوق